بالای ساختمان مدرسه دخترانه
پرندهای کوچک ظاهر شده است
دوربینهای مدرسه ناتوان از ضبط پرواز پرنده است
با عبور پرنده، ابری از بخار بالای مدرسه پیدا میشود
*
مخلوطی از بوی پرتقال با بوی زباله فاسد
بویی صنعتی شبیه آب ژاول یا کلر یا الکل
تنفس کودک را مشکل میسازد
دهانش خشک شده، گلویش میسوزد
نفستنگی دخترک را به سرفه میاندازد
بینی و چشمانش میسوزد
دیدگانش تار، چشمانش سرخ و مردمکاناش منقبض شده
دردی در سر و چشمانش می پیچد
حال تهوع و سرگیجه دارد
ضربان قلبش بالا رفته،
بالای قفسه سینهاش درد میکند
معده و رودهاش ملتهب است
پوست بدنش می سوزد
دست و پایش به مورمور میافتد
اعصابش سست و بیحس میشود
گلبولهای قرمز خوناش کم و کمتر شده
اکسیژن خوناش پایین میآید
کم کم بی نفس و بیجان میشود
کودک به هوای تازه نیازمند است
و به ریه سالم
اما در یک چشم به هم زدن ریه اش با گازی سمی اشباع شده
گازی کشنده مانند اسپری حشرهکش اما با غلظت بسیار
دیگر نمیتواند نفس بکشد
*
مدیر به صورتش ماسک زده است
شاگردان را به سر کلاس فرستاده است
به کودکان اجازه تلفن به اورژانس نداده است
درهای مدرسه بسته است
میگوید : فیلم بازی نکنند و داخل کلاس بمانند