Sunday, Apr 16, 2023

صفحه نخست » بعد از سرنگونی حکومت نکبت با این چیزها چه خواهیم کرد: ۱- دین و مذهب مردم؛ ف. م. سخن

39DB29D8-B002-4BC3-93CC-D78FF1BDD3F2.pngخب. حالا که ظاهرا قرار نیست رهبران خودخوانده سیاسی، مطالب و مقالات و رهنمودهای شان را برای برگزاری تظاهرات چند ده هزار نفره جهت سرنگون کردن حکومت نکبت ارائه بدهند، و ما مردم بلاتکلیف را که همه مان رهبر بی یال و کوپال و اشکمیم راهنمایی کنند، دستکم در این ایام فراغت، و یه قل دو قل بازی کردن انقلابی، مطالبی در باره ی آینده ی بعد از انقلاب بنگارند تا ما دستکم بدانیم می خواهیم و قرار است به کجا برویم و چه کارها در آینده ی شیرین خود انجام دهیم.

بخدا مُردیم از بس در باره ی اتنیک و خودمختاری و استقلال و کاتالان ها و کورسی ها و استقلال طلبان ماداگاسکار خواندیم و شنیدیم و اکنون نیک می دانیم که این عزیزان، چه خواب هایی برای آینده ی ایران دیده اند.

اگر کفایت پرداختن به این موضوع ها اعلام شود بد نیست و می توان به سایر چیز ها مثلا تکلیف حکومت آینده با دین و مذهب هشتاد میلیون ایرانی چه خواهد بود پاسخ داده شود که کمی تازگی داشته باشد و هم بحث هایی را موجب شود که موجبات کتک کاری مجازی و پراندن خواب از سرِ ماها را فراهم بیاورد.

من از وقتی با خودم قرار گذاشته ام در باره ی سیاست «روز» چیزی ننویسم احساس یک نوع خلاء و چُرتیدگی می کنم ولی فکر می کنم حالا هم که چیز قابلی در عرصه ی سیاست روز برای بازگو کردن و مشت و مال دادن نیست به مسائل تئوریک عقیدتی متافیزیکی بپردازم که باعث دریافت مشت و کتک مجازی شود و خواب از سر مان بپرد تا روزی که یکی از بچه های ایران کشته شود و رهبران خود خوانده اعلام انقلاب کنند و ما ها هم مثل همیشه سرِ کار برویم و به جای یاد گرفتن چگونه مقابله کردن فیزیکی با جانوران درنده ی اسلامی، به صدور منشور بپردازیم.

اما با دین و مذهب جامعه بعد از استقرار حکومت مردمی جدید چه باید کرد؟

خلاصه جواب چنین است:
با دین و مذهب جامعه هیچ کاری نباید داشت و نمی توان داشت و این دین و مذهب بر سر جای خود خواهد بود و خواهد ماند و ابوالبشری به آن تعرض نخواهد کرد.

علت این استدلال،،، هم نمونه های زنده ی موجود در حکومت هایی ست که خواسته اند با دین و مذهب مردم مقابله کنند و نتوانسته اند ذره ای به آن آسیب بزنند -نمونه حکومت شوروی سابق و حکومت کمونیستی در افغانستان- و هم، نمونه های زنده ی موجود در حکومت هایی ست که با دین و مذهب مردم کاری نداشته اند و دمکراسی شان نیز پایدار مانده است.

یک علت سومی هم هست که بسیار ساده و قابل فهم است و آن این که مگر می توان دین و مذهب و ایمانی که در مغز کسی فرو رفته، آن را متوجه شد و بیرون کشید و محو کرد؟

پاسخ،،، قطعا، خیر است.

تا زمانی که شاید چند صد یا چند هزار سال طول بکشد و بشر در مقابل طبیعت، قدرت ی برای عرضه نداشته باشد، نیاز به دین و مذهب ماورایی و زمینی بوده و خواهد بود.

انواع مختلف هم خواهد داشت:
یکی معتقد به نشستن الله در آسمان هفتم خواهد بود و فرشته هایی که راست و چپ به این سو و آن سوی فضای کهکشانی می روند و امور جهان و بخصوص انسان ها را رتق و فتق می کنند، و حتی بوی دهان روزه داران را می سنجند و از شنیدن آن کیف می کنند.

یکی معتقد به پرستش آلت تناسلی خواهد بود و وجودِ زمین و زمان را به وجود آلت مقدس ربط خواهد داد.

یکی دیگر معتقد به قربانی کردن انسان و خوردن خون قربانیان برای رسیدن به فلاح و رستگاری خواهد بود.

همه ی این ها تا زمانی که در «فکر» و «مغز» انسان است، و به «عمل در نیامده» می تواند در مغز انسان باشد و در همانجا بماند و هیچکس هم دستکم تا هزاره های بعدی قادر به وجود آن ها و چرایی به وجود آمدن آن ها در مغز نخواهد بود.

اما......

اما به محض این که این تفکرات، بخواهد خود را گسترش دهد، و بدتر از آن از فکر به عمل در آید، قانون انسانی و مبتنی بر عقل و انسان گرایی، جلوی آن را به صورت های مختلف خواهد گرفت. ساده ترین ایستادگی ایستادگی کلامی و تربیتی مبتنی بر قانون، و بعد پله های دیگر محدود کردن از ممنوعیت بیان تا حبس و در صورت ایستادگی مسلحانه در مقابل جامعه و قانون انسانی و انسان مدار آن، مبارزه ی مسلحانه و جنگی باز مبتنی بر قانون و قاعده خواهد بود.

منتظر کتک کاری فکری در این زمینه خواهم بود!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy