ملکه تومیریس در تاریخ به عنوان زنی که کورش کبیر را کشته شناخته میشود. رویداد۲۴ در گزارشی زندگی او را بررسی کرده است
تصویری از فیلم افسانه تومیریس
***
رویداد۲۴ - علیرضا نجفی: در جهان باستان، «کشور» به معنی امروزی آن وجود نداشت و انسانها خود را ذیل قبایل و گروههای قومی تعریف و هویتیابی میکردند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود و تمام دودمانهای ایرانیتبار که در فلات ایران زندگی میکردند به قبیله و گروه قومی خود وفادار بودند و دیگر قبایل ایرانیتبار را دشمن خود میدانستند. پارتها، مادها و پارسها هر سه از اقوام فلات ایران بودند که برای تسخیر قلمروهای یکدیگر میجنگیدند و یکپارچگی ملی، مانند آنچه امروز وجود دارد، در جهان باستان وجود نداشت.
یکی از این اقوام ایرانی «ماساگت»ها بودند که در شرق دریای خزر میزیستند. پارسیها و پادشاه معروف پارس، کوروش کبیر، همواره در پی تسخیر این منطقه بودند و طبعا ماساگتها میخواستند از سرزمین و حریم خود دفاع کنند.
پیشنهاد ازدواج کورش کبیر به تومیریس
بنابر آنچه هرودوت نوشته کوروش در اواخر عمر خود برای مطیع کردن اقوام ماساگت به منطقه آنها هجوم برد. او ابتدا به «ملکه تومیریس ماساگتی» بیوه پادشاه ماساگت پیشنهاد ازدواج داد تا به صورت صلحآمیز منطقه آنها را تسخیر کند.
تومیریس پیشنهاد وی را نپذیرفت و کورش به قصد جنگ با ماساگتها به سوی سیحون حرکت کرد. تومیریس جزو معدود زنانی بود که فرماندهی نظامی منطقهای به گستردگی قلمرو ماساگتها را بر عهده داشتند. نام این شخصیت را که در کتاب هرودوت به صورت Tómuris آمده میتوان در زبان اوستایی به صورت «تهمریش» بازسازی کرد که جزء اول آن همان واژه «تَهم» در تهمتن به معنی «تنومند، قویتن» و تهماسب به معنی «دارنده اسب نیرومند» است و جزء دوم آن به معنی «شکوه و توانگری» است. همانطور که از نام وی نیز مشخص است، وی را میتوان از فرماندهان و رهبران ایرانی دانست و نبرد وی با کوروش نبرد دو فرمانروای ایرانی بوده است.
جنگ کورش کبیر با ملکه تومیریس
کورش در ابتدا موفق شد یک سوم سپاه ماساگتها را نابود کند، اما تومیریس که رهبری جنگ با لشکر کوروش را شخصا بر عهده گرفته بود با جمعآوری تمام قوای خود به لشکر پارس حملهور شد و در جنگی سنگین به پیروزی رسید. بیشتر سپاه کورش نابود شده و خود وی نیز به دست تومیریس کشته شد.
به گزارش رویداد۲۴ جسد کوروش کوروش پس از مرگ به پاسارگاد آورده شد تا در مقبرهای ساده دفن شود. این امر نشانگر دین غیر زرتشتی کوروش است چرا که زردشتیها دفن اجساد را آلوده کردن زمین میدانند و آن را مجاز نمیشمارند. ساخت مقبره و دفن جسد در دین زردشتی نوعی توهیم به فرد مرده به حساب میآید. زردشتیها اجساد را در برجهایی قرار میدادند که توسط پرندگان و دیگر جانوران خورده شوند و تنها راه سعادت اخروی متوفی را همین شیوه تدفین میدانستند.
ماساگتها از جمله جالبترین اقوان ایرانی بودند. مایکل آکسورثی درباره آنها مینویسد: «ماساگتها کهنترین رسوم ایرانی را حفظ کرده بودند، عادات و رسومی که ما را در فهم جایگاه زنان در امپراطوری هخامنشی کمک میکند. نشانههایی که در آثار امثال هرودوت وجود دارد حاکی از خصوصیات مادرتباری و چندشوهری میان ماساگتها میباشد. جامعهای که در آن زنان میتوانستند چند همسر داشته باشند، اما مردان فقط مجاز به اختیار کردن یک همسر بودند.»
هرودوت درباره عادات این قوم مینویسد: «هر مردی یک زن به عنوان همسر میگیرد، اما زنان به همگان تعلق دارند. یونانیان این رسم را به سکاها نسبت میدهند، حال آنکه این رسم نه به سکاها بلکه به ماساگتها تعلق دارد. هر مرد ماساگت که زنی را بخواهد به جلوی کلبهٔ او ترکش خود را میآویزد و با خیالی آسوده با او درمیآمیزد.
آنان حد طول عمر خود را مشخص نمیکنند، بلکه هنگامی که مردی به نهایت پیری رسید همه نزدیکان او گرد میآیند و او را همزمان با چند رأس حیوان قربانی میکنند، سپس گوشتها را میپزند و با آنها یک مهمانی ترتیب میدهند؛ و به این ترتیب کسانی که روز خود را اینگونه به پایان میبرند شادترینها محسوب میشوند؛ ولی اگر کسی از بیماری بمیرد وی را نمیخورند بلکه وی را در زمین دفن میکنند و برای بخت بد او، زیرا که قربانی نشدهاست، گریه و سوگواری میکنند. آنها هیچ دانهای نمیکارند، ولی در گلههای خود زندگی میکنند و از ماهی که در رودخانه ارس (احتمالاً سیحون) فراوان است تغذیه میکنند. شیر چیزی است که آنها عمدتاً مینوشند و تنها خدایی که پرستش میکنند خورشید است؛ و برای آن اسب قربانی میکنند. تحت این باور که برای چابکترین خدا باید چابکترین جانور را هدیه داد.»
آنچه مورد اشاره آکسورثی است به هیچوجه امری غریب در جهان باستان به حساب نمیآید. بهویژه در میان ایرانیان باستان مالکیت اشتراکی همسران وجود داشته است.
پاتریشیا کرون در کتاب جوامع ماقبل صنعتی نشان میدهد که مالکیت اشتراکی زنان در ایران باستان رواج داشته و در دو مقطع مشخص، دوره تفوق دینی مزدکیان و دوره خرمیان، به اوج رسیده است. کرون مینویسد: «آیین مزدایی قطعا اجازه میداد که مردی از طبقه اشراف همسر خود را برای فرزند آوری در اختیار مردان دیگر قرار دهد. ازدواج در میان خویشان نزدیک، مانند خواهر و برادر نیز رواج داشته است.»