روز ۲۶ فروردین ۱۴۰۲، روز آغاز اجرای قانون عفاف و حجاب است و صفحه ایی جدید در مبارزات مدنی زنان در ایران باز کرده است. حق پوشش زنان که از حقوق اولیه انسانی است، باحجاب اجباری نفی شده و رژیم ج ا با نفی این حق مسلم و با اجرایی کردن قانون عفاف و حجاب، پوشش زنان در ایران را به بزرگترین بحران امنیتی خود تبدیل کرده است.
زنان از دیروز با اقتدار در مقابل این فشار حکومتی ایستادهاند و در مکانهای عمومی، رژیم را به چالش میکشند، از آن عکس و فیلم تهیه میکنند و در شبکههای اجتماعی پخش کرده این چنین از یکسو این قانون را از اعتبار خالی میکنند و از سوی دیگر قدرت و سلطه رژیم را شجاعانه به چالش میکشند.
ابتکارات زنان بر گرد نافرمانی مدنی، در این مدت، شگفت انگیز و خلاقانه بوده و از عزم راسخ زنان برای بدست آوردن حقوق انسانی و آزادیهای فردی خبر میدهد.
از آغاز انقلاب زن زندگی آزادی، پس از قتل حکومتی مهسا، شاهد نمایش اقتدار قهرمانانه زنان، در خیابانهای شهرهای مختلف بودیم، که با حمایت بیسابقه مردان همراه بود و مردم جهان را شگفت زده کرده، به ستایش در آورد.
مقابله با نماد سرکوب عمومی و بویژه سرکوب زنان در این اعتراضات محوری بوده و زنان و دختران جوان ایرانی بی پروا حجاب بر دور سر گرداندند و آن را با همراهی و تشویق مردان جوان در فضای عمومی سوزاندند.
# نه به حجاب اجباری این چنین انقلاب آزادیخواهانه مردم ایران را رقم زد.
با سرکوب شدید حکومتی در پی اعتراضات گسترده مردم بر گرد # نه به حجاب اجباری، همچنین شاهد این مهم بودیم که دریک مبارزه خشونت پرهیز با حریف تا دندان مسلح نه تنها به شجاعت نیاز است بلکه باید هوشمندانه روشهای مبارزاتی و مقاومت مدنی را در گوناگونی خود افزایش داد. کثرت این روشها و متصل کردن آنها بهم، بنظر میرسد، ما را در طی زمان به هدف غایی مان که عبور از ج ا است، خواهد رساند.
در واقع، تظاهرات و اعتراض به شیوه کلاسیک، فقط یکی از روشهای شناخته شده است، اما بسیاری آن را محوری میدانند، در حالیکه روشهای دیگر میتوانند مکمل آن باشند یا حتی در شرایط سرکوب شدید بر آن الویت پیدا کنند. این اتفاقی است که مدتی است در خیابانها، متروها، و بطورکلی در فضای عمومی قابل مشاهده است: کشف حجاب، آواز و رقص زنان به بهانه نوروز و همراهی مردان و مردم با آن، این کردار را به اقدام انقلابی تبدیل کرده است.
این چنین دیدیم که پس از چند ماه تظاهرات خیابانی که با سرکوب شدید مواجه شد، اعتراض پایان پیدا نکرد. فقط شکل آن تغییر کرد: کشف حجاب زنان در اماکن عمومی، سید علی خامنه ایی را واداشت تا به صراحت آن را حرام شرعی و سیاسی بنامد. اعتراض مردم که از کانال نه به حجاب اجباری میگذرد، قوه قضاییه، نیروی انتظامی، وزارت کشور و شورای امنیت ملی را به تکاپو انداخت تا برای اجرای قانون عفاف و حجاب به توافق برسند. ورود ارگانهای بالای کشوری در این رابطه نشانه اهمیت سیاسی و امنیتی حجاب اجباری است.
بیاد بیاوریم که ج ا از همان آغاز برای تثبیت سیاسی خود نه تنها از جنگ، از سرکوب مخالفین با دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام استفاده کرد بلکه برای ایجاد رعب و وحشت در سطح جامعه و برای خفه کردن هر شکل از اعتراض در نطفه، فضای عمومی را در انحصار خود گرفت و اشغال کرد: حجاب این چنین وسیله ارعاب عمومی، ابزار سرکوب شهروند معمولی ایرانی شد و جایگاه ویژه ایی در سیستم سازمان یافته سرکوب ج ا پیدا کرد.
فضای عمومی که فضای آزادی شهروندان است با این سرکوب بر گرد حجاب، فضای رعب عمومی شد ودر طی ۴۴ سال در اختیار حکومت بود. امروز زنان با نافرمانی مدنی تکه تکه این فضا را باز پس میگیرند و با اشغال این فضا، از نقطه نظر سیاسی، ج ا را به عقب میرانند.
در مقابل، رژیم توتالیتر اسلامی، که از همان آغاز در پی یکدست کردن مردم بوده و تلاش در از میان بردن تنوعها و تفاوتها داشته تا با به انحصار خود در آوردن کلیه امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، و آموزشی در تمام حوزههای زندگی مردم بویژه حریم خصوصی آنها دخالت کند، مثل همیشه از دستاویز قانونی بودن اقدامات خود استفاده میکند، چرا که مانند همه رژیمهای توتالیتر به ظاهر قانونمند است، اما قانونمندی او جعلی است چرا که ایدولوژی خودش را با استفاده از ابزار قانون به جامعه تحمیل میکند و تبعیض میآفریند. در واقع، رژیمهای توتالیتر با استفاده صوری از ابزارهای حکومتی مدرن از جمله قانون، پارلمان، انتخابات وغیره تظاهر به داشتن ساختارهای دمکراتیک و «قانون مدار بودن» میکنند، این چنین سعی در مطیع کردن شهروندان کرده تا به ایدئولوژی حکومتی تن بدهند. در حالیکه در رژیم هایی که مبنا «حاکمیت قانون» است، از کادر قانون برای ایجاد و امکان همزیستی شهروندان آزاد که تنوع و تفاوت عقیدتی دارند، استفاده میشود.
امروز ج ا با توسل به امر به معروف و نهی از منکر و گسترش آن در چهار چوب قانون، اقدام به «عادی سازی شر» کرده است و «آ یشمنهای کوچک» خود را وارد صحنه کرده و به سرکوب مستقیم و غیر مستقیم زنان میپردازد.
اگر رژیم خود را سازماندهی و بسیج میکند، زنان بدون داشتن ارگان هماهنگی، هماهنگ و یکپارچه مبارزات خود را ادامه میدهند، مبارزاتی که بر ماهیت آزادیخواهی این انقلاب پافشاری میکند، مبارزاتی که ایرانی آزاد را برای همه خواستار است.
پس بگرد تا بگردیم!
شیوا پارسایی