برای ایرانیانِ هوادار "تمامیت ارضی"، "ایران نوین" که منجر به همبستگی سرزمینی و عمران آبادانی شده بود با نام رضاشاه عجین شده است. مدت هاست که ایرانیان و برخی از اعضاء سابق احزاب چپ سنتی با آگاهی از خدمات بزرگ رضاشاه برای ایران و ایرانی، در حال خنثا کردن ترفند آخوندی که این برهه از جامعه ایران و شکوفاییاش را در اذهان تحریف کردهاند، میباشند. نسل امروز ایرانی عزم را جزم کرده تا در رکاب حقیقت چرخ زند و واقعیت آنچه که در آن برهه از زمان گذشته را به دیده تحسین بنگرد. اما این نسل در فضای دیروز سیر نمیکند، تمایلات و توقعاتاش بسیار فراتر از آنچیزیست که در دوره رضاشاه وجود داشته است. نسل امروز ایرانی با امید فراوان از نقطه ایستاده در حال، به آینده روشن مینگرد.
هر چند مواضع شما در قبال حال و آینده ایران و نظام سیاسیاش شفاف و روشن است و نیز تا کنون در مقابل زیاده خواهیهای سلطنت طلبان ایستادگی کرده تا جائیکه "جمهوری" را به "سلطنت" ترجیح دادهاید و حتا نظام پادشاهی را "انتخابی" بیان داشتهاید با این وجود، بنظر میآید که این زیاده خواهان و برخی شخصیتهای دیگر که علیه "منشور همبستگی مهسایی" شمشیر از رو بسته بودند توانستند تأثیر معین در شما داشته باشند. این را به این جهت میگویم که توئییت اخیر شما که منجر به این شد تا یاوه گویان تفرقه انداز همچون رضا تقی زاده و شهرام همایون علیه "منشور" به میدان بیایند، از "تمامیت ارضی" به جای "یکپارچگی سرزمینی" که این دومی در "منشور" مندرج است، سخن بگویید. اگر اختلاف صرفاً بر سر معرفی کاندیداهای شما برای عضویت در "منشور همبستگی" بوده پس در اینصورت، پس کشیدن شما از "یکپارچگی سرزمینی" مندرج در "منشور" چه معنایی دارد جز تسلیم شدن در برابر فشار افراطیهای سلطنت طلب که این مسئله را "پیراهن عثمان" کرده بودند؟
آقای رضا پهلوی، من یکی از اعضاء سابق حزب چپ سنتی بودهام که "پیمان نوین" و سپس انتشار "منشور همبستگی مهسایی" را به فال نیک گرفته و تشکیل چنین همبستگیای را در انطباق با انقلاب ۱۴۰۱ جاری در کشور دانستم. انقلابی که برخاسته از دگرگونی و تحولات اجتماعی در شرایط نوین بوده است. شرایطی نوینی که ارزشهای مفاهیم بشری در آن همانند گذشتگان ایرانیِ مان تعبیر و تفسیر نمیشوند. این شرایط را میدانی برای گروههای اجتماعی و سیاسی نیست اگر بخواهند ارزشهای آزادی و دموکراسی را با عینک ایدئولوژیکی خود ببیند و آن را به گروه خود منحصر کنند. لیبرالیسم، سرشت انسان که آزادی ست را به او بازگردانده است. نسلهای ایرانی در چنین شرایطی قرار گرفته که بی نیاز از "رهبر فرهمند" یا "کاریزما" میباشند و مواضع شما به وضوح نشان میدهد که شما این مسئله را به درستی درک کرده و اصلاً در کاراکتر شما چنین نوع یا پدیدهای از "رهبری" هم نمیگنجد.
آقای رضا پهلوی، تدوین و تنظیم "منشور همبستگی مهسایی" امر خیری بوده است و میرفت تا ناامیدی در راه ایجاد بنیاد همبستگی ایرانیان را بزداید اما با توئیت اخیرتان بار دیگر این ناامیدی در حال قوت گرفتن است. اشارهام به این مسئله است: شما صرفاً به دلیل عدم اقبال کاندیداهایتان برای قرار گرفتن در جمع "همبستگی مهسایی" چنین توئیتی نزدهاید که اگر اینطور بود چنین اختلافاتی در روند ایجاد همبستگی امری طبیعی میبود اما وقتی شما در آن توئیت ترجیح دادید حتا واژههای مورد قبول خودتان در "منشور همبستگی" مانند "یکپارچگی سرزمینی" را از قلم بیاندازید و به جای آن "تمامیت ارضی" را مطرح کنید نشان میدهد که مواضع افراطیهای سلطنت طلب در شما مؤثر افتاد و این آن نکتهای است که میتواند هم فضای تفرقه را تشدید کند و هم در ترجیحتان به جمهوری یا پادشاهی انتخابی، خدشه وارد سازد.
نیکروز اعظمی
ناسیونالیسم پفکی، معصومه قربانی