Tuesday, Apr 18, 2023

صفحه نخست » دروغ‌های شاخ‌دار خبرگزاری فارس

hijabFars.jpgایران وایر - سال ۲۰۱۰ کمپینی در «تل‌آویو» توجه جهانی را جلب کرد. یک آژانس تبلیغاتی در اسرائیل با راه‌اندازی کمپینی با عنوان «Women To Go» کوشید توجه عموم را نسبت به تهدیدی به نام «قاچاق انسان» جلب کند. این شرکت در اقدامی ابتکاری و سمبلیک، تعدادی از زنان داوطلب را در ویترین مغازه‌ای در یک پاساژ به فروش گذاشت اما کار آن‌ها در واقع آگاه کردن رهگذران با واقعیتی پنهان به نام قاچاق زنان بود.

هدف این کمپین همان‌طور که به صراحت در این ویدیو اعلام شده، جلب توجه عمومی نسبت به مساله قاچاق زنان عنوان شده است:

1.jpg

برگزار کنندگان این کمپین کوشیدند جنایت زیرزمینی قاچاق زنان را به فضای عمومی بکشانند و مردم را متوجه این مساله کنند که چه‌گونه قاچاق زنان می‌تواند خطری بزرگ برای هر جامعه‌ای باشد.

زنان ایستاده در ویترین این مغازه تلاش کردند به عابران اطلاع دهند که چه‌گونه می‌توانند در کمپین مبارزه با قاچاق جنسی شرکت کنند.

این کمپین در کشورهای مختلف دنیا پوشش رسانه‌ای گرفت و حمایت شد. حالا ۱۳ سال بعد، خبرگزاری «فارس»، رسانه نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار عکسی از این کمپین، آن را این گونه به مخاطبان خود معرفی کرده است: «عرضه زنان در ویترین مغازه‌های غرب برای تن‌فروشی».

2.jpg

فارس این عکس و این ادعا را در مطلبی با عنوان «سرلک: کشف حجاب، قماری برای دیده شدن/ مسوولان برای مقابله با بی‌حجابی، لکنت نداشته باشند» در روز ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ منتشر کرده است. این مطلب، گفت‌وگویی است با حجت‌السلام «علی سرلک» که او را استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس دینی معرفی کرده است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

این گفت‌وگو ارتباطی با تصویر منتشر شده ندارد، تنها از آن برای فریب مخاطب و مستند کردن اظهارات بی‌پایه گفت‌وگو شونده استفاده شده است.

سرلک در این گفت‌وگو می‌گوید:

حجاب یکی از اوامر الهی است که هم فرمان خدا است و هم واجب دینی است و هم یک مصلحت عقلایی و عینی اجتماعی است که فرد و جامعه را به فلاح و صلاح می‌رساند. مساله حجاب از این جهت در برابر وجه تمدنی جریان باطل هم قرار گرفته است و به همین خاطر یک واجب سیاسی هم محسوب می‌شود. یعنی به‌واقع عملاً حجاب نشان، علامت و اِلمان یک جبهه در این مواجهه تمدنی است.

آمار بالای افسردگی و مبادرت به خودکشی ناشی از احساس پوچی بیان‌گر همین امر است. به هر حال، زیبایی معرفتی و ایمانی زن از ارزش‌های وجودی او است، نه زیبایی‌های جسمی او که اگر بخواهد به این جنبه بپردازد، حتماً مانند یک مسابقه‌ای است که این مسابقه را باخته است. چنین کاری مثل قمار کردن است. ممکن است طرف یکی دو بار هم ببرد ولی قمارباز نهایتاً‌ بازنده بازی است، پس قماربازی غلط است. کسی که راجع به خودش و سرمایه وجودیش قمار کند، بسیار خطرناک است.

راجع به اصل اجباری بودن پوشش، تحقیقاً همه کشورها بر آن اتفاق نظر دارند؛ یعنی همین الآن کسی به لحاظ قانونی در هیچ کشوری اجازه ندارد در خیابان‌ها برهنه بیاید و پلیس او را دستگیر می‌کند. پس یک حدی از پوشش، قانونی و قهری در زندگی‌های جمعی همه کشورها با گرایش‌های متنوع وجود دارد. منتها بحث این است که این حد چه اندازه باشد و براساس عقل، تجربه و معیارهای مورد پذیرش، میزان آن چه‌قدر باشد؟

نمی‌توانیم بگوییم حجاب صرفاً یک امر شخصی است! مثل این که کسی در رانندگی بگوید این ماشین من است و هر طور که دوست داشته باشم و با هر سرعتی رانندگی می‌کنم. در صورتی که وقتی ماشین من در جاده‌ای است که تمام ماشین‌های دیگر هم هستند، باید به مقررات ترافیکی تن بسپارم. نمی‌توانم بگویم ماشین خودم است. بله، ماشین شما است اما چون این ماشین در نسبت با ماشین‌های دیگر قرار می‌گیرد، باید قواعد ترافیکی را رعایت کند.

این گفت‌وگو و نحوه فریم‌بندی آن، نمونه خوبی برای مرور مجموعه‌ای از مفاهیم سواد رسانه‌ای شامل موارد زیر است:

۱- فریم‌بندی جهت‌دار و فریب‌کارانه

فریم‌بندی محتوا، تاکتیکی رسانه‌ای است که خبرنگاران را قادر می‌سازد تا جنبه‌هایی از واقعیت که با دانش، عقاید و نگرش‌های موجود مخاطب ارتباط برقرار می‌کنند را برگزیند و محتوایی مخاطب‌پسند ارایه کنند. به همین دلیل رسانه‌ها در فریم‌بندی محتوا، به باورها و ارزش‌های مخاطبان خود توجه دارند. مخاطبان معمولا متوجه نقش فریم‌بندی محتوا در شکل‌دهی به باورهای آن‌ها نیستند و کمتر به این مهم توجه دارند که حتی ادبیات و زبانی که خبرنگاران به کار می‌برند، در تفسیر و فهم آن‌ها از اطلاعات موثر است. فریم‌بندی و شکل دادن به وقایع و رویدادها، اقدامی حرفه‌ای و ناشی از مهارت روزنامه‌نگاران است ولی وقتی روزنامه‌نگاری در فریم‌بندی تحلیل خود به اخبار نادرست، مغالطه، دیس اینفورمیشن و مغالطه متوسل می‌شود، دیگر نمی‌توان آن گزارش را حرفه‌ای خواند. دانستن نحوه فریم‌بندی مطالب توسط عوامل رسانه‌ها کمک می‌کند دریابیم تحلیلی که دریافت می‌کنیم، چه تناسبی با واقعیت دارد. خبرگزاری فارس در این گزارش به یک فریم‌بندی فریب‌کارانه روی آورده است. این خبرگزاری با انتخاب سه عکس و با توسل به ادعاها و کلیشه‌های جعلی و مخرب، کوشیده است پذیرش ادعاها و اظهارات بی‌اساس و کج‌اندیشانه گفت‌وگو شونده را آماده سازد. انتخاب یک عکس کمپین مبارزه با قاچاق دختران به اسم فروش زنان در ویترین مغازه‌ها در غرب و طرح ادعاهای بی‌اساس برای این مطلب قالبی فریب‌کارانه و جهت‌دار بخشیده است.

۲- خبر جعلی

رسانه‌های وابسته به حکومت‌های استبدادی وقتی دارای استدلال قابل عرضه برای توجیه یک سیاست تحمیلی نیستند، چاره‌ای جز توسل به اخبار و اطلاعات جعلی ندارند. خبر عرضه زنان در ویترین مغازه‌ها برای تن‌فروشی با استناد به عکسی از یک کمپین مبارزه با قاچاق زنان، نمونه‌ای از اطلاعات جعلی در این گزارش است.

۳- کلیشه‌های جعلی

خبرنگار خبرگزاری فارس از گفت‌وگو شونده می‌پرسد: «این برهنگی در غرب و رقابت برای دیده شدن چه عواقبی برای زنان دارد؟»

مصاحبه‌شونده نیز در پاسخ می‌گوید: «... زیبایی معرفتی و ایمانی زن از ارزش‌های وجودی او است، نه زیبایی‌های جسمی او که اگر بخواهد به این جنبه بپردازد، حتماً مانند یک مسابقه‌ای است که این مسابقه را باخته است. چنین کاری مثل قمار کردن است. ممکن است طرف یکی دو بار هم ببرد ولی قمارباز نهایتاً‌ بازنده بازی است، پس قماربازی غلط است. کسی که راجع به خودش و سرمایه وجودیش قمار کند، بسیار خطرناک است.»

برابر دانستن آزادی پوشش با رقابت برای دیده شدن و نسبت دادن آن به غرب، از جمله کلیشه‌های مضر و جعلی است که جمهوری اسلامی و رسانه‌های وابسته آن را تبلیغ می‌کنند. حال آن که نه آزادی پوشش مختص غرب است و نه ارتباطی بین آزادی پوشش و خودنمایی وجود دارد. این کلیشه‌ها ساخته مخالفان آزادی پوشش هستند که در رسانه‌‌های در اختیار آن را تبلیغ می‌کنند. رسانه‌ها از کلیشه‌ها برای ارتباط‌گیری موثر با مخاطبان استفاده می‌کنند، چون می‌دانند مخاطبان با آن آشنا هستند و به سادگی با آن ارتباط برقرار می‌سازند. ولی مخاطب آگاه و متفکر این کلیشه‌ها را نقد می‌کند و با پرسش‌گری اجازه نمی‌دهد کلیشه‌ها به فرهنگ رفتاری‌ او تبدیل شوند.

۴- مغالطه

مصاحبه‌ شونده با توسل به مغالطه می‌کوشد اظهارات خود را قابل پذیرش سازد. مصاحبه‌ شونده وقتی در برابر این پرسش قرار می‌گیرد که آیا پوشش امری شخصی است، می‌گوید: «نمی‌توانیم بگوییم حجاب صرفاً یک امر شخصی است! مثل این که کسی در رانندگی بگوید این ماشین من است و هر طور که دوست داشته باشم و با هر سرعتی رانندگی می‌کنم. در صورتی که وقتی ماشین من در جاده‌ای است که تمام ماشین‌های دیگر هم هستند، باید به مقررات ترافیکی تن بسپارم. نمی‌توانم بگویم ماشین خودم است. بله، ماشین شما است اما چون این ماشین در نسبت با ماشین‌های دیگر قرار می‌گیرد، باید قواعد ترافیکی را رعایت کند.»

نسبت دادن قوانین راهنمایی و رانندگی به آزادی پوشش زنان، یک مغالطه و قرار گرفتن در یک دور باطل است، چرا‌که آزادی پوشش حق زنان است و طبق قانون اساسی همین نظام جمهوری اسلامی، حتی با وضع قوانین نمی‌توان حقوق مردم را تضییع کرد.

مصاحبه‌ شونده در جایی دیگر می‌گوید: «راجع به اصل اجباری بودن پوشش، تحقیقاً همه کشورها بر آن اتفاق نظر دارند؛ یعنی همین الآن کسی به لحاظ قانونی در هیچ کشوری اجازه ندارد در خیابان‌ها برهنه بیاید و پلیس او را دستگیر می‌کند.»

او با توسل به مغالطه، «نوود» و برهنگی را با آزادی پوشش یکی گرفته و از حجاب اجباری دفاع می‌کند.

۵- ادعاهای بدون فکت

گفت‌وگو شونده برای اثبات استدلال‌های خود، به ادعاهای جعلی روی می‌آورد، بدون آن که از طرف مصاحبه‌ شونده به چالش کشیده شود. او می‌گوید:

حجاب یکی از اوامر الهی است که هم فرمان خدا است و هم واجب دینی است و هم یک مصلحت عقلایی و عینی اجتماعی است.

اگر بدن و زیبایی‌های ظاهری او موضوع جلب توجه دیگران باشد، این انسان عملاً در یک دور باطل قرار می‌گیرد، چون اولاً در دوران پیری بالاخره جاذبه‌‌ها به صورت قهری وجود ندارد و در دوره پیری ابزار رقابت را ندارد و نمی‌تواند جلب‌ توجه عمومی کند. چه خواهد کرد؟ افسردگی و بی‌معنایی زیادی بر چنین فکر و بینش پوچی سایه خواهد افکند. حتی در دوران جوانی و زیبایی هم رقابت‌هایی که می‌تواند با بدن‌نمایی انجام دهد، رقابت‌های بسیار آسیب‌زا و خطرآفرینی هستند. آمار بالای افسردگی و مبادرت به خودکشی ناشی از احساس پوچی بیان‌گر همین امر است.

در یک گفت‌وگوی حرفه‌ای و بی‌طرفانه، خبرنگار با به چالش کشیدن مصاحبه‌ شونده، از روی اظهارات بی‌پایه و بدون سند و مدرک عبور نمی‌کند. ولی وقتی مصاحبه‌ شونده و مصاحبه‌ کننده یک خط فکری را تبلیغ می‌کنند، طرح هر ادعای جعلی و بی‌سند برای اثبات ادعاها مجاز می‌شود. خبرنگار نمی‌پرسد نتایج کدام تحقیقات نشان داده که خودکشی در دختران به دلیل شکست در جلب توجه دیگران بیشتر از خودکشی در اثر تجاوز، تضییع حقوق، تبعیض، فقر و ... بوده است؟

کار دستگاه تبلیغاتی حکومت‌های استبدادی، تبلیغ سیاست و تفکر حاکم است و در این راستا توسل به اخبار و اطلاعات جعلی، وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها، توسل به مغالطه و طرح ادعاهای بدون فکت و سند امری معمول است و انتظاری جز این از چنین رسانه‌هایی غیرواقع‌بینانه است. مهم این است که مخاطب بداند با چه رسانه‌ای و چه محتوایی روبه‌رو است و چه‌گونه می‌تواند بین اخبار واقعی و جعلی، تمایز قائل شود. تفکر انتقادی و داشتن تردید نسبت به صحت ادعاها، اطلاعات و تحلیل‌های رسانه‌های حکومتی، یک راه حل قابل اتکا است که باید جدی گرفت.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy