سدعلی به روال هر ساله قدوم مبارک اش را به نمایشگاه کتاب تهران گذاشت و سه ساعت و نیم در آن جا ول گشت و چند جلد کتاب خرید و دست آخر هم در باره ی کتاب و کتاب خوانی و فواید گاو... ببخشید، فواید کتاب خواندن برای سه پایه ی میکروفونی که با او گفت و گو می کرد سخن گفت.
موضوعاتی که پیرامون این ول گشتن فرهنگی، در فضای مجازی مطرح شد، بیشتر حول مساله ی سه پایه ی میکروفونی بود که ایشان با آن صحبت می کرد و این سه پایه شبیه به خانمی بود که ماسک ضد کرونا بر صورت داشت و چون بازوی آرنولدی نداشت، میکروفونی که به دست او داده بودند هی سنگینی می کرد و او ناچار بود زیر بغل اش بگیرد تا مانع از فرو افتادن دست خسته اش شود.
حالا مردم چه علاقه ای به حفظ شئونات سه پایه میکروفون دارند که همه چیز را ول کرده اند به این موضوع ابتدایی و بی اهمیت چسبیده اند من نمی دانم و بخصوص به خیلی ها خیلی برخورده که سدعلی چرا به این سه پایه ی انسانی نگاه نمی کرده است انگار که نگاه نکردن به صورت نامحرم در فضای جمهوری نکبت اسلامی چیز جدیدی ست و منتقدان تا حالا ندیده اند که مسوولین،،، از عالی رتبه ترین تا دون پایه ترین، موقع تصویر برداری ویدئویی اصولا به زن مصاحبه کننده نگاه نمی کنند که خدای نکرده به گناه نیفتند و به قول آیت الله گیلانی لعنت الله علیه واجب الغسل نگردند.
اما چیزی که برای من در این حضور نورانی جالب توجه بود، فهرست کتاب هایی بود که حضرت ایشان خریداری کردند و با خود به بیت بردند تا سر فرصت آن ها را مطالعه کنند اما یکی از این کتاب ها آن قدر جالب و جذاب بود که ایشان تحمل نکردند به بیت برسند و مطالعه اش را شروع کنند و در همان نمایشگاه تورقی بر آن نمودند و آتش کنج کاوی شان را فرو نشاندند.
عنوان کتاب مذکور، «بازجویی از صدام» با عنوان جنبیِ «تخلیه ی اطلاعاتی رییس جمهور» بود که نویسنده ای به نام «جان نیکسون» از تحلیلگران سازمان «سیا» آن را نوشته و بس که جذاب است به چاپ دوازدهم هم رسیده است.
این که سدعلی، چرا طاقت نیاورد تا به منزل برسد و این کتاب را ورق بزند، به نظر من از این رو بوده است که ایشان در این کتاب به نوعی تصویر آینده ی خود را دیده چنان که خریداران یازده چاپ قبلی کتاب هم،،، تصویر همیشان را در آینده ای قابل دسترس در صفحات این کتاب دیده اند که آن را اینجوری خریده اند والّا کدام خری در این دوره ی بی پولی، می آید ۹۸هزار تومان صرف خرید این کتاب که بازجویی از صدام آدمخور است بکند؟
عده ای از دوستان هم معتقد هستند سدعلی چون خود را برای چنین بازجویی یی آماده می کند، خواسته زودتر با سوال و جواب ها آشنا شود و به نوعی با تست زنی، خود را آماده ی روز بازجویی کند.
من توصیه می کنم ایشان در کنار این کتاب، کتاب ی تخصصی در زمینه محاسبه طول طناب دار و وزن فرد اعدامی، که قبلا در امریکا به صورت کتابچه ای در اختیار مسوولان اعدام با طناب دار گذاشته می شد تا خدای نکرده مثل اتفاقی که برای صدام افتاد، یعنی موقعی که بنده ی خدا هنوز اشهد ان لا الله را کامل نکرده زیر پایش خالی شد ولی چون این وزن و طول درست اندازه گیری نشده بود موجب گشت تا کله صدام کنده شود،،، باری مطالعه ی چنین کتاب ی را به ایشان توصیه می کنم تا اگر روزی کار به آن جا ها کشید -که من شخصا بعید می دانم چنین روزی برسد و تصور من این است که ایشان پیش از رسیدن به این روز، خودش ارتحال جانسوز خواهد نمود-، به بازجویان توصیه کند تا محاسبه را درست انجام دهند تا کار اعدام با طناب دار به کثافت کاری و خون ریزی نکشد :)