حکومت نکبت اسلامی، سه تن دیگر از جوانان ما را اعدام کرد. صالح میرهاشمی، مجید کاظمی شیخ شبانی و سعید یعقوبی کردسفلی امروز در اصفهان به چوبه دار آویخته شدند.
انتظار دیگری جز این از حکومت نکبت نمی رفت. این که مردم پشت دیوارهای زندان تجمع کنند و بخواهند با شعار و کلام جلوی اعدام بچه ها را بگیرند، اگر چه تحسین برانگیز است و اجتماع کنندگان را هم در معرض خطر دستگیر شدن قرار می دهد، اما هرگز نمی تواند مانع از اعدام کسی شود.
اکنون جمشید شارمهد نیز در صف اعدام ایستاده است.
بچه های اصفهان کسی را در جهان نداشتند که بتواند با معامله و مبادله جان آن ها را نجات دهد. اما برای شارمهد به خاطر تابعیت دو گانه اش این امکان وجود دارد همان طور که دختر خانم ایشان از مقامات بین المللی خواسته اند، برای نجات جان او که فاصله ای تا طناب دار ندارد حتی تن به مبادله و معامله بدهند بلکه تخفیفی به حکم او بخورد و بعد از آن دولت های خارجی و مردم خودمان باید فکری اساسی بکنند تا این اعدام های رذیلانه صورت نگیرد.
غیر از معامله و مبادله ی دولت های خارجی، تنها راه دیگری که می تواند موضوع کشتار حکومت را از بیخ و بن تغییر دهد، سرنگون کردن حکومت نکبت است.
این که چگونه باید حکومت را سرنگون کرد در حرف و کلام امکان پذیر به نظر می رسد اما در عمل نه. تبدیلِ حرف خالی به عمل موثر، به لوازمی نیاز دارد که امروز ما فاقد آن هستیم.
مرگ خامنه ای شاید حرکتی در این وضع مردابی و سکون به وجود آورد ولی در انتظار مرگ او نشستن هم گره ی کور مصیبت های امروز را باز نخواهد کرد.
در مورد تلاش گروه های اپوزیسیون برای هدایت حرکت های اعتراضی هم بسیار گفته ایم و نوشته ایم، و نتیجه ای از آن نگرفته ایم.
فقط می ماند این که بچه هایی که تصمیم گرفته اند برای ساختن فردایی بهتر از خودگذشتگی کنند و اعتراض خود را به حکومت در خیابان ها نشان دهند، خودشان در حفظ جان خود بکوشند.
اولین قدم و مهم ترین قدم، جلوگیری از گرفتار شدن به دست کفتارهای حکومت اسلامی ست. باید هر چه می توان کرد تا گرفتار نشد. اعدام این سه جوان، به ما هشدار می دهد که جنایت های رژیم پایانی ندارد. باید مراقب باشیم شکار کفتارهای آدمخوار نشویم.