جمشید عنبرستانی - کیهان لندن
روسیه، آمریکا و پیر استعمار انگلستان کشورهایی هستند که در زمینه جاسوسی و جاسوسپروری برای نفوذ و رخنه در مراکز مهم نظامی، سیاسی و صنعتی کشورها در نقاط گوناگون جهان خاصه در کشورهای رقیب ید طولایی دارند. کشورهایی که دارای اهمیت استراتژیک و جغرافیایی و یا دارای منابع باارزش زیرزمینی مانند نفت و گاز و معادن طبیعی هستند همواره مورد توجه خاص ابرقدرتهای جهانخوار شرق و غرب قرار داشتهاند. یک نمونه استثنایی کشوری که دارای تمام این ویژگیهاست کشور پهناور ایران است.
شوروی سوسیالیستی از طریق جاسوسان خود در جریان نقشه شومی که آمریکا و غرب علیه شاه و فروپاشی نظام پادشاهی ایران تدارک دیده بودند قرار داشت و مانند کفتار در کمین نشسته بود تا بدون زحمت شکار را از چنگ شکارچیانش برباید و مال خود کند.
اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی انقلابی را که ایالات متحده آمریکا و متحدین اروپایی آن برای فروپاشی نظام پادشاهی در سال شوم پنجاه و هفت در ایران به راه انداختند و با موفقیت به انجام رساندند به آسانی و در کمال ناباوری این کشورها از چنگ آنان درآورد و مال خود کرد و دست این کشورها را از تمام منابع ثروت و انرژی ایران کوتاه نمود.
اشغال سفارت آمریکا در تهران تیر خلاصی بود بر تسلط و منافع آمریکا در ایران که سازمان اطلاعات و امنیت شوروی (ک.گ.ب) طراح اصلی این واقعه تاریخی بود که قطع رابطه دائمی سیاسی و دیپلماتیک میان دو کشور ایران و آمریکا را رقم زد.
سازمان اطلاعات و امنیت شوروی در تاسیس و بنا نهادن وزارت اطلاعات و امنیت رژیم ملایان و تربیت نیروهای امنیتی آن که طبق سیستم اطلاعاتی و امنیتی شوروی آموزش داده شدند نقش اصلی و اساسی را داشته است. بیرحمیو سنگدلی رکن اصلی تشکیلات امنیتی در روسیه و جمهوری اسلامی برای از میان برداشتن مخالفان است. مردم فلکزده ایران در کوی و برزن و حتا در گورستانها شاهد رفتارهای وحشیانه اوباشان امنیتی هستند که با شقاوت و بیرحمی غیرقابل توصیف با کوچک و بزرگ، زن و مرد و پیر و جوان که کوچکترین اعتراضی نسبت به حاکمان و حاکمیت از خود بروز دهند برخورد میکنند.
نیروهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم تنها کسانی را شامل نمیشود که در بازداشت و سرکوب و شکنجه مخالفان حکومت نقش دارند بلکه افراد بیشماری از نمایندگان مجلس اسلامی، شاعر و نویسنده و هنرمند و ورزشکار گرفته تا سیاستمدار و دکتر و مهندس و... را نیز شامل میشود که به دایره امنیتی وصل هستند و بنا به وظیفهای که مامور اجرای آن هستند که حداقل آن جاسوسی و خبرچینی است، ایفای وظیفه میکنند.
هنرمندان حکومتی در رژیم ملایان همواره نقش مهمی در فریب مردم برای مشروعیت بخشیدن به رژیم و حفظ منافع حکومت داشتهاند و غالبا از مهرههای امنیتی رژیم هستند که با رانتخواری به ثروتهای کلان دست یافتهاند مانند محمدرضا گلزار، مهران مدیری، پرویز پرستویی، شهاب حسینی و برخی هنرپیشههای زن سینما و تئاتر و هچنین افرادی که در حوزه موسیقی و خوانندگی فعال هستند اما دمشان به مراکز امنیتی وصل است. نکته قابل توجه این است که اکثر هنرمندان حکومتی دارای پاسپورت آمریکا، کانادا و یا یکی از کشورهای اروپایی هستند.
ملایان مکار و حیلهگر که دکان فروش دین و بهشت و آخرت را اداره میکنند و مردم سادهلوح را به داخل دکانهای شیادی خود میکشانند و آنان را از شادی و رفاه و طلب زندگی راحت و لذتهای دنیوی منع میکنند تا در جهان آخرت دروازههای بهشت به روی آنها گشوده شود. اما ملایان خود و نزدیکانشان بهشت زمینی با زندگیهای لوکس و «لاکچری» و لذت بردن از قدرت و ثروت و حوریان بهشت زمینی را برگزیدهاند. از ابتدای استیلای این قوم و قبیله فاسد و مفتخور و جنایتکار بر کشور ایران در طی چند دهه سیه روزی و بدبختی مردم و میهن شتاب شدیدی گرفته است بطوری که امروز شاهد فقر و فلاکت اکثریت مردم و خشک و بیابانی شدن کشور هستیم.
شوربختانه با وجود تمام فلاکتها و بدبختیها و اوضاع اسفبار موجود که گریبان ملت را گرفته سکوت و خاموشی و بیتفاوتی اکثریت مردم همچنان ادامه دارد. قشر خاکستری که اکثریت خاموش جامعه را تشکیل میدهد بجای اعتراض از وضعیت فلاکتبار خود علیه حکومت، تلاش میکند تا راهی برای کنار آمدن با بدبختی خود پیدا کند و به همین دلیل به اعتراضات خیابانی نمیپیوندد. هاشمی رفسنجانی گفته بود که برای حفظ و ثبات نظام باید مردم ایران را در فقر و نداری نگاه داشت تا همه وقت آنان در راه پیدا کردن یک لقمه نان صرف شود تا کاری به سیاست و حکومت نداشته باشند.
جمهوری اسلامی از چند دهه گذشته تا امروز برای جلوگیری از شکل گرفتن تشکیلات سیاسی و اپوزیسیون در خارج کشور علاوه بر ترور افرادی که میتوانستند خطری برای حکومت ایجاد کنند، مهرههای تربیت شده و آموزش دیده خود را در پوششهای مختلف، مانند استاد دانشگاه، پژوهشگر، دانشجو، بازرگان و یا روزنامه نگار و شاعر و نویسنده منتقد حکومت به خارج از کشور گسیل داشته تا با نفوذ در تشکیلات سیاسی و اپوزیسیون و مراکز علمی و رسانهها به تخریب جریانات سیاسی مخالف رژیم ملایان اقدام کنند و تا کنون نیز در پیشبرد این پروسه بسیار موفق عمل کرده است.
یکی از نقاط ضعف اصلی اپوزیسیون از ابتدا این بوده که به افرادی که با حکومت همکاری نزدیک داشته و با ترک کشور ژست مخالف حکومت گرفتهاند روی خوش نشان داده و آغوش خود را به روی آنان باز کرده است و علت واقعی شکستها و فروپاشیهای پیاپی اپوزیسیون و تشکلهای سیاسی، نفوذ مهرههای رژیم به درون این تشکیلات بوده است.
از طرفی حکومت کسانی را در خارج کشور به کار گرفته که بیشتر از همه سینه چاک میکنند و علیه حکومت فریاد میزنند و اعتراض میکنند. معدود افرادی که خود را طرفدار سامانه پادشاهی جا زدهاند و با هتاکی و فحش و ناسزا به دیگر جریانات و چهره های سیاسی قصد تخریب شاهزاده رضا پهلوی و تشکیلات پادشاهیخواهی مشروطه را دارند باید آگاه شده باشند که حنایشان دیگر رنگی ندارد و دستشان خوانده شده است.
سناریوی دیگری که درهفته های گذشته با طرح و نقشه قبلی توسط صادراتیهای حکومت برای مخدوش کردن وجهه و اعتبار پادشاهیخواهان به نمایش گذاشته شد، سناریوی حمله انگشتی فرد یا افرادی که به ظاهر از طرفداران سامانه پادشاهی هستند به ماتحت شاعری ملقب به هالو بود. رسانههای فارسیزبان معلومالحال در آمریکا و اروپا در کمال وقاحت و همسویی با رژیم ملایان هتاکیهای چند نفر در تشکیلات پادشاهیخواهان و تعرض انگشتی به ماتحت هالو را به عنوان اتفاقات مهم مطرح کرده و در سرفصل خبرهای خود قرار دادند و با مصاحبههای گوناگون با این شخص در رابطه با اتفاقی که هیچ مدرکی هم برای اثبات ادعای خود ارائه نکرده و تنها در حد ادعا و تهمت است، بیاخلاقی و یکسونگری رسانهای خود را به نمایش گذاشتند. این رسانهها که با بودجههای کلان دولتی و یا خصوصی اداره میشوند تحت نفوذ عوامل جمهوری اسلامی که در این رسانهها مشغول به کار هستند قرار دارند که با بزرگنمایی و رسانهای کردن چنین هجویات پوچ و بیارزشی قصد دارند به اعتبار سامانه مشروطه پادشاهی و خاصه شخص شاهزاده رضا پهلوی خدشه وارد کنند ولی باید بدانند که کور خواندهاند.
شاهزاده رضا پهلوی بارها دست اتحاد و همکاری به سوی افراد و جریانات سیاسی دراز کرده و در ماههای گذشته نیز با چند تن «شورای همبستگی» تشکیل دادند که این تشکیلات نیز که بوی نفوذ جمهوری اسلامی و تجزیهطلبی را به مشام میرساند به شکست انجامید. شاهزاده رضا پهلوی نیازی به همکاری با افراد و تشکیلاتی که نه برای مردم ایران شناخته شده و نه دارای نفوذ و تاثیرگذاری بر مردم هستند ندارد و شایسته است پس از شکستهای پیاپی در ایجاد همکاری و اتحاد با دیگر گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی فقط در مسیر سامانه پادشاهی به مبارزه ادامه دهد که یقینا به نتیجه مطلوب خواهد رسید. سامانه پادشاهیخواهان برای هرچه بیشتر قدرت گرفتن نیازمند حمایت صد درصدی شاهزاده رضا پهلوی و قرار گرفتن وی در کنار آنان هستند که باعث دلگرمی ملت ایران نیز خواهد شد.
سازش شرمآور و ننگین دولت آمریکا و غرب با حکومت ملایان سرکوب شدیدتر مردم در کشور را به دنبال خواهد داشت و موانع زیادی را مقابل اپوزیسیون در خارج کشور قرار خواهد داد. لغو برگزاری گردهمایی سالانه سازمان مجاهدین خلق در پاریس توسط مقامات امنیتی و پلیس فرانسه و حمله پلیس به پایگاههای این سازمان در کشور آلبانی نشانههای خوبی برای اپوزیسیون نیست. در شرایط امروز که معامله پشت پرده آمریکا و اروپاییها با رژیم ایرانفروش ملایان عملی شده است شاهزاده رضا پهلوی نباید روی دولتهای اروپایی و آمریکا برای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران و اپوزیسیون هیچگونه حسابی باز کند زیرا چیزی جز اتلاف وقت نیست و باید میزان فعالیتها و تماسهای خود با مردم داخل کشور را دو چندان کند و مردم و جوانان آزادیخواه و مبارز ایران را برای وارد آوردن ضربه نهایی به رژیم ضد ایرانی ملایان که با حضور میلیونی مردم در کف خیابان شکل خواهد گرفت آماده کند.
ما نفت فروختيم و فرانسه ادكلن