Friday, Jun 23, 2023

صفحه نخست » چرا اسلامگرایان شیفته​ی پست مدرنیسم هستند؟ چون اصولا نظریه یا آموزه​ی اخلاقی ندارند، مجید محمدی

Majid_Mohammadi_2.jpgمجید محمدی - ویژه خبرنامه گویا

ساده ترین پاسخ به سوال فوق این است که «چون آنها از مدرنیسم متنفر هستند و پست مدرنیسم نافی مدرنیسم است.» یک جستجوی ساده در دنیای مجازی به شما نشان خواهد داد که اسلامگرایان به زبان​های فارسی و عربی و انگلیسی و دیگر زبان​های اروپایی و آسیایی هزاران مقاله و کتاب و یادداشت رسانه​ای در ستایش پست مدرنیسم منتشر کرده​اند و اصولا تعارضی میان پست مدرنیسم و قرائت خود از اسلام نمی بینند.

آثار مربوط به پست مدرنیسم با ولع بسیار توسط موسسات انتشاراتی و فرهنگی جمهوری اسلامی ترجمه و منتشر شده​اند. چهره​های فاشیست، مارکسیست و اسلامیست مدافع نظام همیشه در حوزه​های هنری و فرهنگی و تخصصی (مثل معماری) از پست مدرنیسم دفاع کرده و آن را ترویج کرده​اند. نویسنده​ی این نوشته خود مترجم بخشی از یک کتاب در مورد پست مدرنیسم توسط یک ناشر ایرانی (پست مدرنیسم و منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر، ۱۳۹۴) بود که مدیران آن با مقامات وزارت ارشاد نزدیک بودند.

چرا از مدرنیسم متنفرند؟

ارزش​ها و هنجارهای مدرنیسم عبارت​اند از حقوق جهانی بشر، ارتباطات آسان و فراگیر، ابتکار و تجربه گرایی، فردگرایی، عقلگرایی انتقادی، موفقیت گرایی، سرمایه داری، فرهنگ کار و تلاش، باور به حقیقت، مدارا، نظام دولت-ملت​ها، و صنعتی شدن. اسلامگرایان از همه​ی این ارزش​ها گریزانند به چهار دلیل:

۱) عدم باور جدی به آنها مثل دولت-ملت به دلیل باور به امت اسلامی،

۲) کمبود قابل توجه این ارزش​ها و هنجارها در میان جوامعی با اکثریت مسلمان،

۳) تقابل متون دینی و فقهی با بسیاری از ارزش​های فوق، و

۴) ضدیت با قدرت تمدن غربی که برای حدود دو قرن حامل این ارزش​ها و هنجارها بوده و قوت و قدرت خویش را از آنها می گرفته است.

چرا شیفته​ی پست مدرنیسم شده​اند؟

شیفتگی اسلامگرایان به پست مدرنیسم به روزها و سال​های اولیه​ی این گرایش یا گفتمان باز می گردد. آنها دلایل این شیفتگی را کمتر ذکر می کنند چون نمی خواهند در نگاه هواداران ضد غربی خود با یک مکتب فکری در غرب همنوایی کنند اما مشترکات آن قدر زیاد است که نمی توانند علاقه​ی خود را پنهان سازند. اسلامگرایان حتی در بهره گیری از آرای پست مدرنیست​ها اسم این مکتب را پنهان نمی کنند. اسلامگرایان هیچگاه در سخنان خود پست مدرنیسم را نقد نکرده و بدان حمله نکرده​اند. شیفتگی اسلامگرایان به این مکتب چند دلیل روشن دارد:

فقدان بنیاد اخلاقی. دلیل اول این شیفتگی این است که اسلامگرایان به هیچ مبنای اخلاقی باور ندارند و فقط به کسب قدرت و اقتدار و تمرکز ثروت عمومی در دست خود می اندیشند و با نسبیت اخلاقی و ارزشی​ای که پست مدرنیست​ها عرضه می کنند مشکلی ندارند. اخلاق برای اسلامگرایان یعنی دسته​ای از اصول که برای کسب و حفظ قدرت و برنامه​های تبلیغاتی مفید هستند. مسلمانان سنتی حداقل به اخلاق روایی یا اخلاق عرفانی باور داشتند. برخی از مسلمانان نیز اخلاق ارسطویی را اسلامیزه کرده و از آن پیروی می کردند اما اسلامگرایان اصولا نظریه یا آموزه​ی اخلاقی ندارند. نظام اخلاقی آنها همان اصولی است که اراده​ی قدرت را برآورده می سازد. پست مدرنیسم اسلامگرایان را از دغدغه​ی اخلاقی می رهاند و این امکان را به آنها می دهد که از هر ابزار و وسیله​ای برای کسب و حفظ قدرت بهره بگیرند.

پذیرش اسلامگرایی توسط پست مدرنیست​ها. دلیل دوم شیفتگی اسلامگرایان به پست مدرنیست​ها رها کردن انتقاد از اسلامگرایان توسط گروه دوم در کشورهای غربی است. وقتی همه​ی ارزش​های مدرن را کنار بگذارید دیگر چیزی برای انتقاد از اسلامگرایان باقی نمی ماند. همه​ی اعمال وحشیانه و غیر انسانی اسلامگرایان در جوامع مختلف در چشم پست مدرنیست​ها اموری عادی و بخشی از فرهنگ آن جوامع هستند. اسلامگرایان در همه​ی ائتلاف​های سیاسی که پست مدرنیست​ها حضور دارند شرکت داشته​اند.

اسب تروای تمدن غربی. دلیل سوم شیفتگی، موفقیت حیرت انگیز پست مدرنیست​ها در سست کردن ارزش​های غربی مدرن مثل حاکمیت قانون و تلاش برای استیفای حقوق بشر در سراسر دنیا و ارزش کار و شایسته سالاری بالاخص در دو دهه​ی اخیر در میان جوانان تحصیلکرده است که دنیای رسانه​ها، فضای دانشگاهی و بخش تولید هنر و فرهنگ را در اختیار دارند. در نیمه​ی دوم قرن بیستم فردی که از کشورهای غیر غربی به غرب می آمد به تدریج در فرهنگ غربی هضم و جذب می شد اما در قرن بیست و یکم با غلبه​ی هویت گرایی پست مدرن این هضم و جذب دچار وقفه شده است.

نمونه​ی بسیار جالب در این موضوع، تفاوت مهاجران مسلمان به کشورهای غربی در دو قرن بیستم و بیست و یکم است. در قرن بیستم مهاجران مسلمان و نسل بعد از آنها اکثرا در فرهنگ غربی حل و جذب می شدند اما در قرن بیست و یکم این قیف دارد وارونه می شود و بسیاری از مسلمانان در غرب تلاش می کنند به قبایل سابق خود رجوع کنند چون قبیله گرایی به یک ارزش تبدیل شده است.

و دلیل چهارم، شیفتگی زاید پست مدرنیست​ها برای انهدام تمدن غربی است. پست مدرنیست​ها به دنبال برساختن یک تمدن غربی تازه یا تغییر جوامع غربی نبوده​اند بلکه با شور و شوق می خواهند تمدن موجود غربی را منهدم سازند. از همین جهت با دشمنان سرسخت تمدن غربی یعنی مارکسیست​ها و اسلامگرایان و هر گروه دیگری که از غرب تنفر دارد همپیمان می شوند. از همین جهت اسلامگرایان در پست مدرنیست​ها گمشده​ی خود را می بینند.

پست مدرنیسم و اسلام سنتنی

رابطه​ی پست مدرنیست​ها و مسلمانان سنتی به گونه​ای دیگر رقم می خورد. این دو گروه نمی توانند شیفته​ی یکدیگر باشند. مسلمانان همانند دیگر اهل ادیان ابراهیمی به حقیقت مطلق باور دارند و نمی توانند از نظر اخلاقی و فلسفی نسبیتگرا باشند. از این جهت اگر تنفر از غرب و مدرنیسم بر ذهن مسلمانان حاکم نباشد نمی توانند با پست مدرنیسم فلسفی و اخلاقی کنار بیایند حتی اگر اصول و مبانی پست مدرنیسم را در معماری و نقاشی و دیگر هنرها بپذیرند.

از نگاه مسلمانان سنتی هم نسخه​ی مطلقی از واقعیت گناه و دین و شریعت وجود دارد و هم نسخه​ی مطلقی از حقایق و واقعیات در عالم خارج. نسبیت انگاری پست مدرنیسم به تضعیف دین و نهادهای دیگر در جوامع می انجامد. هیچ مسلمان باورمندی نمی تواند حقایق تاریخی دینش (مثل بعثت پیامبر اسلام یا ۲۳ سال جدال وی برای حاکمیت یافتن در حجاز یا فتح مکه) را کنار بگذارد یا چالش در مورد آنها را پذیرا شود در حالی که پست مدرنیست​ها به این حقایق باور ندارند. پست مدرنیست​ها نمی توانند مرجعیت غیر قابل چالش قران و حدیث را در میان مسلمانان بپذیرند.

از این جهت ائتلافی راهبردی میان مسلمانان و پست مدرنیست​ها نمی تواند در حوزه​های اجتماعی و فرهنگی وجود داشته باشد. اما ائتلاف پست مدرنیست​ها و اسلامگرایان تا زمانی که تمدن غربی قدرتمند باشد راهبردی است. آنها در پی نابودی دستاوردهای مهم ترین تمدن بشری در دوران ما هستند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy