پتکین آذرمهر - کیهان لندن
با اخراج منصوبین علی خامنهای از هیات امنای خیریه مرکز اسلامی انگلستان و گماردن خانم «اما مودی» وکیل متخصص امور خیریه به عنوان مدیر موقت این مرکز خیریه، در حال حاضر عملا اداره این نهاد از کنترل دستنشاندگان خامنهای در آمده است.
ضربهای که به این نهاد وابسته به خامنهای در لندن وارد شد، ملموسترین دستاورد مخالفین جمهوری اسلامی در انگلستان پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» در ایران تا کنون بوده است. پیروزی که گروههای اپوزیسیون خارج کشور نقشی در آن نداشتند و تنها به دنبال تظاهرات خودجوش و مستمر در مقابل ساختمان مرکز اسلامی، نامهنگاری ایرانیان ساکن انگلستان به اعضای پارلمان و افشاگریهای متعدد در رسانههای انگلیسیزبان به دست آمد.
گرچه گروههای اپوزیسیون خارج کشور نقشی در محدودیتهای اعمال شده بر این نهاد نداشتند و حتی به آن نیز نپرداختهاند، اما واکنش هواداران جمهوری اسلامی در لندن نشاندهنده اهمیت این مرکز برای نظام است.
هواداران خامنهای در لندن، ابتدا با نصب اعلامیهای به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی روی در ورودی مرکز خبر دادند که تا اطلاع ثانوی هیچ مراسمی در داخل مسجد برگزار نخواهد شد وسپس درهای اصلی آن را با قفل بستند.
جالب اینجاست که محتوای آنچه به سه زبان نوشته شده بود با یکدیگر تفاوت دارند.
در متن فارسی گفته شده «به دلیل شرایط خاص، تمامیبرنامههای فرهنگی و آموزشی از جمله دعاهای هفتگی و نماز جماعت تا اطلاع بعدی برگزار نمیشود» بدون اینکه توضیحی درباره «شرایط خاص» ادعاییشان، داده شود.
در متن انگلیسی به تعطیلی برنامههای هفتگی به خاطر «ملاحظات (امنیتی یا ایمنی)» مراجعهکنندگان عنوان شده. در حالی که مشخص نیست منظور از «امنیت» یا «ایمنی» مراجعهکنندگان چیست؟ و در متن عربی، دلیل تعطیلی برنامهها فقط به خاطر «اتفاقاتی که انتظار نمیرفت» عنوان شده است.
پاسخ مقامات دولت بریتانیا به پرسش من درباره بسته شدن این مرکز کوتاه ولی صریح بود. آنها گفتند: «دولت بریتانیا نه مرکز اسلامی را بسته و نه از مرکز اسلامی و نه از سفارت جمهوری اسلامی پیامی درباره تهدیدی علیه این مرکز دریافت کرده است.»
در این میان، به نظر میرسد بستن این مرکز اسلامی از سوی مسئولان آن، بهانهای برای اعتراض هواداران خامنهای علیه تصمیم کمیسیون نظارت بر نهادهای خیریه انگلیس و تجمع آنها در مقابل ساختمان مرکز شده است.
آنها با ممانعت از ورود مراجعهکنندهها به داخل ساختمان و نصب پلاکاردهایی علیه کمیسیون نظارت بر نهادهای خیریه در انگلستان تلاش میکنند اعتراضشان در انظار عمومی دیده شود. آنها در پلاکاردهایی که جلو ساختمان مرکز اسلامی قرار دادهاند، مدیر موقت منصوب شده از سوی کمیسیون نظارت، «اما مودی»، را «دیکتاتور» نامیدهاند.
هواداران خامنهای اما به بستن پیادهرو و تظاهرات روبروی ساختمان بسنده نکردند و با نوشتن نامهای سرگشاده به «اورلاندا فریزر» رئیس کمیسیون نظارت بر نهادهای خیریه، به خاطر اخراج هیأت امنا و انتصاب یک «زن غیرمسلمان» برای مدیریت یک نهاد خیریه اسلامی، اعتراض کردهاند. بیش از ۳۰ امضا از طرف افراد و نهادهای مختلف در انگلستان در زیر این نامه دیده میشود. برخی از این افراد و نهادها رابطه مستقیم با جمهوری اسلامی دارند و برخی از طرفداران و لابیهای رژیم در انگلستان هستند.
اما اعتراضات هواداران خامنهای که به اشکال مختلف انجام میشود همزمان فرصتی ایجاد کرده تا شبکه نفوذ رژیم در انگلستان بیشتر شناسایی شود. در بین امضاکنندگان نامه سرگشاده اعتراضی، اولین امضا به مسعود شجره رئیس انجمن حقوق بشر اسلامی تعلق دارد که از سوی زمامداران جمهوری اسلامی حمایت میشود.
مسعود شجره سالهاست که یکی از حامیان شناخته شده جمهوری اسلامی در انگلستان و از سازماندهندگان و سخنرانان اصلی برگزاری تظاهرات روز قدس در لندن به شمار میرود. او سالی یکبار به ایران سفر میکند و بارها در رسانههای رژیم با او به عنوان کارشناس حقوق بشر گفتگو شده است.
پدر او یکی از ژنرالهای عالیرتبه زمان شاه بود که وی را از زمان نوجوانی برای تحصیل به انگلستان فرستاده بود. اما او در انگلستان تحت تاثیر تبلیغات هواداران خمینی قرار گرفت و شروع به فعالیت علیه رژیم شاه کرد.
مسعود شجره که یکی از سخنرانان اصلی حامیان خامنهای در تجمع مقابل مرکز اسلامی بود، در مصاحبههایی که در بیرون مرکز اسلامی با رسانههای رژیم انجام داده است سعی کرده تا دولت بریتانیا را به خاطر اسلامستیزی و سرکوب آزادیهای مذهبی مسئول بسته شدن این مرکز معرفی کند.
او در یکی از مصاحبههایش با تلویزیون انگلیسیزبان جمهوری اسلامی، «پرس تی وی»، در مقابل مرکز اسلامی گفت: «حتی در زمان اوج ترور ارتش آزادیبخش ایرلند وقتی افراد در بمبگذاریها یا زندان کشته میشدند، حق داشتند از کلیسای کاتولیک استفاده کنند، هیچکس نباید مانع اجرای حقوق مذهبی کس دیگری شود».
مازیار مکفی روزنامهنگار ساکن لندن در واکنش به این مصاحبه با اشاره به ماهیت رژیمی که مسعود شجره از آن دفاع میکند گفت: «حکومتی که آزادی مذاهب را در کشور خودش به شدت سرکوب میکند مدافع شایستهای برای آزادی ادیان در کشوری مثل انگلستان نیست.»
چندین گروه طرفدار فلسطین هم در بین امضاکنندگان این نامه دیده میشوند. یکی از این گروهها، شبکه یهودیان برای فلسطین است که با وجود یهودی بودن، کشور اسرائیل را نامشروع میدانند. دیوید کانن کسی که به نمایندگی از این شبکه نامه را امضا کرده به من گفت: «به نظر من مرکز اسلامی انگلستان هیچکدام از قوانین نهادهای خیریه را نقض نکرده است.»
در پاسخ به این پرسش که آیا فکر نمیکنید جمهوری اسلامی خود از بزرگترین سرکوبگران آزادیهای مذهبی است؟ گفت: «ما درگیر مسائل داخلی ایران نمیشویم.»
استیفن سایزر کشیش بریتانیایی در «کلیسا انگلستان» نیز این نامه را امضا کرده است. او از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۷ کشیش یک کلیسا در «ویرجینا واتر» در ناحیه «ساری» در جنوب غرب لندن بود. اما به خاطر اظهارات یهودیستیزانهاش، مانند مقصر دانستن یهودیان برای حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر، تا سال ۲۰۳۰ از حق فعالیت به عنوان کشیش «کلیسای انگلستان» محروم شده است.
آخرین نام امضاکننده در این نامه، یک انگلیسی دیگر به نام کریس ویلیامسون است. او قبلا نماینده «دربی نورث» از طرف «حزب کارگر» در پارلمان بریتانیا بود.
کمیته اجرایی «حزب کارگر» او را به خاطر ارتباطاتش با جمهوری اسلامی و اظهارات یهودیستیزانهاش تحت تحقیقات انضباطی قرار داد که به منع او از شرکت در انتخابات سراسری ۲۰۱۹ از طرف این حزب منجر شد. پس از رای کمیته اجرایی «حزب کارگر» به اخراج او از حزب، ویلیامسون سعی کرد به عنوان نماینده مستقل در انتخابات سراسری شرکت کند. اما به دلیل کسب ناچیز آرا، حتی سپرده خود را هم از دست داد. ویلیامسون در حال حاضر مجری برنامه «فلسطین در وضعیت طبقهبندی شده» در «پرس تی وی» شعبه انگلیسیزبان تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی است.
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد، بدون شک از دست دادن کنترل اداره مرکز اسلامی انگلستان توسط منصوبین خامنهای دستاورد مهمی برای مخالفان جمهوری اسلامی در بریتانیاست اما هواداران علی خامنهای هم مصمم هستند که با تهدید و ارعاب کمیسیون نظارت بر امور خیریه شرایط را به قبل برگردانند. مخالفین جمهوری اسلامی در بریتانیا باید هوشیار و مصمم باشند تا نه تنها از این دستاورد حفاظت کنند بلکه به دنبال تعطیلی دیگر نهادهای وابسته به حکومت جمهوری اسلامی در بریتانیا باشند.
در عین حال اعتراضات حامیان مرکز اسلامی فرصتی استثنایی برای شناختن بیشتر افراد و شبکه نفوذ و لابی جمهوری اسلامی در بریتانیا است که نباید آن را از دست داد.