این صنعت گروگانگیری بود. که اسدی تروریست، زندانی رژیم در بلژیک، با یک امدادگر بلژیکی مبادله شد. یا با آزادی گروگانهای دیگر، صدها میلیون دلار عاید رژیم گردید.. این باجگیری اتمی بود و هست. که برجام اول شکل گرفت و برجام دوم با خرابکاریهای روسیه و نیز بخاطر روی کار آمدن رئیسی به عنوان رئیس جمهور، موقتا زمینگیر شد و اکنون با توجه به ناکامیهای داخلی و افلاس رژیم، منجر به توافق موقت و غیر رسمی، با تعهد به خاتمه غنی سازی بالاتر از شصت در صدی اورانیوم و تبادل زندانیان دو تابعیتی در مقابل آزادی دارائیهای مسدود شده رژیم گردیده است.
بدیهی است. با توجه به روند این کار از تحقق برجام اول تاکنون، نمیتوان به دروغ پردازیهای مصلحتی و تبلیغاتی رژیم و طرفین غربی، در اعلام اختلاف در مذاکرات برجامی اطمینان نمود. زیرا در حالیکه توافقات اخیر اتمی آمریکا با رژیم در جریان است، بخاطر اینکه خلل یا خرابکاری درین توافقات از سوی محافل مخالف انجام نگیرد. توافقات مزبور علیرغم دیدار حضوری رابرت مالی با نمایندگان رژیم و انعکاس عکس و خبر جلسه دیدار در رسانههای جمعی و اقرار اولیه به حصول توافقات، بشدت تکذیب میشود.
اخیرا اتحادیه اروپا با توجه به همکاری رژیم با روسیه، در جنگ اوکراین و مخالفت این امر با منافع استراتژیک اروپا، با تصویب مصوبهای، مخالفت خود را با مکانیزیم خاتمه تحریمهای موشکی، در مهر ماه سالجاری اعلام نموده است. ظاهر امر نشان میدهد. که در حصول به این توافقات، بین آمریکا و اروپا، اندک اختلافی ایجاد شده است. گرچه آمریکا، اعلام نموده که، بعلت عدم موافقت رژیم با اعاده زندانی چهارم (شهاب دلیلی) به آمریکا، این توافقات به هم خورده است.
بنظر میرسد، اروپا نگران این است. که جمهوری اسلامی بعد از این توافقات و سپری شدن مسئله تحریم برنامههای موشکی، به توافق با آمریکا بسنده نموده و درمقابل آزادی زندانی چهارم، اختلالی بین آمریکا و اروپا، در راستای کمکهای موشکی رژیم به پوتین، جهت بکار گیری در جنگ اوکراین ایجاد نماید. تحقق این امرعلیرغم همه امّا و اگرها، عبور از خط قرمزهای استراتژیک بوده و آغاز پایان رژیم را رقم خواهد زد.
علی اکبر امیدمهر