جمشید عنبرستانی - کیهان لندن
شرایط نابسامان و اسفبار اقتصادی، اجتماعی و امنیتی که ملت و کشور ایران در طی چند دهه حاکمیت حکومت دستنشانده و تبهکارملایان با آن دست به گریبان بوده است در زمان حاضر این نابسامانیها و ازهمگسیختگیهای غیرقابل تصور در تمام زمینههایی که میتواند ثبات، رفاه و امنیت یک ملت و کشور را فراهم آورد، میهن و مردم ایران را به مرز نابودی و فروپاشی کشانده است.
ملت ایران تصویر یک ایرانستان را در آیندهای نه چندان دور در صورتی که نتواند کنترل و اداره کشور را از چنگال خونین رژیم ملایان و بازوی نظامی جنایتکار آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیرون آورد در مقابل دیدگان خود خواهد داشت.
با توجه به چند دهه حکومت ویرانگر ملایان در ایران و رفتارها و موضعگیریهای مزورانه و فریبکارانه و مماشاتهای دولتهای غربی و آمریکا در مقابل رفتارهای وحشیانه رژیم آخوندی در طی این مدت با ملت ایران میتوان دریافت توطئه و دسیسهای که آمریکا و شرکای اروپایی این کشور در سال پنجاه و هفت علیه شاه و نظام پادشاهی ایران طراحی کردند برای رسیدن به دو هدف بزرگ بوده است.
هدف اول در کوتاهمدت حذف شاه از قدرت سیاسی کشور و براندازی نظام پادشاهی ایران بود، زیرا منافع این کشورها در ایران با سیاستهای ملیگرایانه شاه و عدم پذیرش قراردهای استعماری از سوی وی به خطر افتاده بود و هدف نهایی در درازمدت، هموار کردن راه جهت تجزیه کشور بوده است. این دولتها برای رسیدن به این اهداف استعماری، بولدوزری به نام خمینی و دارودستهاش را برای تخریب کشور و هموار کردن راه و مسیر تجزیه ایران به کار گرفتند.
اکنون با فقر و فلاکت گسترده مردم در سراسر کشور و نابودی محیط زیست و تاراج افسارگسیخته و بی حد و حصر منابع و ثروت ملی کشور توسط حاکمان و نوچههای حکومت که بخش بزرگی از این سرمایههای غارت شده به آمریکا و اروپا و کانادا منتقل میشود، میتوان نتیجه گرفت که آنان در سیاست شوم و غیراخلاقی و غیرانسانی خود جهت زمینهسازی برای تجزیه کشور تا کنون موفق عمل کردهاند و اگر اوضاع به همین منوال ادامه پیدا کند خواسته نهایی قلدرهای جهانخوار که تجزیه بخشهای وسیعی از خاک ایران است عملی خواهد شد.
اگر اکثریت خاموش و نظارهگر به سکوت و بیعملی خود در مقابل حکومت ضدایرانی روضهخوانها ادامه دهند، در سقوط و اضمحلال کشور همدوش استعمارگران و ملایان شریک و سهیم هستند و از طرفی خود نیز بزرگترین قربانی این واقعه خواهند بود.
جدا کردن بخشهایی از خاک یک کشور در کوتاهمدت با جنگ و شکست در مقابل نیروی متخاصم و یا اشغال نظامی بخشی از یک کشور و تجزیه آن توسط نیروی اشغالگر میتواند صورت بگیرد. جدایی و تجزیه بخشهای وسیعی از خاک ایران توسط همسایه شمالی که با شکست ایران در جنگ با این کشور در یکی دو قرن اخیر صورت گرفت و همچنین اشغال نظامی شبهجزیره کریمه در اوکراین توسط روسیه و الحاق آن به خاک این کشور نمونههایی در تجزیه شدن مناطقی از یک سرزمین در چارچوب عملیات نظامی است.
اما زمینهسازی برای جدا کردن بخشهایی از یک کشور که از تنوع اقوام برخوردار است و این اقوام در نقاط مرزی و نقطه جغرافیایی خاصی مستقر و متمرکز هستند بدون در نظر گرفتن جنگ و اشغال نظامی به زمینهها و پارامترهای گوناگونی بستگی دارد که برای عینیت یافتن به دههها زمان نیاز دارد.
در کشور پهناوری مانند ایران که دارای تنوع اقوام با گویشها و آداب و سنن گوناگون است، تجزیه استانهای مرزی ایران که دارای ذخایر طبیعی زیرزمینی و معادن کمیاب در جهان هستند و ثروت زیادی را در دل خود دارند (از جمله سیستان و بلوچستان که محرومترین و فقیرترین استان کشور خوانده میشود دارای بزرگترین منابع معدنی از جمله معادن طلا است) همواره میان آمریکا و دولتهای قدرتمند اروپایی مطرح بوده است و این دولتها با به قدرت رساندن ملایان طرح و نقشه شوم خود برای تجزیه ایران را گام به گام و با موفقیت و طبق برنامه پیش بردهاند.
از پارامترهای مهم و کلیدی برای پیشبرد اهداف تجزیهطلبانه اشاعه فقر و فساد و ناامنی و بیفرهنگی از سوی حاکمیت در جامعه است و آمادهسازی اذهان مردم و کشاندن آنان به سوی قومگرایی و کمرنگ کردن و محو کردن عِرق ملی و ملیگرایی نزد آنان است. همچنین نفاقافکنی میان اقوام و ایجاد تنش میان آنان در هر شکل و سیاقی که امکانپذیر باشد و حکومت ملایان نقش خود را در پدید آوردن موارد یادشده به خوبی ایفا کرده است. احزاب و گروههای تجزیهطلب محلی نیز که توسط دولتهای استعماری حمایت میشوند نقش مهمی را در پروسه تجزیه کشور بازی میکنند.
تجزیه استانهای مرزی ایران و تاسیس کشورهای کوچک و ثروتمند و تبدیل کردن ایران به کشوری کوچک و ضعیف و فقیر و بیدفاع که همواره آرزوی کشورهای همسایه ایران و خاصه کشورهای عربی منطقه بوده است، میزان امنیت کشورهای عربی منطقه و کشور اسراییل را افزایش میدهد واز طرفی تسلط و کنترل و غارت منابع زیرزمینی و طبیعی مناطق جدا شده از کشور را برای قدرتهای جهانی و کارتلها آسانتر و کمهزینهتر خواهد کرد.
هیچ نیروی بیگانه و یا تشکیلات سیاسی با بینش و تفکرات ضد ملی در کشور نمیتوانست مانند فرقه خبیث ملایان برای تخریب و ویران کردن ایران و در جهت خواستههای دولتهای استعمارگر مفید واقع شود و درواقع رژیم ملایان تکخال و آس برنده آمریکا و متحدانش برای تخریب جامعه و فرهنگ و هویت ملی ایرانیان در راستای رسیدن به اهداف پلید آنان بوده است. آمریکا و اروپا با دودوزهبازی و شارلاتانیسم سیاسی چتر حمایتی خود را همواره بالای سر حکومت دستنشانده خود (رژیم ملایان) باز نگاه داشتهاند.
از طرفی این دولتها هرگز اجازه تشکیل یک اپوزیسیون قدرتمند مخالف جمهوری اسلامی را در کشورهای خود نمیدهند و از هر راه ممکن در شکلگیری آن مانع ایجاد میکنند. تشکیل «شورای همبستگی» نمونه زنده شارلاتانیسم سیاسی سیاستمداران آمریکایی و با همدستی ایادی حکومت آخوندها در آمریکا و اروپا برای سر کار گذاشتن مردم ایران بود که توسط مهرههای چلبی و دستچین شده آنان که از اعضای اصلی این شورا به شمار میرفتند شکل گرفت. دست اندرکاران تشکیل «شورای همبستگی» با خدعه و نیرنگ نظر شاهزاده رضا پهلوی را جلب و جذب این شورا کردند و یکی از اصلیترین و مهمترین اهداف دستهای پشت پرده، تخریب سیاسی و محبوبیت شاهزاده رضا پهلوی بود، اما طبل رسوایی آنان بسیار زود به صدا درآمد که ازهمپاشیدگی این شورا را به همراه داشت.
رژیم ملایان همواره از حمایتهای پشت پرده آمریکا و اروپا برخوردار بوده است و تا پایان ماموریت خود که شقه کردن کشور است از این حمایت و پشتیبانی نفرتانگیز اربابان خود بهرهمند خواهد بود. این دولتها هیچگاه گامی جهت به چالش کشیدن و درگیری با رژیم ملایان برنداشتهاند و حتا در بزنگاههایی نیز که رژیم توسط اعتراضات مردم به پرتگاه سقوط نزدیک شده به کمک رژیم شتافتهاند.
باراک اوباما رییس جمهور دمکرات سابق آمریکا در سال هشتاد و هشت به خواست مردم ایران که خواستار حمایت وی و دولت آمریکا از جنبش اعتراضی مردم که با حضور میلیونی در کف خیابان با مزدوران حکومت در جنگ و گریز بودند بیاعتنایی کرد. اوباما با حمایت از رژیم ملایان و ارسال میلیاردها دلار به جیب گشاد آخوندها حکومت روضهخوانها را از سقوط نجات داد. جو بایدن رییس جمهور دمکرات کنونی آمریکا نیز در این برهه حساس که اوضاع اسفناک اقتصادی احتمال اعتراضات گسترده مردم و به ویژه خیزش گرسنگان را افزایش داده است با زد و بند با حکومت ملایان و آزاد کردن میلیاردها دلار برای نجات رژیم از بحران اقدام نموده است.
همبستگی ملی و خیزش انقلابی فراگیر و سراسری و میلیونی آزادیخواهان علیه جمهوری اسلامی تنها راه نجات کشور از شرّ حاکمان و حکومت تازیپرست و ضد ایرانی ملایان و نقش بر آب کردن توطئه استعمارگران برای تجزیه کشور است. اگر در برهههایی آمریکا و اروپا از مردم ایران و خواستههای آنان پشتیبانی و حمایت لفظی میکنند این عمل آنان کاملا ظاهری و نمایشی و فریبکارانه و بیاثر و صرفا برای فریب مردم ایران و افکار عمومی است. اپوزیسیون و ملت ایران باید به این واقعیت که اروپا و آمریکا عامل بدبختی کشور و مردم ایران بوده و هستند و نباید به آنان اعتماد و یا درخواست کمک و حمایت کرد باور پیدا کنند و در راه مبارزه برای براندازی حکومت روضهخوانها فقط باید به قدرت خود متکی باشند و هیچگونه حسابی روی حمایت دولتهای خارجی باز نکنند.
اعتراضات گسترده مردم و جوانان ایران علیه نظام مافیایی ملایان در دیماه نود و شش و آبان نود و هشت و خیزش انقلابی مهسا که هرکدام از این اعترضات، رژیم آخوندی را به لبه پرتگاه سقوط کشانید بطور خودجوش شروع و هفتهها و ماهها جریان داشت و هیچگونه فراخوانی در شروع و ادامه این اعتراضات نقشی نداشته است. اپوزیسیون و رهبران میدانی در داخل کشور هنوز درنیافتهاند که فراخوان دادن برای تجمع و اعتراض، بازی کردن در زمین دشمن است. از طرفی عادت دادن مردم به اینکه تنها در روزهای خاص و یا مراسم خاصی به تجمعات اعتراضی مبادرت کنند.
فراخوان دادن و دعوت به اعتراضات در روز و مناسبت خاصی، رژیم و مزدورانش را از قبل برای لشکرکشی و سرکوب اعتراضات و معترضان آماده میکند. از طرفی تجربه نشان داده است فراخوانهایی که در رابطه با تجمعات اعتراضی یا شرکت در مراسم خاصی اعلام میشود از طرف اکثریت مردم مورد حمایت قرار نگرفته و بر عکس نیروهای سرکوبگر و مزدوران وحشی حکومت بودهاند که با آمادهباش و آمادگی کامل برای سرکوب به این فراخوانها جواب مثبت دادهاند.
اگر اپوزیسیون و چهرههای مبارز و ملی و فرماندهان میدانی در داخل کشور با طرح و برنامه و هماهنگی با یکدیگر همکاری کنند و فرماندهان میدانی موفق شوند اجتماعات و حرکات اعتراضی و ضد حکومتی را حتا با تعداد محدود و چند صد نفره در چند نقطه پر تراکم شهر تشکیل داده و به حرکت در آورند، در مدت زمان کوتاهی به موج بزرگی از معترضان تبدیل خواهد شد و حاکمان و مزدورانش را آچمز خواهد کرد و اگر اعتراضات درست مدیریت شود سراسر کشور را در بر خواهد گرفت و شاید این امرباعث شود قشر خاکستری نیز به سکوت و بیعملی و نظارهی خود پایان دهد و با قرار گرفتن آنان در کنار آزادیخواهان، بساط پوشالی این رژیم دستنشانده قرون وسطایی برای همیشه از کشور برچیده شود و این امر یک پیام مهم از سوی ملت آزادیخواه ایران به دولتها و سیاستمداران و مماشاتگران حامی رژیم ملایان خواهد بود.