محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران گفته است، «در شرایطی که برخی [در حاکمیت] بهفکر یکدستسازی و فراتر از آن، خالصسازی هستند سیاستورزان ارشد اعتدال و اصلاحات باید با شجاعت بیشتری پا به عرصهی سیاسی بگذارند».
«شورای میانهروها» با محمدخاتمی، حسن روحانی، علیاکبر ناطقنوری، حسن خمینی و ... که بایستی بخشی از جریان اصلاحطلب و اعتدالگرارا برای جامعه و شاید بهعنوان طرف صحبت، رایزنی و یا چانهزنی و مذاکره با نظام نمایندگی کنند تنها آنگاه میتوانند با درانداختن طرحی نو و مبتنی بر وزن و برآیند تواناییهای سیاسی - اجتماعیاشان منشا اثری مؤثرتر و ماندگارتر در فضای عمومی سیاسی - اجتماعی ایران بشوند که بتوانند رهبری افکارعمومی و «گفتمانسازی» را از آن خود کنند. این امر مهم و نجاتدهنده جامعه ایران در فضای «بیگ بنگ» محتوم که دیر یا زود لاجرم با خروج بیولوژیک «ولیفقیه ثانی» از صحنه سیاسی همراه خواهد بود بیش از پیش برای تأثیرگذاری و ریلگذاری فرگشت مردمنهاد و دمکراتیک جامعه ایران ضروری و حیاتی میباشد.
صاحب این قلم در گذشته بارها برای آغاز یک فرآیند تحول مسالمتآمیز در ساختار قدرت سیاسی مطالبه مشخص و حداقلی «تعلیق نظارت استصوابی شورای نگهبان» را بهعنوان شعار اجماعساز پیشنهاد کرده است. این خواسته دمکراتیک حداقلی یقیناً از اهمیّت و جایگاه دیگری در مفاهمه سیاسی با حاکمیت برخوردار خواهد بود هنگامی که بهمثابه یکی از موارد منشور حداقلی اصلاحطلبان در بیرون و درون حاکمیت و در داخل و خارج از کشور پذیرفته و منتشر شود.
در جاییکه میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی و مصطفی تاجزادهها، سعید مدنیها، کیوان صمیمیها و نرگس محمدیها و ... با حصر و حبسهای طویلالمدت خود هزینه پیکار با سیاهی و تباهی در میهن ما را بر جان خریدهاند محافظهکاری و نرمخویی افراطی شاید دیگر توجیهپذیر نباشد.
فرگشت سیاسی در ساختار متصلب قدرت در حکومت ولایی مستقر در میهن ما نیاز به حامل و پیشران دارد. درست است که در ساحت اندیشه و نظر محمد خاتمی خردمندانه با بیانیه پانزده مادهای خود در چهلوچهارمین سالگرد انقلاب یقیناً توانسته است بدون افتادن در دام یک رادیکالیسم کور و ناکارآمد و مباحث دستوپاگیر «مانیفست اصلاحات» و منشوری از آمالها و آماجها برای یک تحول و تغییر در جهتگیری برای قافله قائلین به اصلاحات را ارائه دهد. فراتر از مشارکت در گفتمانسازی در راستای این فرگشت دمکراتیک اجتنابناپذیر در ساختار قدرت، این میهن اما برای رهبری ستادی و عملیاتی به شخصیتهایی توانا، شیدا و مصمم نیاز دارد که با قبول هزینه یقیناً اجتنابناپذیر آماده باشند بهعنوان قافلهسالار ندای «الرحیل» این کاروان را سر دهند.
«هادیان» پیشرانان و پیشگامانی ایستاده در صف مقدم اعتراض و پیکار هستند!
تا نسوزد برنیاید بوی عود!
چه کسی از "ریل" همبستگی "خارج شد"؟ نیکروز اعظمی
نقد قرآن و اسلام حق مسلم ماست، جلال ایجادی