حسین رونقی - ایران عزیز و ملت رنجکشیدهام را ترک نخواهم کرد. ما همچنان میمانیم و مینویسیم
به دلیل آسیبهای وارد شده به زانوی پای چپم، (پارگی رباط صلیبی، خونریزی داخلی زانو و آسیب به مینیسک زانو) که در اثر ضربههای وارد شده با حمله لباس شخصیها، در سال گذشته و مقابل دادسرای اوین بهوجود آمدند، بعد از گذشت بیش از یکسال و تحمل درد و انواع کنترل، حتی محدودیت در گرفتن برخی خدمات درمانی خاص، امروز تحت عمل جراحی قرار گرفتم.
سال گذشته، زمان حملهی گروهی از لباس شخصیهای وزارت اطلاعات برای بازداشتم در مقابل دادسرای اوین، دچار آسیبهای جدی شدم که برخی از آنها از جمله شکستگی، ترک خوردن استخوان پای چپ، به مرور، بهبود پیدا کردند، اما پارگی رباط صلیبی زانوی چپ، خونریزی داخلی مفصل و آسیب مینیسک زانوی چپ، عارضه شانه یخزده (چپ)، دیسک مهرههای گردن و کمر و تنگی کانال نخاعی، مواردی هستند، بهدلیل ضربه بهوجود آمدند، طی یک سال گذشته به صورت مداوم با مشکلات ناشی از این موارد درگیر بودهام و روند درمانی همچنان ادامه خواهد داشت که جا دارد باز هم از همه اعضای کادر درمان و پزشکانم به خاطر لطف و کمک هایشان در طول این مدت تشکر کنم.
در کنار تحمل درد و روند درمان، از همان سال گذشته، دستگاه امنیتی همگام با گروهها و اشخاصی که مشخصاً برای من و اطرافیانم که شاهد مستقیم وضعیت بودند، خط امنیتی را پیش میبردند (حتی گاهی در پوشش مخالف حکومت، که بازی جدیدی در سیستمهای استبدادی و تمامیتخواه نیست) و علیرغم اطلاع دقیق از وضعیت جسمانی من و با اینکه پس از آزادی موقت، خود را ملزم دانستم بدون کم و زیاد جزییات را برای عموم مطرح کنم؛ به انتشار انواع اخبار جعلی و به هجو کردن توضیحات من و آزار و اذیت سیستماتیک خانواده، دوستان و نزدیکانم پرداختند تا بر این ظلم آشکار سرپوش بگذارند. از هیچ اقدام سیاهی کوتاهی نکردند. دربرابر انواع برچسبها درباره مواضع سیاسیام تا ورود به زندگی شخصیام و تهدیدهای مکرر خود و نزدیکانم درفضای حقیقی و مجازی، صبوری کردیم.
تکلیف ما با حکومت که همواره مشخص بوده است، اما همسویی عامدانه و آگاهانه با حکومت را فراموش نخواهیم کرد. چرا که این جریانسازیها، علیه اتحاد جمعی و علیه همدلی ما با يکديگر در مقابل قدرت سرکوب شکل میگیرند و باید این نقاط تیره را شناخت تا دگرباره قادر نباشند به منافع جمعی ایران، ضربههای محکمتری بزنند.
با همه این دشواریها و برنامهریزیهای مدافعان جهل و تباهی، تا امروز بسیاری از ما همچنان هوشیارانه کنار هم ایستادهایم...
نه میترسیم، و نه مرعوب تاریکاندیشان میشویم، نه پا پس میکشیم و نه از یاری هم دست برمیداریم.
به عنوان قطره ای کوچک از دریای مهر و شجاعت این مردم، بر کسی پوشیده نیست که همواره عاشقانه این خاک و مردمانش را دوست داشتهام و ایران عزیز و ملت رنجکشیدهام را ترک نخواهم کرد.
مجدداً بابت تمام ناراحتیهایی که شاید بهدلیل اطلاعات غلط و جریانهای امنیتی برای عموم ایجاد شد پوزش میطلبم و بابت تمام همدلیها در این سالها، چه در جامعه مجازی و چه در فضای حقیقی، در هر کوچه و خیابان و شهری که رفتم و لطف و محبتی که دیدم، عمیقا شرمنده و سپاسگزارم.
«بنویس عشق اسم شبی است هنوز که ما را در ورطههای دنیا حق حضور داده است
و سایههامان را از دیوارهای کهنه گذرانده است و میگذراند
اگر چه بوی کهنگی اکنون مشاممان را بیازارد و از چهار جانب خو گیریم و اخت شویم و شک کنیم و شک و یقین بیامیزند و میخکوبمان کنند و برآشوبیم
و باز بنویسیم
که ما همچنان مینویسیم
که ما همچنان در اینجا ماندیم
مثل آرزو
مثل عدم حتمیت
مثل آزادی
مثل استبداد
و مثل هر چیزی که از ما نشانهای دارد»
محمد مختاری