▪️هدف از این نوشته نه خدشه به اعتبار شاهزاده رضا پهلوی، بلکه از سر احساس احترام و ارادت به پدر فقید ایشان است که یادش هنوز هم در قلب ما عمیقا گرم و زنده است. علاوه بر این، تلاش میشود به ایشان کمک شود تا سرانجام متوجه شوند که پس از ناکامیهای ۴۴ سال گذشته و ناکامیهائی که ریشه در یک الگوی ثابت «قرارها و پروژههای نیمهکاره و پراکنده» دارد که همگی شکست خورده و برباد رفتهاند، اکنون زمان آن رسیده است که او - همانند پدر فقیدشان - سرانجام صداهای نارضایتیهای جمع شده را بشنوند و آنگونه که شایسته و سزاوار فداکاری برای ملت ایران است ظاهر شوند.
▪️در دوره اخیر، متاسفانه، مشکل تازهای به این ناکامیها اضافه شده و آن رفتارهای نابهجای همسر ایشان است که متاسفانهتوانسته موقعیتی که در پی ازدواج با یک شخصیت منحصر به فرد که نمایندگی از یک نهاد مهم سنتی به او اعطا شده، را تضعیف ومبتذل کند؛ از جمله: اظهارنظرهای عمومی سبک (مانند توهین علنی به برخی جریانهای سیاسی یا استفاده مداوم از کلماتی ناشایست در هنگام یک فیلمبرداری اخیر از همسرش در کلیپی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد) یا رفتار قطبی او در ثبت نام در یک «حزب سیاسی به اصطلاح سلطنت طلب» یا شرکت در تظاهرات عمومی با حمل پرچم کشور اسرائیل.
▪️شکی نیست که همه این اقدامات، کاملاً با آنچه که از کسی در موقعیت او انتظار میرود ناسازگار است؛ و بویژه در تضاذ کامل با شیوه سنجیده، محترمانه و ستودنی است که از سوی شهبانوی ایران در طول سالیان متمادی دنبال شده و بیشک تأثیر مثبتی بر طیفوسیعی از مردم ایران و همچنین بسیاری از رهبران و شخصیتهای برجسته در خارج از ایران داشته است.
▪️و اما چند نکته کلیدی در مورد "مصاحبه بت-دیوید"
•ابتدا، سوالی که نیاز به پاسخ دارد این است که چرا شاهزاده رضا پهلوی به مصاحبهای طولانی با فردی که از نظر روزنامهنگاری اعتبار خاصی ندارد رضایت داده است؟ آیا دلایل مادی یا علت دیگری در کار بوده است؟ این بدان معنا نیست که هر مصاحبهای محل انتقاداست، بلکه مصاحبهای بسیار کوتاهتر با هدف روشن و مشخصی میتوانست هدف و نیات مورد نظر را تامین کند.
•همچنین هیچ دلیل موجهی وجود ندارد که چرا مدعی تاج و تخت ایران باید «قلبش» را به روی چنین فردی (هرچند که او مردی ثروتمند خودساخته با پیشینه آشوری اهل ایران است) «بگشاید» و در مورد برخی از شایعه پراکنیهای هرگز اثبات نشده صحبت کند؛ از جمله ادعاهای مربوط به سیاست دولت کارتر مبنی بر حمایت از خمینی یا دیگر ادعاهای مضحکتر مبنی بر اینکه حدود ۴۰هزار آخوند از مجموع کمتر از ۲۰۰هزار آخوند در ایران عوامل KGB بودند.
•علیرغم این واقعیت که مصاحبه جنبههای خوبی دارد (مثلاً اشاره به دستاوردهای پدرش و برخی از تجربیات شخصی خودش در ایران)، آسیبزاترین بخش صحبت او شاید پرداختن به این نکته کاملا غیر ضروری بود که کسی را در بازگشت به ایران ندارد و همه دوستان وخانواده او در آمریکا هستند!
•در مجموع، آنچه در این مصاحبه آشکارا به چشم میآید، تداوم داوریهای نادرست و عدم مشاوره صحیح از سوی افراد با سابقه، بادانش و با تجربه است که نسبت به حفظ و ارتقای منافع و منزلت مشروطهخواهان در جامعه کشور، هم آگاه و هم متعهدند.
▪️در پایان اکیدا به شاهزاده توصیه میشود که به طور جدی در نظر و عملکرد خود تجدید نظر کند و به تمام تناقضاتی که او را احاطه کرده است پایان دهد. او این جایگاه و مسئولیت را نه فقط مدیون خاطره پدر و پدربزرگش، بلکه مدیون امیدها و آرزوهای همه کسانی است که برای رهبری و راهنمایی در پایان دادن به کابوس جمهوری اسلامی، به او نگاه میکنند.
جمعی از علاقمندانِ دلنگران برای مشروطه پادشاهی