به یاد داریم که آیتالله خمینی در پاریس صراحتا گفت یک جمهوری درست شبیه جمهوری فرانسه در ایران تاسیس خواهد کرد و علما حکومت نخواهند کرد. او امان داد ولی همینکه پایش به تهران رسید گرفت و شکنجه کرد و بر بام اقامتگاهش اعدام کرد و قلمها را شکست و.... بعد که از او پرسیدند پس چه؟ گفت خدعه کردم!
اینهائی که سر کارند از ریزودرشتتشان همه نوچهها و دستمال بهدستهای دور و اطراف خمینی هستند و سادهلوحانه است که پس از ۴۵ سال آزمون توقع انسانیتی از آنها داشته باشیم و امید ببندیم که این بار دیگر مار کبوتر خواهد زائید. ما ایرانیان نباید یکایک سنگها را امتحان کنیم تا مطمئن شویم این یکی سنگ هم سر را میشکند.
"انتخابات" دیگری نزدیک است و روحانیون شیعه یک بار دیگر باز نیاز به بزک کردن چهرههای خونبار خود دارند. این درهیچ معیاری " انتخابات" نیست بلکه یک رایگیری حداقلی و رسواست.
روحانیون شیعه چندین سال است دیگر تحمل دو قطبی شدن درونی خود را هم ندارند. اگر مردم فریاد میزنند " اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمام ماجرا! " این خود رژیم اسلامی است که ماجرا را با اصلاحطلبان تمام کرده و آنها را حتی در بازی حداقلی درونی رژیم هم راه نمیدهد. بعد از تجربه انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ و اعتراض گسترده مردم به تقلب در انتخابات، رژیم اسلامی تصمیم گرفت ریسک حضور واقعی جریانات اصلاحطلب درون رژیم دررایگیری را نپذیرد با آنچه که خود هم کمو بیش بیپروا نام "مهندسی انتخابات" بر آن نهاده تنها کاندیداهای مطلوب خود را برای ریاستجمهوری، مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی ازصندوقهای رایگیری بیرون بکشد. حذف هاشمی رفسنجانی مهره بزرگ درونی رژیم از دور "انتخابات" ریاستجمهوری در سال ۱۳۹۲ و پسازآن حذف علی لاریجانی از "انتخابات " ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ شاخصههای این سیاست ادامهدار بود. "گناه" این دو نه دفاع از حقوق مردم بلک عدم سرسپردگی کامل به ولیفقیه بود. اولی به مرگی مشکوک درگذشت و التماسهای دومی که حداقل بگوئید چرا مرا رد صلاحیت کردید هیچ اثرنکرد و او همچنان در حاشیه مانده است.
این بار قرار است یک سیرک " انتخابات"ی دیگری برای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در روز ۱۱ اسفند ۱۴۰۲راه بیافتد. ببینید چطور:
اول وزارت کشور دراستانها توسط "هیاتهای اجرائی" صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان را بررسی و تایید میکند. برای مثال "هیات اجرائی انتخابات تهران" را آیتالله صدیقی، دو معاون استاندار تهران، رئیسکل دادگاههای تهران و امثالهم انتخاب کردهاند. در استانها و شهرستانها هم همین نوع مقامات دولتی فیلتراول گزینش داوطلبان بودهاند. اینکار در هیچ کشور دموکراتیک دنیا انجام نمیشود که " قوه مجریه" بنشیند و اول داوطلبان انتخاباتی را به سلیقه خود و بیهیچ معیاری خوب و بدکند و بعد به مردم بگوید بیایید بین گماشتههای من انتخاب کنید. بهعبارتدیگر، قوه مجریه مشتی آدمکش و شکنجهگر پاسدار و بسیجی را بهعنوان اولین گزینهها برمیگزیند.
بعد اینهائی را که هیاتهای اجرائی تایید صلاحیت کردهاند به شورای نگهبان آیتالله جنتی ۹۶ساله میفرستند تا در آنجا به سلیقه چند آخوند منتصب آیتالله خامنهای تعدادی را برای "انتخابات" مجلس شورای اسلامی انتخاب کنند و به مردم بگویند یکی از همین چند نفر را " انتخاب" کرده و گرنه خفه شوید.
در کنارآن، همین آخوندهای منتخب آیتالله خامنهای در شورای نگهبان تعداد بسیار کمتری آخوند را هم برای مجلس خبرگان "انتخاب" میکنند تا مثلا بر خامنهای نظارت کرده و جانشین او را برای وقت مردنش تعیین کنند. بنا به اعلام شورای نگهبان در تاریخ ۴ بهمن ۱۴۰۲ برای انتخاب ۷۷ عضو این مجلس صلاحیت ۱۳۸ کاندیدا موردتایید شورای نگهبان قرارگرفتهاند!
خدعه تمام نیست! کار دیگر آخوندهای مکار "تایید" صلاحیت تدریجی و قطرهچکانی این کاندیداهاست. برای بازارگرمی هر روز تعداد کمدیگری از وابستگان خود را که داوطلب "انتخابات" شدهاند تایید صلاحیت میکنند تا بازار "انتخابات" را بتدریج گرم کنند و به گروهی سادهلوح بباورانند که گوئی رقابتی هم در کار خواهد بود.
در این میان ضدمردمیترین نقش را چند "اصلاح طلب" مکارمانند علی مطهری، مسعود پزشکیان و محمد باقر نوبخت به عهدهدارند کهکه صلاحیتشان را بعد از غوغاسالاری بسیار ازهمین ارگانها گرفتند و بهعنوان معدود"اصلاح طلب" به مجلس میروند تا گهگاه غری بزنند و ماله کش رژیم باشند که بله "مخالف" هم تحمل میشود. اینان دزدان با چراغ هستند که خطرشان از اصولگرایان هم بیشتر است. آنان بخوبی میدانند که آلت دست حکومت و ولیفقیه هستند ولی آگاهانه به آن گردن مینهند. براستی کهای دریغ از جوی شرافت!
حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین حکومت اسلامی که ۸ سال وعده داد و نکرد و آخر کار هم که از او پرسیدند پس چه شد آن وعدهها پاسخ داد: "در شرایط صلح وعده انتخاباتی دادم، الان وضعیت جنگی است" بهعنوان تنها عنصر "اصلاح طلب" کاندیدای مجلس خبرگان تا کنون صلاحیت تایید نشده است. در همان روند خدعهای که اشاره شد این عنصر به غایت امیتی رژیم آخوندی هم میتواند برای بازارگرمی بیشتر تایید صلاحیت شده تا از انعکاس بینالمللی مطلوب رژیم اسلامی هم استفاده شود.
روحانیون حیله گر بهر طریق کوشش میکنند مردم را به پای صندوقهای رای بکشانند. هنوز به ۱۱ اسفند مانده است و روز بروز آخوندها بیشتر و بیشتر مردم را تهدید خواهند کرد، التماس خواهند کرد و راههای مکر و فریب بیشتری را بکار خواهند برد. تا کنون خامنهای گفته است "هر کس با انتخابات مخالفت کند با اسلام مخالفت کرده است و این حرکت خصمانه است.» دیگری میگوید "اگر ناموس خود را دوست دارید در انتخابات شرکت کنید! "
آنچه که روحانیون شیعه با ما ایرانیان میکنند پایمال کردن کرامت انسانی ماست. صاحبان این آبوخاک ایرانیان هستند و تنها نمایندگان واقعی برخواسته از یک انتخابات آزاد و دموکراتیک، متکی بر استانداردهای شناخته شده بینالمللی، حق حکمرانی بر میهن ما را دارند. عدم شرکت در انتخابات مدنیترین راه مقاومت در مقابل رژیمی است که اولیهترین حقوق انسانی ما را پایمال میکند. در "انتخابات " دروغین آخوندهای مکار شرکت نکنیم.
مظفر آفام