جگرگوشه گان کدامین مادر؟ کدامین پدر؟ فرزندان کدام ملتاند؟ که چنین غریبانه در سکوت یک ملت هر سحر گاه بسردار میشوند. بیآن که اندوه واشگ! با خشم ونفرت از حاکمان در هم آمیزد وخروشی همگانی در اعتراض به این همه جنایت و تحقیر یک ملت را بر انگیزد! نجات بخش سرزمینی غرق شده در ماتم وهراس، بیمناک ازماجراجوئیهای یک جانی نشسته بر اریکه قدرت باشد.
دیوانهای سخت خود شیفته، مست قدرت و تملق مشتی خونخواره بیهمه چیز! که از او بتی ساختهاند تا در پناهش بچاپند وغارت کنند. امر بر او مشتبهه کنند که از زبان خدا سخن میگوید. خدائی جبار، بیمسئولیت، غیر پاسخگو وبی نهایت وقیح که چنین روزهای وحشتانگیزی را برای مردم رقم میزند.
ما را چه میشود؟
مائی که فرد فردمان مسئولیم! ما که اجازه دادیم مردی که روز نخست قدم نهادن، به این سرزمین که هیچ حسی نسبت به آن نداشت. صبح "از نظام ناشی از ملت در خدمت ملت سخن گوید. "
شب هنگام بدستور او جانی بالفطرهای چون خلخالی که اورا را بخوبی میشناخت بر سر کاربنهدتا اعدامهای وسیع پشتبام مدرسه رفاه را بدون هیچ سوال و جواب صورت دهد.
کشتارواعدامهای وحشیانه وغیر قانونی که تا امروز برای لحظهای قطع نگردیده و جانشین او دیوانهوار آن را ادامه میدهد.
آری هر یک از ما چه فردی، چه گروهی در حد عملکرد خود که از جنایت و سرکوب آن روز این حکومت کودککش حمایت کردیم! مسئولیم و پاسخگو!
مسئولیت و پاسخگوئی ما امروز ماچیزی نیست جز تلاش بیوقفه ما در مبارزه با این حکومت جابرو جانی فاسد.
تلاش در جهت تجمیع هر صدا، هر اقدام اعتراضی ولو کوچک در یک صف و شکل دادن بیک جیهه گسترده از تمامی نیروهای اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی.
چرا که بدون تشکیل چنین جبهه تا ثیر گذار در روندمبارزه، که امیدآفرین در داخل باشدومورد احترام وتاثیر گذار در بین میلیونها مهاجر ایرانی و نقطه ثقلی در گفتگو با دولتهای خارج سخنی از جدی بودن اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی نمیتواند در میان باشد.
بیهراسی حکومت وشخص ضعیف النفسی چون خامنهای در تداومبخشیدن به سرکوب واعدام جونان معترض خواهان آزادی! بخش مهمی ناشی از پراکنده بودن و ضعف نیروهای مخالف است.
هرگز هیچ نیروی پراکندهای قادربه نقشآفرینی وتاثیر نهادن در بین مردم نیست. تنها یک خلق متحد و نیروهای جمع شده در زیر یک شعار هستند که میتوانند مبارزهای جانانه که حمایت وسیع مردمی را در پی خود داشته باشد! سازمان داده و قادر به نهادن نقطه پایان بر این همه ظلم وجنایت رژیم باشند.
اگر صمیمانه خواهان سرنگونی این رژیم هستیم و میدانیم که درنهایت هیچ راهی جز اتحاد موردی جهت سرنگونی وجود ندارد! چرا بچنین امری لازم ونا گزیر امروز نمیپردازیم و موانع از میانبر نمیداریم؟ و از این طریق باعث دلگرمی مردم نمیشویم؟
دلگرمی که بانی یک پارچگی ملت میگردد. در سایه چنین جبهه یک پارچهای ترس مردم از حکومت فرو میریزد. راهی جز تسلیم وگریز برای جانان حکومتی باقی نمیماند. این تنها راه متوقف کردن اعدامها و نهایت بزیرکشید ن این حکومت بیمقدار است! و گرامی د اشت این همه شهید.
ابوالفضل محققی