احمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا
عبدالرحمان الراشد تحلیلگر برجسته مسایل خاورمیانه در یادداشتی در روزنامه الشرق الأوسط به درستی می گوید که سیاست مماشات جویانه دولت های دموکرات آمریکا در مقابل رژیم جمهوری اسلامی به نوبه خود در به وجودآوردن بحران جنگی امروز در منطقه خاورمیانه سهیم بوده و انتظار از دولت بایدن برای رفع این بحران امری بعید به نظر می رسد.
به گفته الراشد، تهران از جنگ و حتی رویارویی محدود با آمریکا وحشت دارد، زیرا رسیدن به این مرحله اگر آن را نابود نکند، اما بهشدت تضعیف میکند.
با این حال الراشد یک تحلیل اشتباه را در مقاله خود مرتکب می شود آنجا که می گوید «تردیدی نیست که تداوم کشمکش و درگیری به خستگی هر دو طرف منجر شده و منطقه را ویران کرده است. هیچ هدف مشخص و اعلامشدهای هم وجود ندارد. تنها هدفی که ایران آن را دنبال میکند، گسترش نفوذ و سلطه (هژمونی) منطقهای است »
واقعیت این است که رژیم جمهوری اسلامی اکنون خودش به مانند یک گروه نیابتی عمل می کند و هدف مورد نظر آن نه گسترش هژمونی ارتجاعی رژیم ورشکسته ای که در داخل کشور توانایی کنترل قیمت نان سنگک را هم ندارد، بلکه آن را در استراتژی مشترک مسکو و بیجینگ در مقابله با قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا باید دید.
خامنه ای در تئوریزه کردن و توجیه این وابستگی ضد ملی آن را در شعار بی معنای «نگاه به شرق» خلاصه کرده که بر منبای این توهم شکل گرفته که گویا حرکت جهان از سلطه یک قطبی لیبرالیزم غرب به رهبری آمریکا به یک دو قطبی جدید و جنگ سردی با روسیه پوتین و شی جینگ چین تبدیل شده که رژیم ارتجاعی او می تواند از این نمد کلاهی برای خودش بدوزد.
این در حالی است که نه روسیه و نه چین هیچکدام از تعریف و نمایش سیاست خارجی خود در مجامع بین المللی جمهوری اسلامی را به عنوان یک متحد استراتژیک معرفی نمی کنند. آن یکی رژیم را تنها در حد شریک جرم جنایتهایش در اوکراین می خواهد و دیگری برای چرخاندن اقتصادش نفت مفت میهن ما را ارزانتر از قیمت آب معدنی محصول ترکیه وارد می کند.
این استدلال وبسایت «بصیرت»، سخنگوی سپاهیان وابسته به دربار کرملین به تنهایی گویای اعتراف رژیم به حراج گذاشتن منافع ملت ایران ۴۴ سال پس از روزی است که به نام انقلاب «نه شرقی نه غربی» امروز «ارزش» کشورتاریخی ما را به یک نیروی نیابتی روسیه و چین در صحنه جهانی تقلیل داده:
«مضحک است که کسی مدعی شود ایران مقتدر کنونی پس از ۴۴سال تحکیم استقلال و توان ملی، در مدار چین و روسیه قرار گرفته و مقهور این دو کشور شده است؛ بلکه در شرایط پیچیده جهان کنونی، این روسیه و چین هستند که به دلیل منافع اقتصادی و استراتژیک خود با ایران، از خلیج فارس تا دریای مدیترانه، بیشتر نیازمند شدهاند».