رابرت فارلی، استاد دانشگاه کنتاکی آمریکا در یادداشتی در نشریه نشنال اینترست نوشت: تعداد معدودی در هیئت حاکمه آمریکا خواهان استفاده از گزینه نظامی جهت ساقط نمودن جمهوری اسلامی ایران هستند و علاوه بر اینکه چنین گزینهای احتمال موفقیت چندانی ندارد، تمایل زیادی نیز برای پرداختن هزینههای ضروری جهت به نتیجه رسیدن چنین عملیاتی وجود ندارد. با این همه، ارزیابی این موضوع که جنگ برای تغییر رژیم در ایران چه وضعیتی ممکن است به بار بیاورد میتواند جالب توجه باشد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، تهاجم نظامی به ایران و دیکته نمودن خواستههای آمریکا به یک تهران اشغال شده یکی از راههای دستیابی به تغییر رژیم در این کشور است. اما ایالات متحده قادر به ساقط کردن جمهوری اسلامی از طریق توسل به نیروی نظامی نخواهد بود. آمریکا فاقد پایگاههای منطقهای ضروری جهت تقویت و پشتیبانی نیروها به منظور تهاجم به ایران، از بین بردن نیروهای مسلح آن، جایگزین نمودن حکومت انقلابی در تهران و سپردن کنترل این کشور به یک دولت جدید و تابع نظرات واشنگن است.
آمریکا میتواند از طریق عراق وارد خاک ایران شود، اما این امر احتمالا مستلزم یک جنگ دیگر برای تغییر رژیم کنونی در بغداد است. در عوض واشنگتن میتواند با انجام یک ورود نیروی آبی خاکی به ایران، بخشی از نیازهای خود به داشتن پایگاه استقرار در اطراف مرزهای این کشور را مرتفع نماید.
اما چنین اقدامی نیروهای آمریکایی را در معرض زرادخانه موشکهای بالستیک ایران قرار خواهد داد و واشنگتن با تلفات سنگینی مواجه خواهد شد. به علاوه این موضوع مشکل اشغال کشور پس از اتمام جنگ را حل نمیکند.
در مراحل اولیه تهاجم نظامی ایالات متحده زیرساختهای نظامی موجود ایران شامل پایگاههای هوایی و دریایی و تاسیسات موشکهای بالستیک را هدف قرار خواهد داد. این حملات علیرغم سیستمهای دفاع هوایی ایران، آسیب قابل توجهی به این کشور وارد خواهد آورد و نیروی دریایی و هوایی آن لطمات زیادی خواهند دید. همچنین ضربه قابل توجهی به توان موشکی ایران وارد خواهد شد. پایگاههای نظامی برای انجام چنین حملاتی میتواند توسط متحدان آمریکا در منطقه از جمله عربستان تامین شود، هرچند که تمایل عربستان به پشتیبانی از یک تهاجم نظامی بلندمدت علیه ایران محل سوال جدی است.
هرچند حملات به زیرساختهای نظامی و سیاسی ایران آسیبی جدی به حکومت ایران وارد میسازد، اما هدف آمریکا تضعیف حمایت داخلی از حکومت تهران است. بدین منظور، آمریکا ممکن است اقتصاد ایران را هدف قرار دهد که شامل تاسیسات نفتی و زیرساختهای حمل و نقل این کشور است. چنین حملاتی ممکن است عملا موجب از بین رفتن صنعت نفت ایران حداقل در کوتاه مدت شود و لطمات اقتصادی جدیای به جمهوری اسلامی ایران وارد نماید.
واکنش ایران
ایران از گزینههای مختلفی برای پاسخ دادن به حمله احتمالی آمریکا برخوردار است. ایران میتواند از نیروهای نیابتی خود در عراق و افغانستان بهره بگیرد. همچنین تهران میتواند از نیروهای تحت حمایت خود در منطقه بخواهد که حملاتی را علیه متحدان آمریکا انجام دهند. ایران میتواند از حجم گسترده موشکهای بالستیک خود برای حمله به پایگاه ها، کشتیها و تاسیسات نظامی و اقتصادی متحدان آمریکا استفاده نماید. اما به احتمال زیاد تهران تنها صبر پیشه خواهد کرد، زیرا منطق حکم میکند که افکار عمومی بین المللی علیه حمله نظامی آمریکا وارد عمل شود و تا زمانی که اقدام نظامی این کشور متوقف نشود از پای ننشیند.
نتیجه
بعید است پروژه تغییر رژیم در ایران موفقیت آمیز باشد و به احتمال زیاد مشکلاتی را که قرار است چنین پروژهای برطرف نماید، تشدید خواهد کرد.
اولا هرگونه حملهای علیه ایران احتمالا با واکنشهای ملی گرایانه مواجه خواهد شد و افکار عمومی را در کوتاه مدت به سمت حمایت از حکومت سوق خواهد داد. یک حمله نظامی همچنین حکومت را قادر خواهد ساخت کنترلهای اجتماعی و اقتصادی سختگیرانه را شدت ببخشد. این کنترلها ممکن است در بلندمدت با واکنش منفی مردمی مواجه شود، اما قیام بر علیه حکومت به هیچ عنوان یک نتیجه قطعی نخواهد بود.
ثانیا، ایالات متحده فاقد حمایت بین المللی برای به راه انداختن کمپین تغییر رژیم است. حتی متحدانی مانند عربستان و اسرائیل هم احتمالا از هزینههای بلندمدتی که جنگ میتواند به بار بیاورد واهمه خواهند داشت. نه روسیه و نه چین به هیچ وجه از چنین جنگی حمایت نخواهد کرد و هر دو از راههای مختلف برای کاهش فشار بر تهران استفاده خواهند کرد. کشورهای اروپایی نیز از طریق ابراز مخالفت علنی شدید واکنش نشان خواهند داد و در نهایت حتی رهبران همراه با جنگ در فرانسه و انگلیس را وادار خواهند نمود تا از اقدام واشنگتن فاصله بگیرند.
ثالثا، مشخص نیست که چنین اقدام نظامیای چگونه خاتمه خواهد یافت. آمریکا فاقد حمایت بین المللی برای توسل به یک اقدام نظامی نظیر آنچه در دهه ۱۹۹۰ علیه عراق انجام داد است. همراهی بین المللی با ایران نیز در طول زمان بالاتر خواهد رفت و این واقعیتی است که رهبران ایران مطمئنا آن را درک میکنند. اگر جمهوری اسلامی ایران سرنگون نشود، ایالات متحده در نهایت یا باید به شکست خود اذعان کند یا راه را برای تشدید خطرناک تنش باز نماید.
تغییر رژیم ممکن است جواب دهد، اما دلایل خوب چندانی وجود ندارد که معتقد باشیم احتمال دستیابی به چنین هدفی بالاست. تحمیل یک رویارویی نظامی هزینههای جدی بر ایران تحمیل خواهد نمود، اما ایالات متحده را نیز متعهد به از میان بردن جمهوری اسلامی خواهد کرد، فرآیندی که اگر هم موفق باشد، ممکن است دههها به طول بیانجامد.