Monday, Mar 11, 2024

صفحه نخست » نامه عبدالکریم سروش به خاتمی

10-4.jpgزیتون - عبدالکریم سروش

خواجه خندان رو ترش کرد و بر ظالمان و غاصبان رای مردم سرکه افشاند. حبّذا این سرکه‌افشانی که سرکنگبین‌ها در اوست! خاتمی را باید ستود. قهر او قاهرانه و قهرمانانه بود و او را که اکنون چون کبوتری در حلقه گربگان افتاده است و دیگر یوسفان زندانی را باید حمایت کرد. برای کوران و حاسدانی که تاب دلیری و درخشش او را نداشتند هم باید شفا و شفقت خواست و طبیبانه بر آنان رحمت آورد. بلی

یوسفان از مکر اِخوان در چَه اند
کز حسد یوسف به گرگان می دهند

نمی‌دانم چه باید رخ دهد تا نومیدانه باور کنیم که با دلو انتخابات از چاه نظام آب آزادی نمی‌توان کشید و بر مرکب لنگان قضا بار سنگین عدالت نمی‌توان نهاد و از اجاقِ خاموشِ خبرگانِ خفته و بی‌خبر، انتظار شعله و شرر نمی‌توان داشت و از خاکستر دولت ققنوسی برنخواهد خواست و از درخت ولایت جز چوبه دار نمی‌توان تراشید و از پستان فقاهت صفوی شیر عدالت علوی نمی‌توان دوشید و خرقه سنت کهن را در عیدگاه تجدد نمی‌توان پوشید و

خرما نتوان خورد ازین خار که کشتیم
دیبا نتوان بافت ازین پشم که رشتیم

برخلاف آموزه‌های تشیّع غالی ما نه قوم برگزیده خداوندیم نه امام زمان یاور و پشتیبان ماست نه تاریخ به انتظار پیروزی ما نشسته است. نه بهشت از آنِ ما و دوزخ از آنِ دیگران است، نه تکلیف ما ساختن بهشت بر روی زمین و نجات دادن مستضعفان عالم است. ما هم اگر جو بکاریم گندم نخواهیم درود و اگر گرگ بپروریم عاقبت ما را خواهد درید. لاف‌های گزاف و تضرع و ابتهال و توسل و استسقاء و استشفاء گره از کار فروبسته ما نخواهد گشود که عین ساده‌اندیشی و خودفریبی‌ست. سقف فلک شکافتن و طرح نو درانداختن را هم به حافظ بسپاریم و از سعدی بشنویم که:

طریقت به جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجّاده و دلق نیست

علاج ما در موزون کردن عقل دینی با عقل فرادینی و بهره‌جستن از تجارب بشری و رو آوردن به معقولات به جای منقولات است.
اینک که فروردینی بهاری و اردیبهشتی بهشتی در راه است ما هم ناصبورانه بهار عدالت و آزادی و خردورزی را آرزو می‌کنیم.

کی برین کلبه طوفان زده سر خواهی زد
ای پرستو که پیام آور فروردینی؟



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy