خامنهای به خاطر ذهن سیاهی که خود میدانست دارد. در جلسه انتصاباش به رهبری گفت: باید خون گریست بر جامعه اسلامی، که من رهبرش باشم. وی با این اقرار و پیش بینی که در ذات خود داشت. طی سی و پنج سال رهبری استالینیاش، با خرج ثروت و منابع ملت ایران، به منطقه و جهان، شرارت صادر نمود. ایران را تبدیل به خرابه نموده، ملت ایران را، از هستی ساقط و به خاک سیاه نشاند. بطوری که در لیست ارگانهای مربوطه سازمان ملل متحد، ایران هم اکنون، در ردیف ده کشور آخر از لحاظ شاخصهای زیستی، پیشرفت، تمدن و ترقی و رفاه و بهداشت و.. در بین کشورهای فقیر و فلک زده آفریقایی قرار دارد.
بالعکس رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی، بخاطر ذهن زیبائی که داشتند. طی پنجاه سال حکومت خود، ایران را، از قرون وسطی بیرون آورده و با یک جهش رشد و ترقی و آبادانی شگرف و بی نظیر، ایران را تبدیل به ده کشور مترقی و قدرتمند دنیا نمودند. شاه ایران بخاطر ذهن زیبائی که داشت. علیرغم استدعای فرماندهان نظامی برای سرکوب اراذل و اوباشی که اکنون سران رژیم شدهاند. ایران را ترک نمود. تا با حذف وی، آسیبی به ملت ایران و ساختار تمدنی کشور، وارد نشود.
اما، با آغاز حاکمیت جمهوری اسلامی، خمینی ایران را درگیر هشت سال جنگ تحمیلیاش به ملت ایران نمود و خامنهای نیز ایران آباد و متمدن را، با تحمیل جنگهای متعدد به منطقه و جهان وتحمیل مخارج این جنگها به ملت ایران، تبدیل به ویرانه نموده و مردم ایران را به فقر و فاقه و مرگ زودرس کشانده از کشته پشته ساخت.
اما همه شاخصهای تمدنی و پیشینههای تاریخی، حاکی از آن است. که این بساط بدخیم، بر خلاف جریان آب در قرن جاری، شنا میکند، در نتیجه ماندنی نیست و بار دیگر، ذهن زیبا بر ذهن سیاه غلبه و نور بر تاریکی پیروز و ایران ما به همّت ملی مردم ایران، آزاد و بار دیگر، آباد میگردد.
علی اکبر امیدمهر
عزایِ عظما، مهران رفیعی