یدالله کریمی پور - سیلاب جاری شده بود. مردم ده در حاشیه مسیل به تماشا ایستاده بودند. سیل با خود پوستینی آورد. مردی طمعکار وارد رود خروشان شد تا پوستین را به دست آورد. از بد روزگار آن پوستین خرسی مغروق بود که برای نجات خویش دست و پا می زد تا بلکه راهی برای رهایی بیابد.
خرس مرد را که دستش را به امید دستیابی به پوستین به سویش دراز شده بود، گرفت تا بلکه از سیل نجاتش دهد، ولی سیل و خرس که محکم مرد طعمکار را گرفته بود، داشت با خود می برد. مردم همگی فریاد می زدند پوستین را رها کن. مرد نالان و رو به قبضه روح، پاسخ می داد: بابا من رهایش کرده ام، او مرا ول نمی کند.
به گمانم امروزه روز، جریان ایران و حزب الله در برابر اسراییل تحت ریاست بی بی نیز چنین می نماید. در حالی که به نظر می آید جمهوریاسلامی کم کم از خیر انتقام کنسولگری می گذرد، نتانیاهو ول کن نیست و به هر طریق اراده کرده پای ایران و حزب الله را به جنگ باز کند.
رحیم قمیشی: جنگ هرگز خوب نیست!
هشدار رضا پهلوی به خامنه ای