سال ها پیش موقع مسابقات فوتبال و شکست تیم ایران، مُد شده بود که مفسران ورزشی می گفتند ما اگرچه از تیم حریف گل خوردیم، و بازی را باختیم اما در حقیقت تیم ما پیروز شد و چیزی از ارزش های فوتبالی ما کم نشد! در فوتبال مدرن امروز، اصل جوانمردانه بازی کردن است و مگر تیم مالدیو بعد از این که ۱۷ گل از ما خورد مردم ما آن ها را تشویق نکردند؟!:)
وقتی این جور تفسیرها را بعد از شکستی تلخ می شنیدیم به زمین و زمان بد و بیراه می گفتیم که مرده شور این جور پیروزی و ارزش فوتبالی را ببرد که حریف می آید جام را مال خود می کند بعد ما به جای ناراحت شدن و توی سر خودمان زدن ادعای پیروزی می کنیم!
بعله. کسی که شکست می خورد اگر چنین چیزهایی نگوید چه بگوید! بگوید حریف قوی تر از من بود، زد مرا نابود کرد؟ یا من بی عرضه بودم و از حریف شکست خوردم؟ یا الدرم بلدرم های من قبل از شروع مسابقه، همه اش حرف و شعار و وِر زیادی بود، و در «عمل» حریف بدون سر و صدا و شعار دادن مرا با خاک یکسان کرد؟
حالا شده است حکایت تیم فوتبال جمهوری اسلامی.... ببخشید تیم سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و تشکیلات هوا فضای آن که بعد از کلی الدرم بلدرم و من آنم که رستم بود پهلوان و رجز خوانی و می زنیم و نابود می کنیم و درس می دهیم و دشمن را به عزای مادرش می نشانیم، سیصد تا شوت به طرف دروازه ی اسراییل زد و یک گل هم وارد دروازه نکرد در مقابل تیم اسراییل یک شوت فنی زد و آن را وارد دروازه ی جمهوری نکبت کرد!
بعد سرمربی تیم سپاه پاسداران، حضرت آیت الله سدعلی دونگ که تا حالا توپ به پای اش نخورده ولی شده است سرمربی تیم ایران، در حضور کادر تیم و مربی مشنگ اش سردار حاجی زاده و بازیکنان فرمود که:
«موضوع تعداد موشکهای شلیک شده و یا موشکهای به هدف اصابت کرده که طرف مقابل بر روی آنها متمرکز شده، موضوع دست دوم و فرعی است» به عبارتی این که ما چند تا توپ «شوتیدیم» و هیچ کدام وارد دروازه ی حریف نشد اصلا مهم نیست و این که حریف یک بار «شوتید» و وارد دروازه ما شد و دقیقا و دقیقا و برای بار سوم دقیقا، وسط ده تا لانچر موشک اس ۳۰۰ روسی، درست قسمت رادار آن را که بدون آن، موشک های نصفه نیمه خریداری شده ی روسی تبدیل به هیچ مطلق می شوند را نابود کرد چیزی از ارزش های تیم «سدعلی دونگ» کم نمی کند و در فوتبال مدرن امروزی این جور گل خوردن ها و «به شانس باختن ها» طبیعی ست!