جام جم: سیداحمد نجفی، زاده خرمشهر، بازیگر نامآشنای سینما و مجری توانمند برنامههای تلویزیونی است که پرونده پرباری در زمینه بازیگری در سینما و تلویزیون دارد. وی در یک مصاحبه با روزنامه جام جم در مورد مسائل مختلف اظهار نظر کرد که بخشی از آن را میخوانیم.
در سینمای ما هم وضعیت به گونهای است که به نظر میرسد قدرت آن جریان پنهان خیلی بیشتر از دم و دستگاه رسمی سینمای ماست!
بله! و باید رک و روراست بگویم هرکس چرکتر بسازد، عزیزتر است و بیشتر مورد حمایت قرار میگیرد.کسانی که باج میگیرند و مدیر ما کارش را توجیه میکند و میگوید بگذار کمک کنم تا راضی باشد و حرف من را بخواند و نرود یکی دیگر هم بسازد! من نمیفهمم این چه منطقی است! آقا شما از همان اول باید صحبت و طرف را قانع کنی که چنین آثاری نسازد.
یک زمانی کسانی را که آثار خوبی میساختند، ممنوعالکار میکردند و کنار میگذاشتند. متاسفانه جریان شناختهشدهای هم هست و شما عاقبتشان را هم دیدهاید. بعد جلوتر آمدیم که ابتدا فیلمهای ضدایرانی پنهان میساختند، ولی کمی که جلوتر آمدیم و شامل زمان حال هم میشود، آشکارا این فیلمها را میسازند و با مجوز، امکانات و حمایت سینمای ایران آن را اکران میکنند. ضمن اینکه آنها را در جشنوارههای خارجی هم میبرند و نمایش میدهند و این است که شگفتآور و سؤالبرانگیر است!
بله! اکران خارجی برای این است که پولش را بگیرند و با همان پول در خارج، خانه و امکانات زندگی برای خودشان فراهم کنند که البته اشکالی هم ندارد و نوش جانشان، اما نباید این امکانات به بهای فروش فرهنگ و هنر مملکت من باشد. متاسفانه به جایی رسیدهایم که شاهد نوشتهشدن وتبدیل فیلمنامههای سفارتی هستیم.یعنی فلان سفارتخانه خارجی والبته بانقشه و برنامه پول میدهد تا فیلمنامهای نوشته، فیلمی ساخته و با هزینه آنها اکران شود.
مثل سریالهایی که درباره دوره رضاخانی نوشته و ساخته شده است. متاسفانه در ساختار رسمی ماهم آثاری ساخته میشود که خطاهای تاریخی در آن کم نیستند و جالب اینکه تکرار هم میشوند و دائما بهدنبال تحریف تاریخ هستند. ماهنوزهم قاجار را از نگاه پهلوی تکرار میکنیم و این خطای بزرگی است.
با همه اینها، دریغ این است که وقتی من نجفی با همه مشکلاتی که دارم، فیلمی با عنوان «من یک ایرانیام» میسازم و عدهای ایرانی دیگر جلوی پخش آن را بهدلیل اسمی که روی فیلم گذاشتهام، میگیرند، در جشنواره راهش نمیدهند و مجبورم میکنند تا بروم و در اعتراض به این موضوع در خانه سینما و پخش را گِل بگیرم. متاسفانه کسانی مانع پخش این فیلم شدهاند که در فیلمهای خودشان اوج ناامیدی نسبت به تاریخ این مملکت موج میزند.
شما سبک این شبکه ایراناینترنشنال را در کوبیدن فرهنگ ایرانی میبینید و شاهد هستید که چه فضایی ایجاد کرده است. دست پیش هم گرفتهاند که پس نیفتند. با کمال پررویی هم میگویند که هر کس به من گوش ندهد، خائن به ملت است. عجب! باید گفت خائن به ملت تویی! تویی که خیانت میکنی و طلبکار هم هستی.
البته من متعجبم اینها در کدام کلاس و دانشگاه درس خواندهاند که اینقدر خوب فارسی حرف میزنند! هیچ فارسیزبانی حق ندارد با مملکت و فرهنگ خود چنین کند که اینان بیمحابا و گستاخانه انجام میدهند. چرا اینقدر از اینها ترسیدهایم؟ این امر ناشی از همان ضعف فرهنگی است. بعدش هم سؤال من این است که چرا بچههای ما اینقدر وارفته و بیاراده شدهاند؟ حرفی نزنیم، مبادا فلان شبکه خارجی وابسته چیزی بگوید! ما نقد میکنیم و مثل همین گفتوگو حرفمان را هم میزنیم و ترسی هم از دیگرانی که خائن به ملت خود هستند، نداریم؛ حتی اگر آنها رهایمان نکنند، مثل کاری که اخیرا با من کردند.
چه کاری! مگر چه کار کردهاند؟
سر قضیه انتخابات موج راه انداختهاند و پخش کردهاند که احمد نجفی کاسهلیس است. البته من هراسی ندارم، فرار نمیکنم و با این مسأله روبهرو میشوم. این شما هستید که ماهی ۱۵هزاریورو دستمزدمیگیرید وکاسهلیس آمریکاوانگلیس واسرائیل میشوید و شرم هم نمیکنید، نه من؛ چون من اگر کاسهلیسی هم میکنم از مملکتم و افراد کشورخودم میکنم، نه از بیگانهای که من را مزدور و خائن و بیهویت میخواهد و این آرزو را به گور خواهد برد.