هشدار: خواندن این گزارش ممکن است برای برخی از افراد آزاردهنده باشد
اگر به خودکشی فکر میکنید در ایران با اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳، در افغانستان با شماره ۱۱۹، در بریتانیا با خیریه سمارتین ۱۱۶۱۲۳ و در آمریکا و کانادا، با ۹۱۱ تماس بگیرید
***
ایران وایر - یک پناهجوی ایرانی به نام «ساناز جلویی»، پس از سالها سرگردانی در ترکیه، چهارشنبه هفته گذشته در شهر آنتالیا به زندگی خود پایان داد.
مادر ساناز میگوید دختر و پسرش ساناز و فراز بهدلیل تغییر مذهبشان در خطر بودند و سال ۲۰۱۵ به ترکیه پناهنده شدند، اما با بسته شدن کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ترکیه، پرونده آنها برای بررسی مجدد به پلیس مهاجرت ترکیه ارجاع شد.
ساناز یازده ماه قبل مطلع شد که دیگر امکان ماندن در ترکیه را ندارد، چراکه پلیس مهاجرت ترکیه، کیس او را بهعنوان پناهنده نپذیرفته و به او نامه ترک خاک داده بود. دو مرحله دادگاه و اعتراض به صدور این حکم هم چیزی را تغییر نداد و در نهایت دو هفته قبل از اقدام به خودکشی، ساناز حکم ترک خاک خود را از دادگاه عالی ترکیه دریافت کرد.
دو هفته پیش از آنکه ساناز جلویی، مبل بزرگی را بگذارد پشت در اتاق و برود لبه پنجره اتاقش در طبقه چهارم آپارتمانی در شهر آنتالیا و خودش را به خیابان پرتاب کند، حکم نهایی ترک خاک (دیپورت) او از سوی دادگاه عالی ترکیه صادر شده بود.
ترکیه مقصد هزاران پناهجو از کشورهای ایران، افغانستان، عراق و سوریه، بعد از متوقف شدن فعالیت سازمان ملل در این کشور، دیگر به سیاق گذشته مقصدی موقت نیست.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
پناهجویان زیادی از سال ۲۰۱۵ بهرغم قبولی در سازمان ملل بهدلیل اینکه پروندههایشان برای اسکان از سوی کشورهای امن در اروپا یا آمریکا پذیرفته نشد، ناچار شدند دوباره تمامی مراحل دریافت قبولی پناهندگی خود را در ادارات پلیس مهاجرت ترکیه طی کنند.
شمار زیادی از این پناهجویان اما نتوانستند دلایل قانع کنندهای برای اینکه امکان بازگشت به کشورشان ندارند، به پلیس مهاجرت ترکیه ارائه کنند و همین موجب شد که صاحبان این پروندهها از سوی اداره مهاجرت در ترکیه، شرایط پناهجویی را احراز نکند. پرونده ساناز و فراز برادر ۲۴ سالهاش، از این دسته بود.
مادر ساناز به «ایرانوایر» میگوید: «دخترم و برادرش که وقتی آمدند، نوجوان بودند. در دنیزلی پذیرفته شدند، ولی من با استناد به شرایط نابسامان روحی دخترم موفق شدم از اداره مهاجرت در ترکیه به شهر آنتالیا انتقالی بگیرم. یازده ماه قبل دخترم را که برای تعویض کیملیک (کارت شناسایی) به اداره مهاجرت رفته بود، دستگیر و به کمپ فرستادند. خیلی تلاش کردم، به زحمت هزینههای وکیل را پرداختم و روی رای اداره مهاجرت اعتراض کردیم، ولی بعد از برگزاری دادگاه و دادگاه استیناف، در نهایت دادگاه عالی ترکیه دو هفته قبل از اینکه ساناز خودکشی کند، نامه نهایی ترک خاک را داد.»
ساناز حالا رفته، زندگیاش را تمام کرده و خانوادهاش مبهوت و داغدارند، اما چیزی که مادرش را میآزارد، تنها فقدان دختر جوانش نیست؛ بلاتکلیفی و نامعلوم بودن وضعیت فرزند دیگرش فراز است.
او به ایرانوایر میگوید: «فراز هم تاریخ کارت اقامتش بیست روز بعد از ساناز تمام میشد. وقتی یازده ماه قبل ساناز برای تمدید اقامت رفت و او را به کمپ دیپورت بردند، دیگر فراز به اداره پلیس مراجعه نکرد و تاریخ اقامتش تمام شد. حالا او هم در معرض دیپورت است. وکلا و سازمان ملل هم کاری نکردند. فقط میگویند صبر کن. چطوری صبر کنم. ساناز قشنگم رفت، انگار قلبم را بریدند و رویش نمک ریختهاند.»
مادر این دو پناهجوی در خطر میگوید، از وقتی ساناز به زندگی پایان داده و کارهای تحویل پیکر و خاکسپاری تمام شده، از ترس به خانه خودشان بازنگشتهاند: «بهخاطر فراز میترسم بروم خانه خودمان. میترسم بیایند او را هم ببرند و دیپورت کنند. حالمان خوب نیست. فریادرسی نداریم. ساناز که دیگر رفت، کاش کسی به داد فراز برسد که در تمام این سالها کار کرده و زندگیشان را اداره کرده، ولی حالا حتی نمیتوانیم برای تسکین دلمان بدون دلشوره سر خاک دخترم برویم.»
ماجرای خودکشی پناهجویان اما قصهای دیرین است و در طول سالهای گذشته حتی پیش از آنکه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ترکیه فعالیتش را متوقف کند، به تکرار رخ داده است.
«فرح مهاجر»، یکی از فعالان حقوق پناهجویان که سالها در ترکیه زندگی کرده، یک روز پس از انتشار خبر خودکشی منجر به مرگ ساناز جلویی، تصویری از دختر جوان دیگری در حساب کاربری اینستاگرام خود منتشر کرد و نوشت: «آیلین کرمیار، پناهجو نوجوان ایرانی که پس از رد شدن پروندهاش دست به خودکشی زده بود و از مرگ جان سالم به در برد، اکنون در بیمارستان بستری است.»
پیشاز این هم «آرش موسیزاده»، پناهجو کُرد ایرانی، اسفند۱۳۹۲ پس از طولانی شدن مدت انتقالش به کشور سوم، دست به خودکشی زد، اما جان سالم به در برد؛ اما همه مانند آیلین و آرش خوششانس نیستند.
فروردین۱۳۹۲ پیکر «کیواننظری»، پناهجو جوان ایرانی، پنج روز پس از فوتش از سوی پلیس ترکیه بههمراه دست نوشتهای پیدا شد که روی آن نوشته بود: «این زندگی مال من نیست.» کیوان که گیتاریست بود و از کرمانشاه به ترکیه آمده بود، با بازکردن شیر گاز در منزلش، خودکشی کرد.
آمار رسمی از تعداد کل مهاجران بدون مدرک قانونی در ترکیه در دست نیست، اما بخش بزرگی از این افراد را پناهجویان ایرانی و افغانستانی تشکیل میدهند که داوطلبانه یا به اجبار جلای وطن کرده و به این کشور پناه میبرند.
برخی از این پناهجویان برای سالهای طولانی در ترکیه بهسختی زندگی میگذرانند، به امید آنکه توسط نهادهای حقوقبشری و سازمان ملل به سرزمینی امن منتقل شوند.
شماری از آنها بعد از طولانی شدن پروسه انتقال به کشور سوم، ناامید از پیشرفتی در پرونده، جان خود را در کف دست میگیرند و از راههای پرخطر زمینی یا دریایی بهرغم تمامی خطرات و ریسکها، عزم رسیدن میکنند.
طی سالهای اخیر از موارد مرگ دلخراش این گروه از پناهجویان یا اعضای خانوادهشان در مسیر مهاجرت در دریای مدیترانه، خبرهای زیادی در رسانههای جهان منتشر شده است.
در این میان، شمار پناهجویان ایرانی که توسط پلیس مهاجرت ترکیه احکام ترک خاک و دیپورت دریافت میکنند بیشتر شده و فعالان حقوقبشر بارها نسبت به خطرهایی که پناهجویان، بهویژه فعالان سیاسی و عقیدتی در صورت بازگردانده شدن به ایران با آن مواجه میشوند، هشدار دادهاند.
بلاتکلیفی، استرس، تنگناهای مالی و گاه تنهایی، فشارهایی است که موجب میشود پناهجویان عرصه را بر خود تنگ ببینند و بهدنبال نقطه پایانی بر رنجهای خود باشند. پناهجویان در ترکیه بهدلیل اینکه این کشور را بهصورت یک ایستگاه موقف و ترانزیت میبینند، نمیتوانند تصویر روشنی از آینده داشته باشند.
گفتگوی ویژه شهرام همایون با مهدی نصیری