محمدحسین روانبخش
قدیمیترها طرفدار «عمل» بودند و خیلی برای حرفهای قشنگ و رنگارنگ ارزش قائل نبودند. دو صد گفته چون نیم کردار نیست. اما آنها خواب نمیدیدند که روزی آدمهایی در این مرز پرگهر مسئولیت بگیرند که کسی از آنها توقع رفتار و کردار مناسب نداشته باشد؛ بلکه حداکثر توقع این باشد که حرف زدنشان کمی منطقی و روی اصول فکر و زبان باشد!
از آقای رئیسی بگذریم که قصهشان بر هر سر بازاری هست، میرسیم به وزیر کشوری که برای انتخاباتی که خودش برگزار کرده و زودتر و بهتر از همه فهمیده که حداکثر ۸ درصد در آن شرکت کردهاند لفظ «حماسه» را به کار میبرد و تازه بعد از دو - سه روز میفهمد که چه گفته و توئیتش را دربارهی حماسه خواندن این انتخابات، بدون هیچ توضیحی پاک میکند!
پایینتر که بیاییم، نوبت استاندار یزد است که عکسی از یک بشقاب گذاشته و زیرش نوشته: «شرمندهی معاونین عزیز در استانداری هستم که از شدت کار و نوکری مردم، حتی سلامت خود را در طبق اخلاص گذاشته و در گوشه کار اتاق همه آنها یک بشقاب قرص قرار دارد...» غافل از این که بشقاب حاوی قرصهای ویتامین و روغنبنفشه است نه قرص قلب و فشار و بیماری! اصلا از این هم گذشته «حتی سلامت خود را در طبق اخلاص گذاشته» یعنی چه؟! در آن تصویر که بیشتر روغنبنفشه را در طبق اخلاص قرار دادهاند تا سلامتشان را.
اما انگار در این زمینه مسابقهای برقرار است و میخواهند به گاف برتر، سیمرغ بلورین بدهند که این حرفها ته ندارد و جدیدیها، قبلیها را روسفید میکند. فعلا برنده این داستان خانم فاطمه محمدبیگی رئیس فراکسیون جمعیت مجلس است که گفته: «اگر در این پنج سال هر خانواده حداقل بین سه تا پنج فرزند به دنیا نیاورد، ما داخل سیاهچالهی جمعیتی فرو خواهیم رفت». این خانم حتی اگر با امکان فرزندآوری هم آشنا نباشد، معنی «حداقل» را که باید بداند: حداقل سه تا پنج بچه ظرف ۵ سال؟! حداکثرش را خدا بخیر کند!
مسئولان عزیز؛ اگر حرف زدن بلد نیستید، حرف نزدن را که بلدید؛ بیشتر از این نمیشود در سیاهچالهی زبان و ادبیات فرو رفت!
حکومت دارد گور خودش را میکند
خودکشی یک عضو سپاه پاسداران