Friday, May 17, 2024

صفحه نخست » افسانه "افراطیون راست"!

avkh.jpgاحمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا

یکی از مشکلات سازمانهای چپ و نیروهای مذهبی در میان مخالفان رژیم جمهوری اسلامی این است که آنها با تکبر نیروهای پادشاهی خواه را از نظر گستردگی و دانش سیاسی دست کم می گیرند و در عالم خیالشان با عده ای «بیسواد و لمپن» طرف هستند.
این تفکر که اصولا جایی برای نیروهای به زعم آنها «افراطیون راست» در میان اپوزیسیون قايل نیست در زیر گفته هایی مانند «شاهزاده و شهبانو خودشان انسانهای دموکراتی هستند ولی نزدیکان و مشاوران آنها افراطی هستند» پنهان می شود که در حقیقت امر خودش یک موضعگیری افراطی تفرقه افکنانه و در راستای بازی در زمین رژیم است.

از جمله مواردی که این هم میهنان چپ و مذهبی (شامل ده ها سازمان سوسیالیستی و کمونیستی و مائوئیستی و البته سازمان مجاهدین خلق) برای ادعای خودشان در این تهمت زنی سیاسی مطرح می کنند شامل مخالفت با رفتن شاهزاده رضا پهلوی به اسراییل، دیدار با نتانیاهو، پادشاه خواندن رضا پهلوی از سوی هوادارانش، پنجاه و هفتی خواندن نیروهایی که به سقوط حکومت شاه یاری رساندند، عدم محکوم کردن سیاستهای ترامپ، عدم پشتیبانی از فلسطینی ها در جنگ غزه، اصرار بر زنده نگه داشتن تاریخ و فرهنگ ایران باستان، حمایت از تمامیت ارضی کشور، تاکید بر زبان فارسی به عنوان همبستگی ملی وووو.....می شود.

دیدار رضا پهلوی از اسراییل یک سفر تعطیلات تابستانی یک خانواده محترم و معمولی برای گرفتن حمام آفتاب و سیر و سیاحت نبود. او در مقام فرزند محمد رضا شاه، پادشاه فقید کشوری تاریخی که به قوم یهود آزادی داده بود، پیام آور صلح و همزیستی ملت ما به مردم کشوری بود که در ۴۵ سال گذشته رژیم تبهکار اسلامی به نام آنها با شعار «نابودی اسراییل» ملت ما را به فقر وفلاکت و خاک و خون کشیده است.

با اینکه هر انسانی باید از مرگ یک اسراییلی یا فلسطینی آزرده خاطر بشود و اگر نشود شایسته نام انسان نیست، خودداری اکثریت مردم ایران از ابراز یک چنین احساسی نسبت به جنگ جاری در غزه ربطی به دیدار رضا پهلوی از اسراییل آنهم ماه ها پیش از شروع این جنگ ندارد بلکه واکنشی به سیاست ایران ستیز رژیم در کشاندن میهن ما به باتلاق جنگهای مذهبی و قرون وسطایی خاورمیانه است.

برخی از هواداران شاهزاده رضا پهلوی او را طبیعتا و به درستی بر طبق قانون اساسی مشروطیت، یعنی خونبهای نیاکان ما، پادشاه خود می خوانند. این حق انتخاب آنهاست. آنها کسی را به زور به قبول این موضوع وادار نمی کنند و خود شاهزاده هم أصلا اهمیتی به آن نمی دهد. این در حالیست که سازمان مجاهدین خلق خانم مریم رجوی را بدون برگزاری هرگونه انتخابات ریاست جمهوری در یک ایران دموکراتیک ایشان را رئیس جمهور آینده ایران می خواند.

خدا می داند که از میان صدها فرد و گروه و سازمان چپگرای ما چه کسی خود را وارث حقیقی مارکسیزم لنینیزم یا مائوئیزم یا تروتسکیزم یا دهها «ایزم» دیگر می داند تا نمایندگی طبقه زحمتکشان ایران را سزاوار خود بداند و ما قرار است رهبری آنها را در آینده قبول کنیم.

پنجاه و هفتی بودن یک توهین نیست. یک حقیقت تاریخی است. اگر کسی خود را منسوب این صفت می داند پیش از حمله به هوادارن عمدتا جوان رضا پهلوی و افراطی خواندن آنها، باید منصفانه به اشتباه خود در به قدرت رساندن رژیم جمهوری اسلامی اذعان کند. امری که اکثریت ملت ایران با روی گرداندن از رژیم بسیار زودتر از روشنفکران چپ و مجاهد ما نشان داده اند.
چهار سال از ترک کاخ سفید از سوی دونالد ترامپ می گذرد. در دوران حکومت او آمریکا وارد هیچ منازعه و جنگی نشد که هیچ، به ابتکار ترامپ، برای نخستین بار در تاریخ خاورمیانه اسراییل و چند کشورعربی به پیمان صلح ابراهیم پیوستند. چپ های ما، که از قضا برخی از آنها با فجایع سیاست خارجی أوباما و بایدن ظاهرا مشکلی ندارند، هنوز کینه ترامپ را به دل دارند.

دشمنی بیهوده با او و دادن القابی تقلبی مانند «ترامپیست های ایرانی» از سوی نیروهایی که بت های عقیدتی خود آنها مانند استالین و مائو میلیونها انسان بیگناه را به قتلگاه های کمونیستی روانه کرده اند اگر شرم آور نباشد قطعا نوعی عوامفریبی در روزگاری است که دیگر کسی برای آن تره هم خرد نمیکند.

می ماند موضوع تمامیت ارضی کشور و زبان واحد فارسی و پرچم شیر و خورشید به عنوان نمادهای یک ایرانی بودن از هر قوم و مذهب و عقیده. انسان باید از یک کره خاکی دیگر باشد تا منکر این عناصر تاریخی و غیرقابل انکار همبستگی ملی ایرانیان شود و دیگر بحث با او بر سر اینکه چه کسی افرطی راست یا چپ است اتلاف وقت است!

به قول آمریکایی ها، باید به چنین کسانی گفت Get a Life!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy