به لحاظ تنفری که مردم داخل کشور از رسانه غیر ملی صدا و سیمای حکومت پیدا کردهاند، ناگزیر به رسانههای برون مرزی به ویژه به تلویزیونهای فارسی زبان روی آوردهاند. ماموریت و استراتژی اعلام شده برخی از این رسانهها که در کنترل دولت هاست و یا منابع مالی آنها به شکلهای گوناگون از طریق همین دولتها تامین میشود، دارای منشوری برای روزنامه نگاران، خبرنگاران، گزارشگران و کارکنان خود هستند که برآیند جزئیات این منشور: بی طرفی، صداقت و رعایت آیین رفتار حرفهای در خبر گیری و ارائه گزارشهای واقعی و بدون جهت گیریهای خاص است. البته تجربه نشان داده است که خواستگاه سیاسی و اجتماعی گردانندگان و مدیران این رسانهها و حتی دیدگاههای خود مجریان برنامهها نیز خواه ناخواه این منشور را از آسیب پذیری قابل توجهی برخوردار میسازد. رسانههای رسمی مانند بی بی سی و صدای آمریکا، خبر نادرست و یا بهتر بگویم اخبار دروغین پخش نمیکنند ولی در صورت لزوم و صلاحدید مدیریت و یا رایتی که تهیه کننده و گزارشگر در باطن زیر آن سینه میزند، تفسیر و شیوه ارائه گزارش طوری تنظیم میشود که اثار آن مخربتر و فریبندهتر از گزارش ناراست است. برای مثال همین دو هفته پیش، پس از کشته شدن رئیسی، خانم نفیسه کوهنورد خبرنگار ارشد بی بی سی در گزارشی از ابراز همدردی مقامات، احزاب و گروههای سیاسی از لبنان، سوریه و تا اقصی نقاط گیتی با نشان دادن قطره اشکی در گوشه چشم و تاثری همراه با افتخار سخن میگوید. اما از یک صد متر آن سو تر از محل گزارش، از پخش شیرینی و رقص و پایکوبی مخالفان حکومت اسد در سوریه و آن دسته از مردم گرفتار لبنان به دست حزب الله، بحثی به میان نمیآورد. کسانی که حداقل در سالهای گذشته اعمال جانبدارانه این خبرنگار ارشد را از حکومت اسلامی پایش کردهاند میدانند که این خانم برخلاف منشور اعلام شده این رسانه علنا در خدمت پروپاگاندای حکومت اسلامی قرار دارد. آیا مدیران و گردانندگان این رسانه تا کنون این موضوع را درنیافته و تخطی از منشور خبرنگاری توسط خانم کوهنورد را پایش نکردهاند؟
آقایان فرهمند، کریمی و موسوی هم همینطور؛ با وجودی که به ظاهر آقای فرهمند از بی بی سی فاصله گرفته، کماکان به نقش خود در دفاع از حکومت آخوندی ادامه میدهد. در لندن و بیروت نشد در استانبول. باور ندارید تفسیرهای ایشان را از مسائل سیاسی روز، هر هفته در یکی از رسانههای فارسی زبان پیگیری کنید.
علاوه بر اینها، عملکرد رسانهای و تفسیرهای سیاسی آقای نامور حقیقی نیز بسیار قابل توجه است. اگر دقت کرده باشید همواره در مصاحبهها و مناظرههای تلویزیونی، ایشان به جای پاسخ به پرسش مشخصی، زیرآبی رفته و به هر شکل ممکن از حکومت اسلامی به ویژه از اصلاح طلبان حکومتی حمایت و به نفع آنها تبلیغ میکند. آیا دنبال کنندهای هست که نداند ایشان در هر برنامهای به عنوان مبلغ حاکمیت آدم کش ایفای نقش میکند؟ پس چه اصراری است تریبونی که به نام اطلاع رسانی واقعی و دفاع از مزدم بی پناه داخل کشور اعلام هدف شده در اختیارمبلغان و منادیان جهل و جور قرار گیرد؟ من خانواده این فرد را از سالها پیش میشناسم. در نیمه اول دهه چهل پدرم کارمند و مامور دولت در ولایت ایشان یعنی در شهر میانه بود. آنها سه برادر بودند که با مادری با فرهنگ و مهربان زندگی میکردند. برادر بزرگتر بهروز نام داشت و فارغ التحصیل دانش سرای مقدماتی و در روستاهای اطراف، شغل معلمی داشت. بعدها دیپلم کامل گرفته و با استفاده از طرح معروف دکتر منوچهر گنجی وزیر آموزش و پرورش وقت به هنر سرای عالی نارمک (دانشگاه علم و صنعت فعلی) معرفی و مدرک لیسانس دریافت کردند ولی متاسفانه پس از گذشت مدت کمی از این رویداد درگذشتند. انسانی بسیار وارسته و مهربان بودند، روانش شاد. برادر کوچکتر منوچهر نام داشت و با من در دبیرستان رازی همکلاس بود. برادر وسطی علیرضا نام داشت و دوران تاخت و تاز سید خندان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کارمند شده و زیر سایه معاون وزیر وقت انجام وظیفه میکرد تا یکباره سر از کانادا درآورده و کماکان ماموریت وزارت ارشاد حکومت اسلامی را از طریق اکثر تلویزیونهای فارسی زبان به مرکزیت کشور کانادا ایفای نقش میکند. آقای نامور حقیقی چند روز پیش در برنامه چشم انداز تلویزیون ایران اینترنشنال که با موضوعیت کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران برقرار بود از کاندیداتوری مسعود پزشکیان (نیمه اصلاح طلب) استقبال و میگوید پزشکیان مورد اقبال مردم آذربایجان است و آذریها از او حمایت میکنند!!! ما که میدانیم، نامور حقیقی هم میداند که، مردم آذربایجان به جای خود، همه مردم ایران از حکومت نکبت و مردم کش بیزارند و سر به تن این نظام نمیخواهند ولی نامور حقیقی چارهای ندارد؛ باید انجام وظیفه کند. پزشکیان عروسک خیمه شب بازی خامنهای است و سیستم هیچ ارزشی برای او قایل نیست و چون فکر میکنند هنوز عدهای مردم نا آگاه در کشور وجود دارند که از گذشتهها پند نگرفته و ممکن است باز حرف چوپان دروغگو را باور کرده و پا در میدان انتخابات قلابی بگذارند، در نتیجه او را به میدان آورده است. پزشکیان به طور واضح و با کمال رشادت احمقانهای میگوید من تابع منویات رهبر خود فرزانه خوان هستم و سیاستهای او را دنبال و پیاده خواهم کرد. مگر مردم نمیدانند که همه آتشها از گور خود خامنهای بر میخیزد و عامل همه بدبختیها و فلاکت کشور و مردمانش خود خامنهای است. حالا این پزشکیان به عنوان تدارک چی چه غلطی میتواند بکند که رئیسی، روحانی، احمدی نژاد، خاتمی و هاشمی نکردند!؟
شب پرهها، بازیگر میدان شده و میخواهند تنور انتخابات نمایشی را گرم کنند غافل از اینکه این تنور سالهای درازی است خاموش و سرد شده و نانی در آن پخته نخواهد شد و تلاش نظام اهریمنی برای مجاب کردن مردم به هر وسیلهای بی ثمر خواهد بود زیرا غالب ایرانیان به ویژه بعد از خیزش زن، زندگی، آزادی با نام: ژیناها، نیکاها، کیانها، محسنها، مجیدها، محمد مهدیها،، سید محمدها، صالحها، سعیدها، محمدها و بیش از ۵۶۰ گلگون کفن دارای اسم و رسم دوسال گذشته وهزاران سربدار پس ازسلطه حاکمیت آخوندی درکشور، به کلیت این نظام پلید و جنایتکار و ضد ایرانی، نه بزرگ گفتهاند.
گردانندگان محترم رسانههای فارسی زبان برون مرزی، باور کنید مردم داخل کشور نامور حقیقیها، کوهنوردها، سجادیها، فرهمندها، امیر احمدیها، خزعلیها و... را سالها پایش کرده و میشناسند. پس دلیلی ندارد تریبون در اختیارشان قرار دهید تا به تبلیغ و تحکیم قدرت حکومت شیطانی بپردازند.
ش. بابکان
تهران - خرداد ۱۴۰۳
در تاریخ نمانیم؛ از تاریخ بیاموزیم، رضا امین
این وطن هرگز برای ما وطن نبوده است