آیا پزشکیان با کابینه اش رأی داده ها و رأی نداده را ناامید خواهد کرد؟
اکبر گنجی - ویژه خبرنامه گویا
🔹پزشکیان در تعیین کابینه باید آزاد باشد که کابینه ای بسازد که بتواند با آنها کار کند. اما می دانیم که دستکم وزرای اطلاعات، کشور، خارجه، فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگ و آموزش عالی، آموزش و پروش، و معاون اول و رئیس سازمان برنامه و بودجه را باید رهبری تایید کند. هاشمی رفسنجانی پایه گذار این سنت بد بود. هاشمی در انتخابات ۸۴ هم گفت اگر رئیس جمهور شوم، همه اعضای کابینه ام را با نظر رهبری تعیین خواهم کرد.
🔹در گام دوم مجلس افراطی کنونی باید کابینه را تایید کند. قالیباف هم برای همراهی قطعاً امتیاز می خواهد و اگر امتیاز نگیرد، همراهی نخواهد کرد. مگر آنکه خامنه ای پس از تایید کابینه از سوی خودش، به مجلس پیغام دهد که به کل آن رأی اعتماد دهید.
🔹قبل از این دو گام، پزشکیان و مشاورانش باید افرادی را انتخاب کنند. سهم خواهان بسیج شده اند تا وزیر و معاون وزیر و مدیرکل شوند. همدیگر را به عنوان وزیر و غیره معرفی می کنند و از هم تعریف می کنند.
🔹برخی از افراد ذی نفوذ پیشنهادهایی را در فضای مجازی و غیر علنی مطرح می سازند که فقط ناامید کننده است و معنایی جز عدم تغییر ندارد. پزشکیان؛ پورمحمدی را وزیر اطلاعات یا کشور کند، مخبر و ضرغامی را در سمت هایش نگاه دارد.
🔹مصطفی پورمحمدی در دولت اول حسن روحانی وزیر دادگستری بود. اما وزیر دادگستری را رئیس قوه قضاییه انتخاب می کند، نه رئیس جمهور و نقش اش رابط مالی است و هیچ قدرتی در حوزه قوه قضاییه ندارد. پورمحمدی به همراه رئیسی در قتل عام تابستان ۱۳۶۷ مشارکت مستقیم داشتند و آیت الله منتظری در دیدار با آنها گفت که نام شما به عنوان جنایتکار در تاریخ ثبت خواهد شد. عضویت پورمحمدی در دولت پزشکیان به معنای انگشت کردن در چشم رأی دهندگان و بخصوص رأی نداده است. به همه آنها گفته می شود که به دنبال تغییر نباشید. در واقع میخ کردن در چشم دیگران است. با انتصاب او چگونه می توان اعتماد رأی نداده ها را رفته رفته به تغییرات ساختاری جلب کرد؟
🔹آیا چنین انتخابی با شعار محوری عدالت خواهی پزشکیان که براساس آن از مردم رأی گرفت تعارض ندارد؟ این چه عدالتی است که فرد می تواند در قتل عام چند هزار زندانی محکوم به حبس مشارکت جدی داشته باشد و وزیر شود؟ همه می دانند که دادگاه های دهه ۱۳۶۰ غیرعادلانه ترین دادگاه های جمهوری اسلامی بودند. زندانیان- بخصوص زندانیان سیاسی و عقیدتی- وکیل نداشتند، دادگاه ها غیر علنی برگزار می شد، در بازجویی ها افراد به شدت شکنجه می شدند، زمانهای بسیار طولانی در سلول های انفرادی نگاه داشته می شدند و به زور از آنها اعتراف گرفته می شد. آیا فردی که در چنین شرایطی محکوم به ۵ یا ۱۰ یا ۱۵ سال زندان شده را می توان اعدام کرد؟
🔹پورمحمدی در مناظره ها از همه بهتر ظاهر شد، اما مردم به آخوند رأی نمی دهند و به همین دلیل نامزد روحانی نداشتیم. از سوی دیگر، او حتی نامزد أصول گرایان هم نبود و حتی نهادهایی چون جامعه مدرسین حوزه و روحانیت مبارز تهران هم از او حمایت نکردند. نکته مهمتر، حتی رئیسی که خود در آن قتل عام مشارکت داشت، پورمحمدی را وزیر نکرد.
🔹انتصاب مخبر و ضرغامی هم همین معنا را دارد که از تغییر خبری نخواهد بود. آنان از اعضای مهم دولت رئیسی هستند که که پزشکیان با انتقاد از وضعیت کنونی رئیس جمهور شد. اگر وضعیت اقتصادی کنونی آنقدر بد است که حتی پنج رقیب او از آن انتقاد می کردند و وعده های بزرگ می دادند، چگونه همان بانیان وضع کنونی باید در دولت حضور داشته باشند؟ اگر قرار استفاده از اصول گرایان در دولت است، چرا از علی لاریجانی یا امثال او استفاده نمی کنید که در دولت رئیسی حضور نداشته اند. آیا در اصول گرایان افرادی چون لاریجانی وجود ندارد.
🔹مگر رئیسی یک دولت جوان تشکیل نداد که اعضای آن در دولتهای قبلی حضور نداشتند؟ آیا پزشکیان نمی تواند یک دولتِ جوانِ شایسته سالارِ متخصصِ معتقد به تغییرات عدالت خواهانه تشکیل دهد؟
🔹وضعیت کنونی نشان می دهد که بسیاری از گفتمان اصلاح طلبانه دوم خردادی گذر کرده اند و آن را افراط گرایانه قلمداد می کنند و به دنبال جلب اعتماد کامل رهبری و نهادهای حکومتی هستند تا امکانی برای کار مهیا شود. تجربه نشان می دهد که هر اندازه هم که سازش کنید، بازهم آنها بحران آفرینی خواهند کرد. محمد خاتمی را در نظر بگیرید. آیا نجیب و آرام تر از او بود و هست؟ آیا محمد خاتمی قصد داشت در برابر نظام بایستد که سالهاست حاشیه نشین اش کرده اند.
🔹جالب تر این است که در تعریف و تمجیدهای این روزها هیچ اشاره ای به نقش محمد خاتمی در پیروزی پزشکیان نمی شود(من دوبار در دوران خاتمی به زندان رفتم و وقتی در اعتصاب غذا در حال مرگ بودم و خاتمی برای دانشجویان سخنرانی می کرد و آنان گنجی گنجی می گفتند، خاتمی پاسخ داد
که من هیچ کاری برای او نمی کنم. اما تحلیل سیاسی و سخن گفتن از موازنه قوا و نقش تاریخی افراد را نباید تابع احساسات شخصی کرد. دوران خاتمی بدون تردید از همه جهات بهترین دوران ۴۵ سال گذشته جمهوری اسلامی است).
🔹برخی گفته اند که حسن روحانی را رهبر نو اصلاح طلبی کنیم. برخی گفته اند که پزشکیان رهبر اصلاح طلبان شده است. اما خاتمی همچنان رهبر اصلاح طلبان است و هیچ کس گفتمان او را ندارد. مگر آنکه اصلاح طلبان از «گفتمان اصلاح طلبی دوم خردادی» به «گفتمان گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی» - که من هم مدافع آن هستم- عبور کنند. در هر صورت، عبور از گفتمان دوم خردادی، چیزی از اصلاح طلبان باقی نمی گذارد.