مهدی نصیری - نقدی اجمالی بر آرای فرهنگستان علوم اسلامی و سید مهدی میرباقری
مشکل بنیادین دیدگاه فرهنگستان ـ که البته به دلیل مغلق بودن زبان آن و در برداشتن تناقضات متعدد از سوی حوزه های علمیه جدی گرفته نشد ـ انکار عقل و ارجاع صدق و کذب قضایا نه به انطباق یا عدم انطباق با واقع که مربوط دانستن با ایمان و کفر عالِم و پژوهشگر است. در این مبنا هم عقل نظری که مدرک واقعیت بیرونی است و هم عقل عملی که قادر به ادراک حسن و قبح ذاتی بسیاری از اعمال است، انکار می شود، دیدگاهی که در تقابل با مبانی معرفتی شیعه امامیه است و تشابه تام با دیدگاه اشاعره دارد. حتی در جریان اخباری شیعه که حجیت عقل را بسیار محدود می کند، باز به کلی منکر حجیت عقل نمی شود و در مواردی مانند بدیهیات ریاضی و یا گزاره هایی چون امتناع اجتماع نقیضین حجیت عقل مستقل را می پذیرد و حتی اگر محدّثی مانند فیض کاشانی که مذاقی اخباری دارد، دائره المعارف حدیثی وافی را تالیف می کند، گریزی ندارد که چون کلینی مولف دائرة المعارف کافی، در صدر همه ابواب و فصول، کتاب عقل و سپس علم را بگذارد و بعد به سراغ کتاب حجت و توحید و ایمان و کفر برود، چرا که هویت کلامی و اعتقادی شیعه امامیه با حجیت عقل و تقدم عقل بر وحی و نقل پیوند خورده است، اما این که علما و فقهای شیعه در تاریخ و میدان عمل چقدر به حجیت و به کارگیری عقل پایبند بوده اند، بحث مهم دیگری است.
نفی حجیت عقل و تحویل مقوله صدق و کذب قضایا به حق و باطل و پای ایمان و کفر را در مقوله تفکر و علم و معرفت به وسط کشیدن و از این رهگذر همه علوم و معارف شرقی و غربی و اسلامی و غیر اسلامی را انکار کردن و مدعی ارائه راهی جدید و بی سابقه شدن، اولا استعداد ایجاد فرقه و مذهبی جدید را در کنار هفتاد و دو ملت و آیین موجود دارد و ثانیا می تواند این فرقه را به فرقه ای تکفیری که مخالف خود را به سرعت به انحراف از دین و ایمان و حق متهم می کند و حتی به راحتی حکم قتل و حذف می دهد، تبدیل شود.
از دیگر اندیشه های مطرح شده در فرهنگستان عبارت است:
ـ ضرورت اجرای دین حداکثری و تمدن سازی اسلامی:
میرباقری: برای این كه دین در چرخه دولت مدرن، مضمحل نگردد، باید حكومت دینی را از نو تعریف كرد و رسالت حداكثری آن در سرپرستی و مهندسی توسعه اجتماعی و حركت به سمت تمدن اسلامی و جهانی شدن دین را یادآور شد.
ـ ستیز با تمدن غرب و آمریکا:
میر باقری: آیت الله رئیسی مسئولی در تراز جمهوری اسلامی بود و آنهایی که تصور میکنند با سازش و کنار آمدن با غرب مشکلات را حل میکنند در اشتباه بسیار بزرگی به سر میبرند؛ اینها بزرگترین خیانتها را مرتکب میشوند
ـ دفاع از ولایت مطلقه فقیه:
میر باقری: اگر بخواهیم ساختار مجلس خبرگان را فعالتر کنیم باید بهجای کوبیدن بر طبل نظارت، به «حمایت» از رهبری بپردازیم
ـ عدم اعتقاد به نظام ملت - دولت و نفی جمهوریت و دموکراسی و دفاع از نظام امامت و امت:
میر باقری: نقش امت در شکلگیری حکومت دینی از طریق بیعت است نه رأی. تفاوت جوهری رأی با بیعت در این است که رأی، عموماً بر اساس میل و پسند و هوی شکل میگیرد. مؤمنین مکلفند برای شکلگیری خلافت الهی، به لایقترین شخص اعلام وفاداری کنند.
از نقد دیدگاههای فرهنگستان و آقای میرباقری که بگذریم، این سئوال مطرح است که آیا آقای میرباقری از نامزدهای رهبری آینده است؟ پاسخ: شواهد بیانگر این مطلب است که تنها نامزد مطرح برای این جایگاه ـ اگر چنین فرصتی برای جمهوری اسلامی فراهم شود ـ مجتبی خامنه ای است که از سالها پیش بسیاری از عزل و نصبها و بلکه حذفها و شاید هم مرگها در این مسیر برنامه ریزی شده و چنین فرصتی در اختیار فرد دیگری قرار نخواهد گرفت، هر چند که ممکن است به دلیل حمایت مجتبی از قالیباف در انتخابات اخیر، کسانی از اصحاب سعید جلیلی را آزرده خاطر کرده و آنها را متوجه فردی چون میرباقری کرده باشد اما آنان باید کاملا حواسشان جمع باشد که ممکن است با این گرایش میرباقری را هم در وضعیت حذف قرار بدهند!
این گمانه زنی که ممکن است کسانی میرباقری هراسی قصد داشته باشند که مردم بعدا به رهبری مجتبی در انتخاب بین بد و بدتر رضایت بدهند، البته می تواند در زمره ممکنات در عالم سیاست باشد اما باید پیوسته به جامعه متذکر شد که فاجعه جمهوری اسلامی در حاکمیت دینی و ولایت مطلقه فقیه و نفی جمهوریت و دموکراسی است و نه رهبری این شخص و یا آن شخص، و نجات ایران در عبور از جمهوری اسلامی و استقرار حکومتی سکولار دموکرات است و نه انتخاب بین بد و بدتر.