علی صاحبالحواشی
پاچهورمالیدگی این دست آخوندهای نوظهورِ "ولایی"، واپسین مرحله زوال "معنایی" دین و دینداری مسلمانی در ایران است.
این طلبکاریِ بیشرم که برای دکانش روبه هتاکی به مشتریان "معنویت" آورده است، مصداق آن بصیرت تیز شمسالدین تبریزی است که گفت: "اغلب این شیوخ، راهزنان دین محمد بودند. همه موشان خانه دین محمد، خرابکنندگان بودند".
اما آنجا که بر همین سخن افزود : "اما گربکانند خدای را از بندگان عزیز، که پاککنندگان این موشانند"، بعید است که دیگر در زمانه حاضر مصداقی بیابد. خود او و مولانا از آن بندگان عزیز بودند که بساط موشان دین بهمریختند، لیکن امروز دیگر نه چنان است!
از اینروی نهچنان است که امروز "زیستجهان" مسلمانی در تاب افتادست. انسان امروزین نه چشموگوش بسته پریروزی است که بتوان افساری بر گردنش آویخت و به هر سویی کشیدش؛ او پرسشگری نقاد شده است؛ او سخنها میشنود و "افسارها" میشناسد و کمتر فریب میخورد. همین نیز این "موشان" را جریتر کرده است تا سالوس وانهاده "چرک درون" برآفتاب فکنند.بقول قرآن: یَخربونَ بُیوتَهُم باَیدیهِم [به دستان خویش خانه خود خراب کنند!]
از رضا قطبی تا امام صدیقی! خدایا تو شاهد باش...