Sunday, Sep 1, 2024

صفحه نخست » آقای نتانیاهو! با همین فرمان جلو برو!؛ ف. م. سخن

IMG_4458.pngالبته واضح و مشخص است که آقای نتانیاهو این مطلب را نخواهد خواند و من هم قطعا این مطلب را اگر چه خطاب به ایشان نوشته شده است برای او ننوشته ام بلکه برای مردمی در ایران نوشته ام که به هر دلیل، فرق جنگ با فک جنباندن را نمی دانند و در بحبوحه زدن و کشتن، از خودشان تئوری های بشر دوستانه صادر می کنند.

اسراییل در جنگ تمام عیار با تروریست های فلسطینی ست؛ تروریست های عرب. مشخص است وقتی می گوییم تروریست فلسطینی، منظورمان مردم عادی و بی گناه فلسطین نیستند چنان که وقتی می گوییم جمهوری اسلامی، منظورمان ایران و مردمان غیر وابسته به حکومت نکبت و آدمخوار اسلامی نیست.

تنها راه مقابله با تروریست که کارش ایجاد وحشت است، که کارش کشتار شقاوتمندانه ی آدم ها به بهانه ی مثلا حمایت از مردم فلان و پشتیبانی از جماعت بهمان است، از میان برداشتن عوامل تروریست و خنثی کردن عملیات تروریستی آن هاست. خشک کردن ریشه و آبشخور مادی و مالی آن هاست.

اسراییل در این جنگ مهیب از یک طرف زیر فشار حامیان جهانی تروریست هاست، از یک طرف زیر فشار فک جنبانان «انسان دوست» و البته «یهودستیز» و «ضد امپریالیست» در گوشه و کنار جهان است، از یک طرف زیرفشار مردمی ست که تروریست ها تهدید می کنند اگر اسراییل با آن ها بجنگد، به آن مردم فشار خواهد آورد، و دست آخر هدف نفرت پراکنیِ جماعتی در جهان است که معنی زندگی در وحشتکده ای که تروریست ها درست می کنند را نمی دانند.

در ایران هم که یک حکومت تروریست و وحشت آفرین متکی به تئوری اسلامی النصر بالرعب بر سر کار است حتی مردم داخل کشور و ایرانی ها در چنین وحشتکده ای زندگی می کنند که اگر مخالفتی با حکومت داشته باشی، تو را به شکل قانونی «ترور می کند»، اگر روسری سر نکنی، تو را ترور می کند، اگر در مقابل ظلم و غارت حکومتی ها اعتراض کنی یا صدایت را بلند کنی، دستگاه سرکوب و آدمخوار نظام تو را ترور می کند. ترور و ایجاد وحشت حتی اگر به مرگ منتهی نگردد، باز در وجود آدمی وحشت را تا بن دندان حاکم می کند. وقتی فرمانده ارشد انتظامی در روز روشن و جلوی دوربین های تلویزیونی با لبخندی چندش آور به نیروهای تحت امر خود می گوید که گردن ها را بشکنید من «طبق قانون» جواب اش را می دهم، مشخص است که قانون جنگل حاکم بر کشور، ماده ی نانوشته ای هم به نام گردن شکستن دارد.

اسراییل، در مبارزه ی اخیرش با تروریست های حماس راه درستی انتخاب کرده و اکنون تحت فشار است. قطعا جان اسراییلی ها و حتی جنازه ی آن ها برای «دولت» و «مردم» اسراییل قدر و ارزش بسیاری دارد و دولت اسراییل تلاش می کند جان زنده ها را حفظ کند و در مورد گروگان ها آن ها را به هر نحو که می تواند آزاد کند اما آزاد کردن به قیمت مذاکره و کوتاه آمدن در مقابل تروریست ها اگر چه باعث آزادی صد نفر خواهد شد اما جان صدها هزار انسان را به خطر خواهد انداخت و این موضوع و تصمیم گیری و عمل در رابطه با آن البته کار بسیار بسیار دشواری ست، چنان که دعوت به مقابله ی مردم ایران و جوانان در مقابل حکومت نکبت اسلامی که بی پروا می زند و می گیرد و می کشد کار بسیار بسیار دشوار و پر مسوولیتی ست چون جان عده ی زیادی از بچه های ما را به خطر می اندازد.

من نمی توانم خودم را جای خانواده ی گروگان های اسراییلی یا زندانیان ایرانی بگذارم و متوجه نشوم که چقدر جان عزیزان شان برای آن ها مهم است ولی از طرف دیگر زندگی هزاران انسان را نیز باید در نظر داشته باشم. این همه جوان نازنین در کشور ما از روز اول روی کار آمدن حکومت نکبت کشته شده اند و ما در مقابل آن ها هم مسوول هستیم و نیز آينده ی میلیون ها جوان دیگر در سال های آینده. آيا باید دعوت به سکوت و عقب نشینی در مقابل آدم خواران کرد و همیشه همه ی مردم را گروگان حکومت کرد؟

سوال بسیار دشواری ست که جواب آن را مردم مسوول و حتی زخم خورده باید بدهند.

به نظر من اسراییل تا این لحظه راه درستی در پیش گرفته و در مقابل آیندگانِ خود و حتی مردم جهان به شکل مسوولانه عمل می کند.

ما هم در ایران باید در مقابل حکومت تروریست اسلامی با پذیرش آسیب هایی که خواهیم دید همین طور عمل کنیم والّا سال ها باید بچه های مان گروگان حاکمان نکبت اسلامی بمانند و مرگ تدریجی را به خاطر سکوت بپذیرند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy