ترجمه ی علی شبان
اشاره:
حزب ِ به رسمیت شناخته شده ی دولت لبنان - حزب الله - که در گذشته بخش بزرگی از خاک اسرائیل را مورد تهاجم قرار داده بود،نمی تواند هدفش تنها تروریستی و برای ایجاد ترس و وحشت قلمداد شود؛ بلکه یک جنگ تمامعیار است که هدف آن، پیروزی در جنگ مقدس است و از زمان ظهور اسلام تاکنون ادامه داشته است. در همه ی سطوح و تمام جبهه ها؛ و در اینجا برای نابودی یهودیان و اسرائیل بکار گرفته می شود. و با همین هدف در چند نقطه ی دیگر، برای نابودی ملحدان، مرتدان و کافران فاسد دست بکار خواهد شد. بوعالم صنصال - نویسنده و اندیشمند الجزایری
***
بوعالم صنصال، نویسنده ی الجزایری در ۱۹۴۹ چشم به جهان گشود. شاید برای آندسته از خوانندگان مطالب این قلم، این نویسنده ی الجزایری ساکن فرانسه، نامی آشنا باشد زیرا چند مقاله و نگاه وُ نظر از او را طی این سالها معرفی کرده ام. این نویسنده ی سرشناس جهانی که آخرین کتابهایش را در تبعید و نزد ناشران پاریسی منتشر کرده است، برخی از آنها به چندین زبان ترجمه شده اند.
او معتقد است که آینده متعلق به علم است و ما به روشنی میبینیم که از ادیان و کتاب های مقدس انتظاری نباید داشت. فزون بر این، ما نمیتوانیم انسان را از میل به یافتن ِ راه ِ حلی که او را از رنج و مرگ رهایی بخشد، محروم کنیم. البته برخی به خدایان و یا به خدای یگانه اعتماد دارند ولی دیگر درعصر کامپیوترهای کوانتومی و هوش مصنوعی، چشم اندازی غیر قابل انکار و روشن ِ دیگری در برابر انسانها گشوده شده است. و همه اینها ظرفیتهای انسان را برای برانگیختن طرحی نو در جهان ِ امروز، بی نهایت افزایش میدهند و حتی چند برابر می کنند. و طبیعتاً متوجه میشویم که از ارزشهای اعتقادی و همه آنچه را که به آنها متوسل می شدیم، کاری ساخته نیست. بوعالم صنصال از ایده ای که در آن؛ گذشته، حال و آینده از یکدیگر پیروی میکنند را نادرست میداند و معتقد است که گذشته، حال و آینده در هم تنیده شده اند. و این همان چیزی است که او در رمانش « زیستن» Vivre به تصویر می کشد.
این نویسنده و متفکر الجزایری در پاسخ به پرسش روزنامه لوموند در ۱۲ ژانویه ۲۰۲۴ در مورد پذیرش ِ اسلام گرایان در اروپا، با نگاهی انتقادی از اسلام گرایی در الجزایر [ بخوانید در همه ی کشورهای مسلمان]، و حتی در اروپا و فرانسه میگوید : در غرب میتوان سه مکان را نام برد که پدیده ی اسلام گرایی در آنها بخوبی مدیریت میشود : فرانسه، کانادا و بلژیک. در این کشورها با سخنرانی و گفتمان های پرشور و هیجانزده درباره ی تنوع و گوناگونی - که در تئوری بسیار زیبا بنظر میرسند - حرفهای زیادی شنیده می شود. ولی در عمل و در زندگی روزمره مشکلاتی برای این کشورها ایجاد شده، که اکنون همه ی آنها در پیدا کردن راه حل، دچار سرگیجه شده اند. یک فرد به تنهایی میتواند بدون توشه ی فرهنگی خود سفر کند، اما هرگز خیل عظیمی از گروه های جمعیتی نمیتوانند : آنها لزوماً فرهنگ خود را به همراه دارند و به هر جا که میروند، میبرند.
با این حال، دولت های اروپایی سعی دارند در همه ی حوزه های گوناگون ِ جامعه؛ تمایلات جنسی و زندگی خصوصی ی مردم خود آگاهی پیدا کنند تا بتوانند کمکهای ضروری را به آنها برسانند. ولی قادر نیستند یک مُدل واحد بر همگان پیشنهاد کنند. به طور خلاصه، این سه کشورغربی [ و تعداد بیشتری از دیگر کشورهای اروپایی] در طی سالیان دراز بدون امکانات مادی ی لازم، از نظر مسکن و غیره،سخنرانیهای بسیار سخاوتمندانه ای برای مهاجر پذیری سر داده اند.
در پاسخ به پرسش دیگری از سوی روزنامه لوموند در مورد قتل عام ۷ اکتبر ۲۰۲۴ توسط گروههای تروریستی حماس و به ثمر رسیدن پیمان ابراهیم (عادی سازی روابط دیپلماتیک بین امارات متحده عربی، بحرین و اسرائیل)؛ بوعالم صنصال معتقد است که بیشتر، شانس آن وجود دارد که وقفهای موقتی باشد. اما بدون شک اسلام گرایی در این لحظه پیروز است. او از پیمان ابراهیم بهت زده و ناراحت بود. اسلام گرایان، اسرائیل را با تردستی در شرایط سخت و تحمیل شدهای قرار داده اند. و هدف آنها مشخصاً ایجاد نفرت نسبت به غرب [ در صورت کمک به اسرائیل در این ماجرا] و نیازشان به بازسازی یک اسلام گرایی بین المللی و ایجاد موجی شُوک آفرین بود. حماس که در آغاز یک جنبش مقاومت و گهگاه تروریستی قلمداد میشد، در ۷ اکتبر، صد در صد به جرگه ی یک سازمان تروریستی پیوست. و حماس خود را آماده ی قربانی کردن نیمی از جمعیت غزه برای برانگیختن محکومیت یکپارچه ی اسرائیل که در جایگاه ِ دفاع مشروع از خود قرار داشت، معرفی کرد و اسرائیل در این میان، با محکومیت همه جانبه روبرو شد. در الجزایر، دولت هر چه بیشتر به اسلام گرایان امتیاز می داد، آنها بیش از آن درخواست می کردند، تا کار به جایی رسید، که ارتش جایگزین عدالت شد.این چیزی است که در غزه دارد اتفاق می افتد.و ناگفته نباید گذاشت که چون FIS ( جبهه نجات اسلامی، حزب اسلام گرای الجزایر، منحل شده در سال ۱۹۹۲)، در اسرائیل نیز سردمداران مذهبی،تلاششان بر چرخاندن هرچه بیشتر امور بر پایه ی مذهب است.
ترجیح میدهم بگویم من «سلام هراس» هستم.هر چند شاید درست ترمی بود اگر دیدگاهی مثبت به اسلامی که در آن متولد شدهام، تحصیل کردهام داشته باشم اما آنرا فاقد معنویت که ادعا میکند، می دانم. کلاً ما مجبور به دوست داشتن مذهب نیستیم، من شخصاً با هیچ یک از آنها همنوایی ندارم. اما میتوانم با آنها زندگی کنم تا زمانی که آنها به فضای عمومی حمله ور نشوند و خرد سالان را برای رسیدن به اهداف خود، به خدمت نگیرند. اگر در اوایل قرن بیستم یک فرانسوی بودم، حتماً یک ضد روحانی قلمداد می شدم. مهمتر از همه، من به عقل انسانی معتقدم : زیبایی و معنویت در آن، بیش از هر دینی است. انسان قادر است بی نهایت را کاوش کند، از اعماق کیهان عکسبرداری کند؛ بدون اینکه دلسرد شود، به پرسشگری ادامه دهد. باید بگویم در پایان ِ کتابم بنام ِ ۲۰۸۴، آن را در مقایسه با آنچه در پانزده سال پیش نوشته بودم، ناچیز یافتم. به عبارت دیگر، در آن انتقادهای تندی به اسلامیسم نشان داده بودم. بویژه، در تمام مرحله ی نگارش آخرین کتابم، خود را از توهین به مقدسات منع کردم. ع.ش
و اینک برگزیده ای از یک گفتگوی بلند ِ روزنامه فیگارو (چاپ پاریس) را با این روشنفکر و نویسنده ی تبعیدی الجزایری میخوانیم *:
فیگارو : آیا ما بیش از هر زمان دیگری در برابر یک درگیری جهانی هستیم؟
اسلام دینی است که هدفش حکومت بر جهان است. و این چیز تازهای نیست و از نخست نیز چنین بوده است. اسلام توانست سرزمین های وسیعی را در جهان فتح کند، گاهی مسالمت آمیز و از طریق موعظه و نشان دادن خود به عنوان حامیان تهیدستان؛ و گاهی هم با خشونت، زمانی که در راه خود با مقاومت روبرو میشد. او در اروپا دوبار در پوآتیه [ شهری در غرب فرانسه] در سال ۷۳۲ و در اتریش سال ۱۵۲۹؛ و یکبار هم در اسپانیا که در ۱۴۹۲، از آنجا به بیرون رانده شد.تا زمانی که خود ِ مسلمانان در اسلام تغییر و تحولی ایجاد نکنند تا بتواند در جهت ِ دموکراسی و سکولاریسم حرکت کند، امیدی به رستگاری آن نباید داشت. آیا مسلمانان آماده ی این تغییر و اصلاحات هستند؟ آری اگر اسلام گرایان نتوانند مانع آن شوند.
فیگارو : آیا درگیری اسرائیل و فلسطین، یک درگیری دو سرزمین است یا بخشی از به اصطلاح بر خورد تمدن هاست؟
بیائید خودمان را گول نزنیم و اصطلاحات درست را بکار ببریم : عملیاتی که علیه اسرائیل رخ داد، نیازمند ماه ها آموزش و آمادگی بود : همراهی یک کشور خارجی که ایران نام دارد و در درجه دوم قطر و همچنین چند کشور دیگر ِ منطقه که از دور و نزدیک در درگیری دست داشتند.
حزب ِ به رسمیت شناخته شده ِ دولت لبنان - حزب الله - که بخش بزرگی از خاک اسرائیل را مورد تهاجم قرا داد،نمی تواند هدفش تنها تروریستی و برای ایجاد ترس و وحشت قلمداد شود؛ بلکه یک جنگ تمامعیار است که هدف آن، پیروزی در جنگ مقدس است که از زمان ظهور اسلام تاکنون ادامه داشته است. در همه ی سطوح و تمام جبهه ها؛ و در اینجا برای نابودی یهودیان و اسرائیل بکار گرفته می شود. و با همین هدف در چند نقطه ی دیگر، برای نابودی ملحدان، مرتدان و کافران فاسد دست بکار خواهد شد.
در اینجا بر « برخورد تمدن ها»، اصطلاح درستی نیست. برای اسلام گرایان، تمدنی جز تمدن ِ اسلام وجود ندارد. همه چیز دیگر فقط میتواند حاصل ِ « جاهلیت» باشد که دنیای سیاه ِ گناه، جهل و بربریت را بوجود » می آورد. و تنها راه ِ نجات، این است که باید به فرمان خداوند تسلیم شود وگرنه نابود خواهد شد. این جنگ مقدس تا پیروزی کامل خداوند، در روی زمین متوقف نخواهد شد. این کاری است که باید به سرانجام برسد، این چیزی است که در ذهن اسلامیت ها می گذرد.
مبارزه با تروریسم و جنگ، کار دولت های ماست، اما مبارزه با دفاع مقدس که اسلامیست ها پی گیرش هستند، با کیست؟ سیاستمداران، مذهبی ها، فیلسوفان؟ درواقع هیچکس در مقابل آن ایستادگی نمی کند و اسلامیست ها با هیچ مقاومتی روبرو نیستند. ولی برعکس، بیشعوران و فرصت طلبانی هستند که در خدمت اسلام گریان و دنبال ِ روی آنها می شوند. در فرانسه در لیست خائنان میتوانید دانشگاهیان، هنرمندان، مردان سیاسی - از همه نوع و از همه گرایش ها - را بر شمرید. ولی آنچه مسلم است، احمقها و فرصت طلبان در پایان خدمتشان به آنها، مانند بقیه کشته خواهند شد. نا سپاسی نخستین خصلت ِ اسلام گرایان است, آنها زحمت ِ پایبندی به هیچ اخلاقی را به خود را نمی دهند.ریمون آرون Raymond Aron [ فیلسوف، جامعه شناس، ادیب و نویسنده فرانسوی ۱۹۰۵-۱۹۸۳]، بیشک به این افراد اشاره داشت که گفت : «جهل و حماقت از سازندگان مهم تاریخ هستند.» و ما هماکنون در همان جا ایستاده ایم.
فیگارو : آیا حمله ی ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را میتوان «جهاد» نامید؟
میل بسیار شدید ِ رقابت در میان اسلام گرایان ِ جوان وجود دارد که همیشه آرزومند ورود ِ شتابزده به پانتئون [ آرامگاه مشاهیر] هستند. این آمادگی نزد اسلامیست ها به عنوان ِ ایمان آوردن دوباره است که میگویند در آخرت امتیاز مند خواهد بود و شهدا نزد خداوند به تعالی خواهند رسید. متاسفانه، این قتل عام ها در میان اسلامیست های جوان فرانسوی خطر شیفتگی هولناکی را بر می تابد.
فیگارو : آیا امروز تفاوتی بین حماس و داعش وجود دارد؟
هنگامی که داعش قد علم کرد؛ روح ِ پیروزی مطلق را در بینش ناب مسیحائی و آخرالزمانی اسلام سَلفی اتخاذ نمود : خدا بازیگر اصلی است و برنده خواهد شد. داعش بلافاصله قوانین دفاع مقدس را پذیرفت؛ سرعت هر چه بیشتر ِ حملات، نابودی بی حد وُ حصر و چپاول وُ غارت. اما به دلیل کمبود منابع و فضای لازم، حماس به سیاست واستراتژی متوسل میشود که تنها هنر اوست.حماس یکبار که دست به حمله زد می داند که آخرین تلاش خود را کرده است و و در فرصت بعدی نمیتواند بیش از آن انجام دهد.... همچنین باید بدانیم که فلسطینی ها هرگز نتوانسته اند خود را تثبیت کنند و به تنهایی درباره ی رویکردی تصمیم بگیرند. آنها هرگز چیزی جز جناح مسلح اعراب و در جهت اتحاد با آنها و یا جمهوری اسلامی ایران نبوده اند.
اما غزه منحصر به حماس نیست. اهالی ساکن غزه که جهاد نمی کنند، مشکل زندگی و روزمره گی دارند.کمبود فضا، هوا، آزادی و حتی عدم امکان مسافرت به جایی که نفسی تازه کنند. برای انجام همه ی این آمال و آرزوها، آنها باید خود را از نفوذ حماس که آنها بازوی زنده ی خدا می دانند، رها کنند.باید به آنها کمک کرد تا بفهمند که دست رد به سینه ی حماس، خیانت به خدا نیست، و درست برعکس، دوست داشتن او در صلح و آرامش جهانی برای آنهاست. من به دوستان ِ اسرائیلی خود میگویم که برای مبارزه با حماس و ریشهکن کردنش، باید به مردم غزه کمک کنیم تا خود را از نفوذ آن رها کنند.در این مسیر، آنها دوستان واقعی را در سراسر جهان خواهند یافت که نخستین آن، اسرائیل خواهد بود.شاید ما همچنان باید به اسرائیلی ها کمک کنیم تا خود را از شر بنیاد گرایان مذهبی که دارند ارزشمندترین دستاورد آن کشور یعنی دموکراسی را تضعیف می کنند، نجات دهند.
نوشتههای داخل ِ [ ] از مترجم است.