Monday, Oct 21, 2024

صفحه نخست » نگاه به شاهزاده رضا پهلوی از زاویه ای دیگر...؛ ف. م. سخن

IMG_5794.jpegدر به قول امروزی ها «سپهر سیاسی ایران» دو گروه از مخالفین جمهوری نکبت اسلامی حضور دارند:
-هواداران پادشاهی و شاهزاده رضا پهلوی
-دشمنان خونی پادشاهی و شاهزاده رضا پهلوی.

هر دو گروه هم تا سر حد مرگ نفرت خودشان از یکدیگر را در کلام و نوشته ها نشان می دهند.

هواداران -دروغین یا راستین- پادشاهی، معتقدند که ایران را گروه دوم که چپول و پنجاه و هفتی و کمونیست و امثال این ها نامیده می شوند بر باد دادند و آخوندهای نکبت را بر ایران حاکم کردند. البته این گروه دوم، مبرّا از این اتهام نیست گیرم که جزو بر باد دهندگان ایران، دشمنان خارجی و کمپانی های نفتی هم بودند که بدون طراحی و تصمیم گیری آن ها، لنین و محمد هم نمی توانستند پادشاهی را بر اندازند و آخوند ها را جایگزین آن کنند.

در اینجا نمی خواهم وارد این بحث شوم چون به اندازه ی کافی مخالف و موافق طی چهل و اندی سال گذشته در این باب سخن رانده اند و مطلب نوشته اند. عرض من در اینجا کمی متفاوت است.

اما دشمنان خونی پادشاهی که در حدّ پدر کشتگی از خاندان پهلوی نفرت دارند، در حال حاضر که جز شاهزاده رضا پهلوی کسی از این خاندان باقی نمانده است و ایشان در سال انقلاب جوانی بودند که هیچ فعالیت خاص سیاسی نداشتند و بعد از انقلاب هم جز از دمکراسی و آزادی و حقوق بشر سخنی به میان نیاورده اند. ایشان همواره -جز چند هفته ای که با آن گروه کذایی منشور تجزیه طلبان نشست و برخاست کردند که هواداران ایشان این عمل را برنامه ریزی شده نامیدند اما به اعتقاد من چاله ای بود که در آن افتادند ولی خیلی زود خود را از آن بیرون کشیدند- به تمامیت ارضی، دمکراسی، جدایی دین از حکومت، و ارکان سیاسی یک جامعه ی مدرن معتقد بودند و هستند، از نظر خانوادگی بسیار سالم زندگی کرده اند، شاهزاده هستند و به فنون کشورداری در سایه ی پدر بزرگوار و مادر اهل فرهنگ شان آشنا هستند و ضعف و قدرت جامعه ی ایران را می شناسند و صابون دردناک قسمت ضعیف جامعه به تن شان هم خورده، چشم و دل سیر هستند و مثل عده ای که برای رسیدن به قدرت پشتک وارو هم حاضرند بزنند و لئامت اجتماعی شان را به شیوه های مختلف نشان دهند، باری دشمنان پادشاهی و خاندان ایران ساز پهلوی ایشان را «به درستی» سمبل دوران خوش گذشته ی کشورمان می بینند و این سمبل را به هر طریق که هست می خواهند لگد مال کنند که بر عکس خواسته شان هر چه بیشتر در این موضوع دست و پا می زنند خود را بیشتر از چشم مردم می اندازند.

اما کسانی مثل من و امثال من که شاید از نظر تعداد کم باشیم، اما راه پر فراز و نشیبی را از قبل از انقلاب تا کنون پیموده ایم و به رغم «چپ» بودن و مخالف نظام سلطنتی بودن، چون برای ما نه ایده و ایدئولوژی و چپ و غیر چپ و همفکر و غیر همفکر و حتی نوع نظام سیاسی مهم بوده و هست نه به کسی وابسته ی مادی یا معنوی یا شغلی هستیم و مثل گذشته -که بسیار خطاها کردیم- همچنان به فکر ایران و سعادت مردمان اش هستیم، امروز در غوغای آخوندها از یک طرف و بدخواهان کشور و مردم ایران از طرف دیگر بر این باوریم که وجود و حضور شاهزاده حتی اگر دست به هیچ عمل تشکیلاتی نزنند -که بهتر است با مشاورانی که دارند کلا از عمل پرهیز کنند و به عنوان سمبل ایران و مردم ایران با خارجی های همترازشان گفت و گو کنند و مصاحبه کنند و به دنیا نشان دهند که ایرانی ها آدم حسابی هستند و ایشان سمبل آن هاست که می توان با او نشست و گفت و گو کرد، و اگر به قول نخست وزیر اسراییل به امید خدا نظام حاکم بر ایران سرنگون شد ایشان را به عنوان محور نگهدارنده ی یکپارچکی کشور و مردمان اش بخصوص در دوران گذار که دشمنان ایران و ایرانی برای آن دوران دندان تیز کرده اند و مرحله ی گذار دستکم دو سه سالی پر از زد و خورد خونین خواهد بود تا ایران اگر بگذارند به آرامش برسد، باری، پس از آن می توان تصمیم گیری های درست و بر مبنای دمکراسی و این ها کرد، هر چند من به جدّ معتقدم در دوران گذار سخن از دمکراسی بازی و رای مردمی و لفاظی هایی شبیه به این نتیجه ای جز بر باد دادن ایران و به جنگ درونی و بیرونی کشیدن مردم نخواهد داشت و به همین خاطر تنها تقاضای من این است که شاهزاده قدر خود را بدانند و مراقب جایگاه و اهمیت خود باشند که از این قدر و ارزش کاسته نشود و خود را گیر دمکراسی بازی در مرحله گذار که مرحله کماکان جنگی ست نیندازند و بعدها که ثبات بر قرار شد هر رکن دمکراسی که خواستند، اجرایی کنند که خوشبختانه ما در آن مرحله نخواهیم بود و نیازی به توصیه های ما نخواهد بود! :)

یک نکته معترضه عرض کنم و آن این که دوستداران پهلوی همیشه دوستدار او بوده اند و در کار این خاندان هرگز خطایی ندیده اند، و دشمنان پدر کشته ی پهلوی هم از شدت کین، حاضرند ایران و ایرانی به باد فنا بروند ولی پهلوی نباشد. امثال من که نه نفع مادی، نه نفع معنوی، نه هیچگونه نفعی از این سخنان نداریم (شاهزاده اصولا ماها را قبول ندارند و عددی به شمار نمی آورند) قطعا با در نظر گرفن منافع ملی سخن می گوییم و بعد از سال ها فعالیت سیاسی چشم و گوش بسته هم نیستیم که این اندیشه را بدون ارزیابی تمامی جوانب تبلیغ کنیم.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy