مهدی نصیری: با وجود ترس و نگرانی ای که کاملا از وجنات و جبین حاکمیت پیداست، همچنان بر ادامه نبرد موشکی با اسراییل اصرار دارد
45 سال شعار آمریکا ستیزی و اسراییل براندازی اکنون بیش از هر زمان دیگر در حال به بار نشستن است!
از اولین نتایج ستیز انقلاب 57 با جهان که به تحریک صدام حسین برای حمله به ایران پرداخت جنگی ویرانگر با عراق بود که بعد از 8 سال نبرد خونین بالاخره آقای خمینی که هرگز اجازه کوتاه آمدن و مذاکره را نمی داد و صلح را خیانت به رسول الله می دانست، کوتاه آمد و جام زهری که برای ملت آب حیات بود، نوشید و نائره جنگ خوابید، هر چند در بیانیه های بعدی اش همچنان بر شعار فتح سنگرهای کلیدی جهان و به خاک مذلت نشاندن ابرقدرتها کوبید و این دستمایه ای برای جانشینش شد تا راه او را ادامه دهد و ایران و ایرانیان را به نقطه کنونی که نگرانی از جنگی ویرانگر است بکشاند!
گویا حوادث یک سال اخیر پس از جنگ نابخردانه و تروریستی 7 اکتبر حماس که بهانه نابودی هزاران فلسطینی و نابودی شهر غزه را توسط اسراییل فراهم آورد و نیز جنوب لبنان و مناطق شیعه نشین بیروت و دیگر مناطق شیعه نشین مانند بعلبک را به مناطقی جنگی تبدیل کرد، هنوز حاکمیت را به نوشیدن جام زهری دیگر، متقاعد نکرده و با وجود ترس و نگرانی ای که کاملا از وجنات و جبین حاکمیت پیداست، همچنان بر ادامه نبرد موشکی با اسراییل اصرار دارد.
هر چند شواهدی از عقب نشینی و تلاش برای مذاکره دیده می شود اما چندین برابر آن، رجزخوانی برای جنگ و حمله از سوی فرماندهان سپاه مشاهده می شود.
حتی اگر وقوع جنگی تمام عیار بین ایران و اسراییل قطعی نباشد ولی در حد احتمالی قابل اعتنا مطرح باشد، وظیفه همه نیروهای سیاسی ایران دوست این است که با تمام توان خود به حاکمیت هشدار دهند که از ورود به این گرداب هائل و خطرناک اجتناب کرده و ایران را به سمت نابودی پیش نبرند.
حاکمیت باید این نکته را دریابد که او و نیروهای نیابتی اش آغازگر این جنگ بوده اند نه اسراییل، و این بدان معناست که اسراییل پشتیبانی و لااقل سکوت بسیاری از کشورها و بخش وسیعی از افکار عمومی و نهادهای بین المللی را در کنار حمایت تمام عیار نظامی و سیاسی آمریکا همراه خود دارد.
باید به حاکمیت و سرداران جنگ دوست یادآور شد که اگر سودای جنگ دارند و البته بیش از همه بر نابرابری توان نظامی خود با دشمنشان آگاه هستند، به گونه ای بجنگند که تنها خود در معرض فیض شهادت و سفر به آخرت باشند.
ملت مظلوم ایران در آرزوی زندگی و آزادی و آبادی تحت حاکمیتی دموکرات، مشروطه و نه مطلقه است و مدتهاست که بهشت مورد نظر حاکمان مدعی دین و دینداری جمهوری اسلامی را نه به دو گندم فروخته است.
عباس عبدی: باید گریست!