طی ۱۰ هفته آینده، احتمالا نهادهای تصمیمگیر در ج.ا، درگیر انتخابهای راهبردی سختی در ارتباط با برنامه هستهای خواهند شد. از جمله، انتخاب اینکه آیا باید در زمان باقی مانده تا استقرار دولت ترامپ، برنامه هستهای را -در حد ممکن- به نقطه بیبازگشت نزدیک کنند یا نه؟
با در نظر گرفتن خاستگاه فکری جریانهای حکومتی رقیب در ایران، قابل تصور است که در سطح نظام، در همین ارتباط دو دیدگاه مشخص وجود داشته باشد:
۱- «توسعه حداکثری» برنامه هستهای؛ برای رسیدن به نقطهای که بتوان از آن، به مثابه ابزاری بازدارنده در مقابل دولت بعدی آمریکا -یا حتی به عنوان اهرمی برای چانهزنی احتمالی با واشنگتن- استفاده کرد.
۲- «احتیاط حداکثری» در پرونده هستهای؛ برای پرهیز از درگیری حداکثری با دولت ترامپ -مشخصا برای پرهیز از واکنش بیسابقه اسرائیل که ممکن است واشنگتن را هم، در ابعادی غیرمنتظره درگیر کند.
پیشبینی اینکه حامیان کدام یک از دو رویکرد، بخت بیشتری برای به پیشبردن حرف خود خواهند داشت، بهآسانی ممکن نیست. حتی نمیتوان مطمئن بود که رهبر جمهوری اسلامی ایران، لزوما مسئولیت «تعیین تکلیف» مباحثاتی از این جنس را خواهد پذیرفت یا نه.
ولی با در نظر گرفتن محورهای آشنای اختلاف نظر حکومتی در موضوع هستهای، تصور آنکه در دو ماه و نیم آینده، حلقههای تصمیمگیر نظام درگیر چنین بحثهایی نشوند، دشوار به نظر میرسد.