صابر گُلعنبری
شب انتخابات آمریکا طی یادداشتی به اهمیت و حساسیت دو ماه و نیم پیشرو از روز بعد از این انتخابات تا 20 ژانویه روز تحلیف رئیس جمهور منتخب این کشور پرداختم و یکی از سناریوهای مطرح شده هم چراغ سبز ترامپ به نتانیاهو برای تمام کردن کارهای ناتمام خود قبل از به قدرت رسیدن او بود.
امروز هم مایک اوانس از مشاوران اوانجلیست ترامپ به روزنامه اسرائیلی یدیعوت احرونوت گفته است که رئیس جمهور جدید آمریکا دوست دارد که اسرائیل کار خود را تا 20 ژانویه تمام کند؛ هم حماس و حزبالله را نابود و هم به تاسیسات نفتی ایران برای فروپاشی اقتصاد آن حمله کند.
اوانس گفته است که پنجره فرصت برای اسرائیل فقط تا ژانویه باز است.
پرواضح است که حماس و حزبالله چنان که در این 13 ماه جنگ تمامعیار نابود نشدند، در این مدت کوتاه هم این اتفاق نمیافتد، اما یک روی دیگر چراغ سبز ترامپ برای اقدام علیه ایران در این دو ماه و نیم، نه فقط باز گذاشتن دست نتانیاهو برای انجام امور ناتمام خود، بلکه با هدف چالشآفرینی جدی برای دولت بایدن است. به این معنا که بایدن و دولتش درگیر تنشی بزرگ در خاورمیانه در مقابل ایران شود.
هیچ بعید نیست که هدف دیگر ترامپ فراهم شدن شرایطی برای نمایش چهرهای صلحطلب از خود پس از 20 ژانویه با توقف جنگها و تنشها پس از ورود آن به فاز خطرناکش باشد.
البته رویکرد ترامپ نه راهاندازی جنگ در دوره خود بلکه همچنان فشار سیاسی و اقتصادی است و از این رو هم تمایلی به ادامه جنگ پس از تحلیف خود ندارد و این چیزی نیست که نتانیاهو میخواهد.
در این زمینه ایتمار ایخنر خبرنگار سیاسی روزنامه اسرائیلی یدیعوت احرونوت امروز نوشت که ترامپ دیگر در معذوریت آرای اوانجلیستها نیست و حتی برای به دست آوردن جایزه صلح نوبل ممکن است نتانیاهو را هم قربانی کند!
روزنامه چپی هاآرتص نیز امروز طی مقالهای به قلم نداو تامیز ضمن تاختن به ترامپ از راستگرایان خواسته است زیاد هم خوشحال نباشند؛ چون اگر نتانیاهو در چهار سال آینده مطابق میل ترامپ عمل نکند، بهای آن را پرداخت خواهد کرد.
اما اگر ترامپ بخواهد در این دو ماه و نیم پیشرو از کیسه دولت بایدن خرج کند و فشار به ایران در این مدت وارد مرحله تازهای شود، هدف دیگر او میتواند خلق شرایطی در مقابل ایران باشد تا از نگاه او از هم اکنون بستر برای کسب امتیازات کلانی از تهران از موضع قدرت در میز مذاکرات آینده فراهم شود.
اما به احتمال زیاد دولت بایدن متوجه این رویکرد و دام ترامپ هست و بعید است که در این مدت باقیمانده بخواهد خود را درگیر جنگی گسترده در منطقه کند و از این رو ترجیحا تلاش خود را خواهد کرد که نتانیاهو را مهار کند و این اتفاق نیفتد؛ مگر این که تحول میدانی ناخواستهای رخ دهد.
اما خود نتانیاهو نیز بر خلاف تصورات زیاد اهل ریسک نیست و تا زمانی که حمایت و ورود آمریکا در هر جنگی علیه ایران را از قبل تضمین نکند، آتش جنگی منطقهای را شعلهور نمیکند.
در کنار آن هم برخی ناظران بعید نمیدانند که بایدن در این دو ماه بر نتانیاهو برای رسیدن به توافق فشار جدی وارد آورد؛ اما چه بسا بیبی ترجیح دهد که این امتیاز را به ترامپ بدهد تا مورد خشم او واقع نشود و نه بایدن.
با این حال باید دید بخش فراحزبی قدرت و به عبارتی دیگر «دولت پنهان» در آمریکا (از لابیها گرفته تا ..) چه میخواهد و در این مدت تا روز تحلیف به دنبال چیست.
در کل، منطقه در دو ماه و نیم پیشرو ظرفیت تحولات سترگی در جهت توقف و یا تشدید و گسترش جنگ دارد.
فعلا باید دید نتانیاهو با بازگشت ترامپ چه نوع بهرهبرداری از این وضع با چراغ سبز او میکند و تا کجا پیش میرود و بایدن نیز این دو ماه و چند روز را چگونه مدیریت میکند. آیا در دام نقشه احتمالی ترامپ و نتانیاهو میافتد و با آن همراهی میکند یا در مقابل آن میایستد و همچنین ایران به چه شکلی و در چه سطحی تهدیدهای خود برای پاسخ به اسرائیل را عملی خواهد کرد.