فرامرز داور - ایران وایر
گزارش شده که «ایلان ماسک»، مالک شبکه «ایکس» و ثروتمندترین فرد جهان با «امیرسعید ایروانی»، نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک دیدار کرده است.
ماسک در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، یکی از کلیدیترین نزدیکان «دونالد ترامپ»، رییسجمهوری منتخب ایالات متحده بود. هرچند نمایندگی جمهوری اسلامی حاضر نشده اطلاعاتی از این دیدار منتشر کند اما در عین حال ماسک هم اصل این ملاقات را تکذیب نکرده و به نظر میرسد که دیدار ادعا شده در رسانههای امریکایی واقعا انجام شده است.
ملاقات در شهر نیویورک بوده است، چرا که سفیر جمهوری اسلامی مطابق تحریمهای ایالات متحده، اجازه تردد در نیویورک در فاصله دورتر از محل نمایندگی ایران و مقر سازمان ملل متحد و خروج از این شهر را ندارد.
دیدار یک روز پیش از آن انجام شده است که رییسجمهوری منتخب امریکا ایلان ماسک را نامزد وزارت تازهتاسیس «کارآمدی دولت» کند که قرار است پس از مراسم تحلیف ترامپ و آغاز ریاست جمهوری او در دی ماه شکل بگیرد.
مطابق محدودیتی که «علی خامنه ای» برای مقامهای دولت تعیین کرده است، نماینده دائم جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد در نیویورک مجاز نیست با مقامهای دولت مستقر ایالات متحده تماس برقرار کند اما اجازه دارد با اعضای کنگره، مقامهای سابق دولتی و افراد نزدیک به رییسجمهوری که دارای مقام رسمی نیستند، دیدار داشته باشد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
در اواخر دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، «رند پال»، یکی از سناتورهای جمهوریخواه نزدیک به دونالد ترامپ در زمان حضور «محمدجواد ظریف» در سازمان ملل متحد به نیویورک رفت و در دیدار با وزیر وقت امور خارجه ایران، پیام ترامپ در دعوت برای حضور در کاخ سفید و ملاقات با رییسجمهوری امریکا را به او داده بود.
ظریف خود روایت کرده بود: «[سناتور پال] به سراغ من آمد و گفت آقای ترامپ برای حضور در کاخ سفید از شما دعوت کرده و در ضمن گفته است دو هفته دیگر شما را تحریم میکند. این مساله را به تهران منتقل کردم و گفتم در صورت عدم موفقیت، مجازات (تحریم شدن) را میپذیرم. اما پیام به مراحل عالی نرسید و در سطوح پایین رد شد.»
دیدار یکی از وزرای پیشنهادی دولت دوم ترامپ با ایروانی در نیویورک، مطابق تعاریفی که «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی داده است، هنوز ملاقات رسمی یک مقام دولتی امریکا با نماینده ایران محسوب نمیشود. بنابراین، احتمالا از دید تهران، فرصت خوبی برای تبادلنظر با افراد رییسجمهوری است که هنوز رسما وارد کاخ سفید نشدهاند. با این وضعیت، دستور خامنهای هم به صورت ظاهری نقض نمیشود.
پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری اخیر امریکا میتواند سبب نگرانی جدی جمهوری اسلامی باشد. خروج ایالات متحده از توافق اتمی «برجام» و اعمال بیسابقهترین تحریمهای امریکا در دوره ترامپ علیه جمهوری اسلامی انجام شد. هماینک خامنهای، اعضای نزدیک به او و برخی از منصوبانش در تحریم ایالات متحده قرار دارند و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در «فرمان اجرایی» ترامپ، یک سازمان تروریستی خارجی است.
رویه خامنهای در برابر دولتهای امریکا طی ۳۵ سالی که حکمران جمهوری اسلامی بوده، سرسختی در برابر روسای جمهوری از حزب دمکرات و نرمش تاکتیکی در برابر روسای جمهوری از حزب جمهوریخواه بوده است.
به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد پیش از شروع دوره ریاست جمهوری ترامپ، نشانههای واضحی از علاقمندی به کنترل سطح تنش با امریکا ارسال کند.
«عباس عراقچی» وزیر امور خارجه و «محمدجواد ظریف» معاون رییسجمهوری ایران در امور راهبردی گفتهاند مذاکره برای تامین منافع جمهوری اسلامی ایران غیرممکن نیست.
عراقچی حتی سیگنال قویتری داده و گفته ایران میز مذاکرات اتمی را هم ترک نکرده است.
خامنهای در آغاز دوره ریاست جمهوری «جو بایدن» پیششرط گذاشته بود که حضور امریکا در مذاکرات اتمی منوط به لغو تحریمهای دوره ترامپ و سپس راستیآزمایی آن توسط جمهوری اسلامی است. اما پس از مدتی از این شرط عقبنشینی کرد و به عراقچی که آن زمان معاون وزارت خارجه بود و سپس جانشین او، «علی باقریکنی» که برادر داماد رهبر است، اجازه مذاکره با «رابرت مالی» را داد.
عراقچی در کتاب خاطرات خود نوشته است آن شیوه از مذاکره که خامنهای تجویز کرده، زمانبر و غیرممکن بوده است، برای همین او دست به مذاکره مکتوب مستقیم با مالی زده بود.
دونالد ترامپ کمتر از دو ماه دیگر مجددا رییسجمهوری امریکا خواهد بود. با توجه به افرادی که او به عنوان وزیر و اعضای کابینه نامزد کرده است، به نظر میرسد دولت دوم او موضع مخالفتری در برابر جمهوری اسلامی در مقایسه با هشت سال پیش دارد؛ از جمله «مارکو ربیو»، وزیر خارجه پیشنهادی او که از مدافعان حمله به جمهوری اسلامی ایران است.
حکومت ایران از هشت سال پیش که ترامپ اولین بار به کاخ سفید راه پیدا کرد، از نظر بنیه اقتصادی و مالی به مراتب ضعیفتر و از جهت مشروعیت داخلی و بینالمللی در مرحله بسیار بیثباتی است. درآمدهای مالی آن از فروش نفت، در حدود ۹۰ درصد کاهش داشتهاند و ذخایر «صندوق توسعه ملی» که در اواخر دوره اول ترامپ سه میلیارد دلار شده بودند، حالا با همه مساعدتهای دولت جو بایدن، ۱۰ میلیارد دلار است.
اجرای برخی از تحریمها، از جمله تحریم فروش نفت ایران در دوره بایدن بدون سختگیری انجام شد تا مشوق تهران به اجرای کامل توافق اتمی برجام باشد. اما تردیدی نیست که تعدد تحریمهای اعمال شده، از جمهوری اسلامی ایران یک وضعیت کاملا استثنایی در جهان ساخته است.
اعتراض جدی اقتصادی و سپس سیاسی و اجتماعی از دی ۱۳۹۶ در ایران شروع شد و در شهریور ۱۴۰۱ به وضعیتی بیسابقه رسید که شدت سرکوب خونین آن با صدها کشته، هزاران مجروح و زندانی، مقامهای جمهوری اسلامی را در معرض اتهام «جنایت علیه بشریت» از سوی هیات حقیقتیاب بینالمللی قرار داده است.
درگیری مزمن ایران و اسراییل که برای اولین بار کار را در سال جاری به حمله مستقیم دو کشور به خاک یکدیگر کشانده، هم از نظر مالی و هم از نظر ثبات سیاسی، شرایط وخیم دیگری است که به وضعیت زوال زده حکومت ایران تحمیل شده است.
از سرگیری سیاست «فشار حداکثری» یا مشابه آن که رویکرد اصلی دولت اول ترامپ به جمهوری اسلامی بود، میتواند حکومت بیثبات ایران را در شرایط بسیار شکنندهتری قرار دهد.
به گفته علی خامنهای در اولین دیدار با هیات دولت «مسعود پزشکیان»، حکومت ایران پول کم و وقت کمی دارد.
به نظر میرسد او با وخامت شرایط و چشمانداز وخیمتر، یک بار دیگر به نرمش تاکتیکی در برابر امریکا رو آورده است.
هیچ نشانهای از سازش رهبر جمهوری اسلامی با ایالات متحده وجود ندارد اما مدافع «عقبنشینی تاکتیکی در برابر دشمن» است و بارها آن را در سخنرانیهایش لازم دانسته است.
همین روش در سفر «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران در پیش گرفته شده است.
در حالی که سفر پیشین او به ایران چند روز پیش از مرگ «ابراهیم رئیسی»، رییسجمهوری پیشین ایران به طور کامل شکست خورد، این بار دو طرف گفتهاند مذاکراتی برای همکاری بیشتر انجام دادهاند.
دیدار ایروانی و ماسک در نیویورک میتواند مهمترین علامت از رجوع دوباره به این تاکتیک باشد.