مکفارلین در تهران و معامله نفتی با اسراییل
ایران وایر - «عباس عراقچی»، وزیر خارجه جمهوری اسلامی گزارشها از دیدار «ایلان ماسک» ثروتمندترین فرد جهان و از چهرههای نزدیک به «دونالد ترامپ»، رییس جمهور منتخب آمریکا با «امیرسعید ایروانی»، سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد را تکذیب کرده و گفته از اینکه این تکذیب جدی گرفته نمیشود و خبر این دیدار تحلیل میشود، تعجب میکند.
افکار عمومی ایران نزدیک به ۵دهه است که در برابر تکذیبهای غیرواقعی و اظهارات خلاف واقع حکومت، اعتماد خود را به گفتههای رسمی از دست داده است. در اینجا مواردی از بزرگترین دروغهای جمهوری اسلامی ایران آوردهایم.
***
خمینی وعده همکاری به «شیطان بزرگ» داده بود
یکی از ستونهای مبارزه «روحالله خمینی» با «محمدرضا شاه» از ابتدا همکاری او با ایالات متحده و روابط نزدیک سیاسی، نظامی و بازرگانی ایران و آمریکا به یکدیگر بود. خمینی ایالات متحده را «شیطان بزرگ» مینامید و قویا از اشغال سفارت آن کشور در تهران و قطع شدن پرهزینه روابط دو کشور حمایت کرد. اما بر اساس اسنادی محرمانه دولت آمریکا که در سال ۱۳۹۴ از طبقهبندی خارج شد، خمینی خط قرمزی برای اظهارات خلاف واقع گفتن به ایالات متحده از یک سو و به مردم ایران نداشت.
در هفتم بهمن ۱۳۵۷، یعنی یک هفته پیش از بازگشت از حومه پاریس به ایران، خمینی در پیامی محرمانه به «جیمی کارتر»، رییس جمهور وقت آمریکا، از او خواسته بود که به ارتش شاهنشاهی ایران توصیه کند از «شاپور بختیار»، آخرین نخستوزیر ایران پیش از انقلاب اطاعت نکند. به نظر میرسد که کارتر با اعزام «رابرت ارنست هایزر»، ژنرال چهار ستاره نیروی هوایی به تهران، بهخواسته خمینی عمل کرد.
بر اساس اسنادی که در سال ۱۳۹۴ از طبقهبندی خارج شد، خمینی در این پیام به کارتر درباره روابط ایران و آمریکا پس از سقوط شاه وعده داده و گفته بود «شما خواهید دید که ما با آمریکاییها هیچ دشمنی خاصی نداریم و شما خواهید دید که جمهوری اسلامی که مبتنی بر فلسفه و قوانین اسلامی است، چیزی به غیر از (رژیمی) بشردوست نخواهد بود و به آرمان صلح و آرامش تمام بشریت کمک خواهد کرد.»
چند ماه پس از این، در آبان ۱۳۵۸، خمینی جمله «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» را گفت که به یکی از جملات هویتساز جمهوری اسلامی بدل شد. او گفته بود: «همه ملت ما دشمن شماره یک خودش را امروز، آمریکا میداند.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
بر اساس اسناد «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)»، خمینی در نیمه آبان ۱۳۴۲ یعنی در اولین قدمهای مبارزه با شاه بهطور محرمانه به دولت «جان اف. کندی»، رییسجمهور وقت ایالات متحده پیام داده بود که او از منافع آمریکا در ایران حمایت خواهد کرد.
جمهوری اسلامی دهه ۶۰ با اسراییل معامله نفتی و نظامی داشت
شعار «اسراییل باید از صحنه روزگار محو شود»، یک استراتژی کلیدی در جمهوری اسلامی است که برگرفته از سخنرانی خمینی پس از انقلاب بهمن ۵۷ است. اما، در دهه ۱۳۶۰ علاوه بر همکاری نظامی ایران و اسراییل که مربوط به خریدهای نظامی ایران با واسطه اسراییل بود، دو کشور با یکدیگر تجارت نفتی هم داشتند.
در آن دوره نفت ایران از طریق یک خط لوله مخفی به اسراییل فروخته میشد. این خریدوفروش را یک تاجر سوییسی با نام «مارک ریچ» تسهیل میکرد.
در دهه ۱۳۶۰، اسراییل علاوه بر کسب درآمد از فروش تسلیحات ساخت این کشور به جمهوری اسلامی و تامین بخشی از انرژی مورد نیازش، امیدوار بود که از حمایت «میانهروها» در حکومت ایران بعد از مرگ خمینی و به قدرت رسیدن احتمالی میانهروها، روابط بهتری و امنیت بیشتری در منطقه برای اسراییل فراهم کند.
با اینکه این وضعیت در دوره رهبری «علی خامنهای» تسهیل نشد، اما در سالهای ابتدایی حکمرانی او در برخی موارد، اسراییل و ایران اطلاعات امنیتی درباره تحرکات عراق و وضعیت نظامی منطقه را با یکدیگر به اشتراک گذاشتند.
تکذیب حضور فرستاده ریگان در زمان حضور او در هتلی در تهران
«رونالد ریگان»، رییس جمهور آمریکا در سال ۱۳۶۵ «رابرت مکفارلین»، مشاور امنیت ملی خود را با یک انجیل، کیکی که روی آن نقش کلید طراحی شده بود و یک کلت راهی تهران کرد تا با نزدیکان خمینی وارد مذاکراتی برای بهبود روابط و زمینهساز آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان توسط حزبالله شود. «حسن روحانی»، رییس جمهور ایران (۱۳۹۲-۱۴۰۰) در این مذاکرات حضور داشته است.
گزارشهایی مبنی بر حضور مکفارلین، همزمان با سفر محرمانه او به تهران منتشر شده بود اما در حالیکه او هنوز در هتل «هیلتون» (هتل استقلال فعلی) اقامت داشت، مقامهای جمهوری اسلامی هرگونه تماس با افراد رده بالای دولت آمریکا را رد کردند. این ماجرا بعدها به بخشی از رسوایی دولت ریگان تبدیل شد.
همزمان در ایران، موضوع در بیت قائممقام رهبر مطرح شده و «مهدی هاشمی»، برادر داماد «حسینعلی منتظری» که در آن زمان مسوول نهاد نهضتهای آزادیبخش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (هسته اولیه نیروی قدس شعبه برونمرزی سپاه) بود، از طریق روزنامه «الشراع» لبنان، جنبههای دیگری از موضوع را فاش کرد. رسوایی در ایران هم بالا گرفت و تا مرحله استیضاح «علیاکبر ولایتی»، وزیر خارجه وقت در مجلس پیش رفت؛ اما با هشدار «روحالله خمینی» و اظهاراتی مبهم از «اکبر هاشمی رفسنجانی»، از جمله در نماز جمعه تهران، موضوع در افکار عمومی بیشتر از این بازتاب پیدا نکرد و کمابیش مختومه شد.
هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه تهران بهطور سربسته به این دیدار اذعان کرد اما واقعیت موضوع کماکان کتمان شد. جزییات آن هنوز بهطور کامل معلوم نیست و جمهوری اسلامی درباره آن سکوت میکند.
برنامه اتمی ایران و علاقه آشکار به انحراف نظامی
وجود یک برنامه اتمی گسترده در جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۲ از سوی مخالفان حکومت ایران افشا شد و بهسرعت، بهشکل یک بحران بینالمللی درآمد که هنوز ادامه دارد. جمهوری اسلامی ابتدا اعلام کرد که هیچ اقدام خلاف مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام نداده است اما با مطرح شدن موضوع در شورای حکام آژانس و فشار بر ایران برای بازرسی و راستیآزمایی گفتههای مقامهای حکومت، روشن شد که ابعاد این برنامه بسیار گستردهتر از تصورات قبلی و موارد نقض مقررات آژانس توسط جمهوری اسلامی بسیار گسترده است.
گستردگی این برنامه تا زمان سرقت اسناد بایگانی اتمی جمهوری اسلامی توسط اسراییل و انتشار بخشهایی از آن برای افکار عمومی روشن نبود.
جمهوری اسلامی ایران ادعا میکند که این برنامه با هدف صرفهجویی در مصرف و فروش نفت و استفاده از انرژی اتمی برای تولید برق است، اما طی این دو دهه نهتنها هیچ برق اتمی تولید نشده که بهدلیل سیاستهای اتمی حکومت ایران و اعمال گستردهترین تحریمهای بینالمللی علیه این کشور، امروزه ایران در تولید برق و گاز و استخراج نفت هم بسیار ناتوان شده است.
این ناتوانی به شکلی است که خاموشیهای روزانه که یادآور دوره جنگ با عراق است و قطعی مرتب گاز در روزهای زمستان، به امری عادی در این کشور بدل شده است.
آزار ساختاری بهاییان و رد دلیل این سیاست
جمهوری اسلامی ایران میگوید که آزار ساختاری و سیستماتیک بهاییان بهدلیل اعتقادات مذهبی آنها نیست و در صورتیکه آنها بازداشت یا در سالهای پیش اعدام شدند، بهدلیل اعمالشان بوده که در دادگاههای حکومت به اثبات رسیده است.
با این حال، اسناد مختلفی از جمله سندی از مصوبه محرمانه شورای عالی انقلاب فرهنگی که به امضای «علی خامنهای» رسیده، نشان میدهد که حکومت ایران مصوبات و رویههای دولتی مشخصی برای فشار به بهاییان و محروم کردن آنها از حقوق اجتماعی دارد. طی ۴۵ سال اخیر، جمهوری اسلامی دست به اقداماتی علیه این اقلیت مذهبی زده که گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد آن را از مصادیق «جنایت علیه بشریت» توصیف کرده است.
هواپیمای اوکراینی را زده بودند و تکذیب میکردند
سه روز کتمان ساقط کردن هواپیمای مسافربری خطوط هوایی اوکراین با دو موشک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برجستهترین اقدام جمهوری اسلامی در تلاش برای منحرف کردن افکار عمومی است.
مقامهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سه روز در این باره سکوت کرده بودند، اما بعدها سرتیپ پاسدار «امیرعلی حاجیزاده» اعلام کرد که از همان لحظه اول ستاد کل نیروی های مسلح از شلیک و سرنگونی هواپیما توسط سیستم دفاع هوایی سپاه مطلع بوده است.
حکومت ایران سرانجام با فشار کانادا، اوکراین و حمایت ایالات متحده و بریتانیا قبول کرد که با شلیک به هواپیما باعث کشته شدن همه ۱۷۶ مسافر و خدمه آن شده است.
کشتی کارین ای دسیسه اسراییل نبود و سلیمانی به رفسنجانی گفته بود
مقامهای جمهوری اسلامی ایران از جمله «محمدجواد ظریف»، ۲۲ سال برای افکار عمومی داخل و خارج ایران روایت میکردند که تلاش حکومت برای همکاری با آمریکا در دوره ریاست جمهوری «جورج بوش» پسر در «مبارزه با تروریسم» قربانی یک توطئه و نقشه ساختگی از سوی اسراییل شده که در قالب کشتی توقیفشده جنجالی، به نام کشتی «کارینای» به آن شکل داده شد. بعد از دو دهه از آن روز، از طریق منبع مهمی در داخل ایران روشن شده که این روایت سراسر دروغ بوده است.
هاشمی رفسنجانی در روزنوشت ۲۰بهمن۱۳۸۰ در کتاب خاطرات خود از این سال، که با عنوان «افراط در اختلاف» اخیرا منتشر شده نوشته است: «آقای علی لاریجانی (رییس وقت سازمان صداوسیما) گفت اطمینان دارد که کشتی کارینای توسط زیرمجموعه وزارت دفاع برای فلسطینیها ارسال شده است.»
«قاسم سلیمانی»، فرمانده وقت نیروی قدس، شعبه برون مرزی سپاه پاسداران در جلسه یک ماه قبل خود با هاشمی رفنسجانی یعنی در ۲۶ دی۱۳۸۰ گفته بود که «هیچ سابقهای از ایران در مورد کشتی سلاح مورد ادعای اسراییل نیست و احتمالا اسراییلیها برای اهداف خاص خود آن را خلق کردهاند.»
ظریف پس از دوره وزارت گفته بود: «ممکن است عوامل ناآگاه داخلی در این کار با آنها (اسراییلیها) همکاری داشتهاند.»
مذاکرات پنهانی با آمریکا در حال انجام بود که ولایتی تکذیبش کرد
مذاکرات پنهانی میان معاونان وزرای خارجه دولت «محمود احمدینژاد» و «باراک اوباما» به میزبانی «سلطان قابوس» در عمان در جریان بود که «علیاکبر ولایتی»، مشاور امور بینالمللی خامنهای وجود هرگونه تماس بین ایران و آمریکا را تکذیب کرد.
بر اساس آنچه بعدها «علیاکبر صالحی» وزیر خارجه وقت و مبتکر این مذاکرات فاش کرد، نامه عمانیها در آمادگی آمریکا برای مذاکره محرمانه اتمی با ایران ابتدا به ولایتی در محل بیمارستان «مسیح دانشوری» تحویل داده شده بود.
علیاکبر ولایتی از اولین لحظه شکلگیری مذاکرات محرمانه با آمریکا در عمان در جریان آن بوده اما در بهمن ۱۳۹۱ در حالی که مذاکرات در حال انجام بود گفته بود: «تا آنجایی که بنده اطلاع دارم با توجه به اینکه این جور امور مبنایی و اساسی و اصولی سیاست خارجی در اختیار مقام معظم رهبری است و مقام معظم رهبری نیز تاکنون چنین مجوزی را به هیچکس ندادهاند و بر این اساس مذاکرهای که مبنای قانونی داشته باشد و با اجازه رهبری باشد، هیچگاه صورت نگرفته است.»
چند هفته بعد خامنهای در سخنرانی روز اول نوروز ۱۳۹۲ در مشهد اعلام کرد که اگر مسایل اتمی ایران حلوفصل شود مخالفتی با مذاکره مستقیم با ایالات متحده ندارد.
در واقع تماسهای مستقیم معاونان وزارت خارجه ایران و آمریکا در عمان در حال انجام بود، اما هم مشاور خامنهای آن را قویا تکذیب میکرد، هم خامنهای ممکن بودن مذاکره را موکول به آینده میکرد.
حسن روحانی که آن زمان نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت ملی بود پس از رسیدن به ریاستجمهوری گفته بود که وقتی جزییات مذاکرات مفصل ایران و آمریکا در مسقط را به او اطلاع دادند، موضوع برای او باورپذیر نبود.
یک خاخام یهودی در امارات متحده عربی ناپدید شد
از صادق قطبزاده تا ایلان ماسک