جناب آقای گیله مرد!
میشود از شما خواهش کنیم اگر زحمتی نیست جسارتا این پیام مان را به گوش «بعضیها» برسانید؟
چه کنیم دست مان کوتاه است. بالا خدا را داریم پایین شما را، ببخشید. شرمنده
اگر زحمتی نیست لطفا به این آقای میر حسین و به آن آقای عبا شکلاتی که خر را گم کرده پی نعلش میگردند بفرمایید دورهشان تمام شده و هیچ تنابندهای برای خشتمالیها یشان تره هم خرد نمیکند.
اگر زحمتی نیست به ایشان بفرمایید لطفا شتری را که بالای منار بردهاید پایین بیاورید مابقی پیشکشتان.
به ایشان بفرمایید وقتی شما اعلامیه و بیانیه صادر میفرمایید و به اصطلاح «تذکر» میدهید ما یاد دوران طلایی امام مرحول! و خلخالی و لاجوردی ملعون و آن کشت و کشتارهای فی سبیل الله در کردستان و ترکمن صحرا و آمل و جاهای خوش آب و هوای دیگر میافتیم.
نوبت کهنه فروشان در گذشت
نو فروشانیم و این بازار ماست
شهر از عاقل تهی خواهد شدن
با چنین ساقی که او خمار ماست
اگر برایتان زحمتی نیست جسارتا به این جناب جهانبانی حضرت کشور ستانی خاقان صاحبقران سلطان السلاطین شاهنشاه جم جاه ملایک سپاه و والده مکرمهشان بفرمایید شما که معاذ الله در طلب قاذورات دنیا نیستید و الحمدالله نانپاره تقاعد دیوان محاسبات بین المللی میل میفرمایید و غم نان و معیشت متعلقات ندارید بهتر است بجای صدور اعلامیههای شداد و غلاظ و تعیین سلطان و صدر اعظم و ولایتعهد آینده! بروید بازنشسته بشوید و این آخر عمری با نوه نتیجههایتان خوش باشید و از زندگیتان لذت ببرید که از قدیم گفتهاند:
در جهان هرکس که دارد مال مفت
میتواند حرفهای مفت گفت
اگر زحمتی نیست جسارتا به ایشان بفرمایید وقتی شما اعلامیه و قطعنامه و ولیعهد نامه و درد نامه و تسلی نامه صادر میفرمایید نمیدانیم چرا ما به یاد ساواک و حزب رستاخیز و کودتای بیست و هشت مرداد و احمد آباد و تپههای اوین و فلک الافلاک و ایضا محرمعلی خان و محرمعلی خانها میافتیم!
لطفا اگر برایتان زحمتی نیست به این رییس جمهور مادام العمر لچک بسر و آن ولی فقیه سبیلو - که گویا سال هاست به غیبت صغری تشریف فرما شدهاند -بفرمایید ما که از آتشتان گرم نشدهایم اما دودتان دارد خفه مان میکند.
اگر زحمتی نیست به گوش مبارکشان برسانید دوره چریک و چریک بازی سالهاست سر آمده و جوانهای ما نمیخواهند با طناب پوسیده شما ته چاه بروند و ایران را سراسر کربلا کنند.
اگر زحمتی نیست به این منتظر الوزارهها و منتظر الوکالهها و میرزا قشم شمهای کراواتی پودر ماتیکی و رهبران اپوزیسیون مافنگی پفکی بفرمایید لطفا بروید کشکتان را بسابید
ببخشید زحمت دادیمها! ما اول میخواستیم خودمان پیام خودمان را بدهیم اما بقول حضرت سعدی در نشیمن عزلت نشستیم و دامن صحبت فراهم چیدیم و دفتر از گفتهای پریشان شستیم و ترسیدیم نکندحالا لشکر جان نثاران و غلامان خانه زاد و چماق بدستان و دوستاق بانان همایونی پیدا بشوند و بخواهند ما را فتیله پیچ کنند. این بود که بشما زحمت دادیم. شرمنده!
امضا: ممد آقا - رشت
گیله مرد
*
درماندگی در رجزخوانی، سیامک بهاری