Friday, Dec 6, 2024

صفحه نخست » نامه سرگشاده یک رزمنده دوران جنگ

razmandeh.jpgنه اسب امام زمان دیدیم
نه برای حورالعین جنگیدیم

ما کهنه سربازان جنگ، اکنون پریشان و شرمنده ایم اما پشیمان از دفاع از خاک وطن نیستیم.

همان رزمندگان پیاده‌ایم که سواری نیاموخته و به وسوسه‌ی کسب مال و قدرت نرفته بودیم.

سن ما کم بود ولی هدفی بزرگ داشتیم.

تعداد ما در همه هشت سال جنگ، تنها ۳/۵ درصد جمعیت کشور بود ولی بار دفاع را تا آخر بر دوش داشتیم و مردانگی را تنها نگذاشتیم

ما غارت و سرکوب هموطنان منتقد را آموزش ندیدیم.! رفتیم تا غیرت را تجربه کنیم.

اکنون نیز فریاد می‌زنیم که:

این حرامیان خائن قافله‌ی اختلاس و جنایت وسرکوب از ما نیستند...

این گرگهای مال مردم خور و
این خوارج خرافه پسند واین خونریزان به عشق قدرت مطلقه از ما و وصله ی شهیدان ما نیستند.!

ما نه اسب امام زمان دیدیم و نه به عشق حورالعین رفتیم !! ما برای دفاع از خاک میهن جنگیدیم.

اما امروز استخوان در ‌گلو و خار در چشم، از حال و روز امروز مردم خوبمان شرمنده‌ایم

شرمنده ایم، با صورتی سرخ.

شرمنده ایم، با دستانی که در فکه و شلمچه و مجنون و دهلران و ارتفاعات غرب جا مانده است

ای همه ی آنانی که احساس پاک را می شناسید!

ما، اگر به جبهه نمی‌رفتیم، با دشمنی که به تلافی قادسیه، برای هلاک مردم و میهن مان، آمده بود، چه می کردیم؟

پس بچه‌ها، ما را به درستی قضاوت کنید و
حساب بخشی از ما که آلوده شدند و بجای سرداری ، سربار جامعه شده و شرافت خود را فروختند، به پای همه ما ننویسید.

سربازم و هرگز نکنم پشت به میدان
گر سر برود من نروم از سر پیمان
فاسد بود آن خون که به پای تو نریزد
ای خاک گرامی که بود نام تو ایران.

ای جاماندگان از قافله دوران دفاع از خاک ایران برشما درود و سلام

رزمنده دوران جنگ



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy