Monday, Dec 9, 2024

صفحه نخست » دومینوی سقوط محور مقاومت در خاورمیانه و سرنوشت آینده ایران، بهرام فرخی

Bahram_Farokhi.jpgدر خاورمیانه، پس از ۷ اکتبر، پروژه تضعیف نیروهای محور مقاومت به شکلی آغاز شده که گویی طوفان تغییرات همچنان در جریان است. سقوط حماس در غزه، تضعیف حزب‌الله در لبنان، و پایان رژیم اسد در سوریه، همگی نشان‌دهنده تغییرات بنیادین در منطقه هستند. در این میان، پرسش کلیدی این است: آیا رژیم اسلامی ایران، به‌عنوان رکن اصلی این محور، می‌تواند در برابر این امواج سهمگین تاب بیاورد و یا سرنوشت مشابهی در انتظار آن است؟

بحران‌های درونی و بیرونی رژیم اسلامی

رژیم اسلامی ایران که خود را قدرتی بلامنازع در منطقه می‌داند، با بحرانی چندوجهی مواجه است که از درون و بیرون، پایه‌های آن را تهدید می‌کند. ظهور جنبش‌های اعتراضی با ریشه‌های اقتصادی و سیاسی، تشدید اختلافات قومی و مذهبی، و کاهش مشروعیت بین‌المللی و تحریم‌های ناشی از آن، رژیم را در موقعیتی مشابه سقوط دیکتاتورهایی چون، اسد قذافی و مبارک قرار داده است.

سپاه پاسداران؛ راه مقاومت یا عقب‌نشینی؟

ارتش سوریه در مواجهه با پیش روی مخالفین، با اتخاذ "عقب‌نشینی نرم" تلاش کرد تا از فروپاشی کامل کشور جلوگیری کند. این پرسش اکنون مطرح است که آیا سپاه پاسداران نیز می‌تواند مشابه چنین رویکردی را دنبال کند یا با پافشاری بر حفظ قدرت، کشور را به ورطه نابودی خواهد کشاند؟

سپاه پاسداران، فراتر از یک نیروی نظامی، ساختاری اقتصادی و ایدئولوژیک است که منافع گسترده‌ای در بقای رژیم اسلامی دارد. اما در صورت وقوع یک قیام گسترده، توان و تمایل سپاه برای مقاومت چقدر خواهد بود؟ آیا این نیرو حاضر است برای حفظ رژیمی که اعتبار خود را از دست داده، دست به جنگ داخلی بزند یا همچون ارتش سوریه، مسیر سازش را در پیش خواهد گرفت؟

آیا الگوی سوریه در ایران تکرار می‌شود؟

در سوریه، پس از فروپاشی نظام، برخی از سیاست‌مداران «نخست وزیر» و مقامات نظامی به جای همراهی با رژیم بشار اسد، در کنار مردم ایستادند و انتقال قدرت را تسهیل میکنند. اما آیا در ایران نیز چنین شخصیت‌هایی وجود دارند؟

ایران با پیشینه‌ای طولانی از سیاست‌مدارانی که از درون نظام به منتقدان آن تبدیل شده‌اند، ممکن است افرادی داشته باشد که در زمان بحران نقش‌آفرینی کنند. اما پرسش کلیدی این است: آیا چنین شخصیت‌هایی قدرت، استقلال و شجاعت لازم برای ایستادن در کنار مردم را خواهند داشت؟ و یا از ترس انتقام مردم فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند؟

اپوزیسیون ایران، برخلاف سوریه، یک نیروی مسلح در داخل کشور ندارد و تاکنون مبارزات خود علیه رژیم را از طریق نافرمانی مدنی و تظاهرات مسالمت‌آمیز پیش برده است. در مقابل، سوریه بیش از ۱۰ سال جنگ داخلی را پشت سر گذاشته است.

تجزیه‌طلبی؛ تهدید یا فرصت؟

یکی از نگرانی‌های جدی در صورت سقوط جمهوری اسلامی، مسئله تجزیه ایران است. اقوامی چون کردها، بلوچ‌ها و عرب‌های خوزستانی که سال‌ها از تبعیض رنج برده‌اند، ممکن است در صورت فروپاشی رژیم به‌دنبال استقلال باشند. اما اگر یک نظام دموکراتیک به موقع بتواند خواسته‌های اقوام را به رسمیت بشناسد، این تهدید می‌تواند به فرصتی برای تقویت همبستگی ملی تبدیل شود.

قدرت‌های خارجی و نقش آن‌ها در آینده ایران

در سوریه، قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی، به‌ویژه ترکیه، نقش مهمی در سقوط بشار اسد ایفا کردند. اما ایران با موقعیت ژئوپلیتیکی خاص، منابع غنی، و جمعیت ۸۵ میلیونی، مورد توجه بیشتری از سوی قدرت‌های جهانی است.

با این حال، هیچ‌کدام از قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا، روسیه یا چین نفوذ کافی بر نیروهای مخالف یا خود رژیم ایران را ندارند تا بتوانند گذار سیاسی را به شکلی کنترل‌شده هدایت کنند. بسیاری از این قدرت‌ها ترجیح می‌دهند ایران به شکلی ضعیف و تجزیه‌شده در منطقه باقی بماند تا منافع ژئوپلیتیک آن‌ها تأمین شود.
و از طرفی تجزیه ایران به دلایل بسیاری که از حوصله این مقاله بیرون است (بافت جمعیتی و نبود مرزهای قومیتی) موجب درگیر‌ی و خونریزی بی پایان در منطقه می‌شود و برنامه ریزی‌ها برای ایجاد خاور میانه نوین را به زیر سوال می‌برد.
حال باید دید کدامیک از پروژه‌های بالا مورد پذیرش قدرت‌های اقتصادی جهان خواهد بود؟

سپاه پاسداران و سناریوی پس از انقلاب

در صورت وقوع یک انقلاب، پرسش اصلی این است که سپاه پاسداران به‌عنوان قوی‌ترین نیروی نظامی کشور، چه موضعی اتخاذ خواهد کرد؟ آیا به سرکوب اعتراضات ادامه خواهد داد یا با تغییرات همراه می‌شود؟ تجربه نشان داده است که نیروهای نظامی در برابر انقلاب‌های مردمی یا مقاومت می‌کنند تا نابودی کامل یا سازش می‌کنند و راه را برای تغییر باز می‌گذارند.

سپاه، با منابع مالی و تسلیحاتی گسترده، ممکن است بتواند برای مدتی مقاومت کند. اما در نهایت، مشروعیت اجتماعی است که تعیین می‌کند کدام طرف پیروز میدان خواهد بود.

تهدیدها و فرصت‌ها

سقوط یک نظام سیاسی همواره با هرج‌ومرج همراه است. اما این مرحله از تغییرات انقلابی اگر با مدیریت وطن پرستانه رهبران اپوزیسیون همراه شود، می‌تواند به فرصتی برای بازسازی کشور تبدیل شود. ایران با منابع طبیعی غنی و جمعیتی آگاه، پتانسیل آن را دارد که از خاکستر جمهوری اسلامی، نظامی دموکراتیک و مدرن بسازد. تحقق این هدف نیازمند همبستگی ملی در نیروهای اپوزیسیون، رهبری قوی و حمایت جامعه بین‌المللی است.

آینده سیاسی ایران همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. آیا دومینوی سقوط رژیم‌های مستبد در خاورمیانه به تهران خواهد رسید؟ آیا سپاه پاسداران، به‌عنوان یک نیروی ملی، به انتقال قدرت کمک خواهد کرد یا با مقاومت در برابر تغییرات، کشور را به سمت خشونت و خونریزی سوق می‌دهد؟ نقش علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در این فرآیند چیست؟ آیا او تا آن روز زنده خواهد بود و مقاومت خواهد کرد یا فرزندان و جانشینانش با پیامدهای این تغییر مواجه خواهند شد؟

این پرسش‌ها نه‌تنها سرنوشت ایران بلکه آینده منطقه را نیز رقم خواهد زد. ایران امروز در آستانه تغییری بزرگ قرار دارد؛ تغییری که می‌تواند فصلی نوین در تاریخ این کشور باشد.

بهرام فرخی
*



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy