پرستو احمدی، خوانندهای که نامش اکنون با شجاعت و هنرمندی عجین شده است، با پوششی زیبا و برازنده و صدایی رسا در یکی از کاروانسراهای تاریخی ایران، قلب تپنده تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم، هنر خود را به ابزاری برای اعتراض تبدیل کرد. او و چهار نوازنده همراهش، با اجرای این کنسرت، نمادی از اتحاد، زیبایی و مقاومت را به تصویر کشیدند. اما این نمایش چیزی فراتر از یک برنامه موسیقی بود؛ این کنسرت، عصیانی بود در برابر محدودیتها و ممنوعیتها.
پرستو احمدی با شجاعتی مثالزدنی در برابر سرکوبهای رژیم ایستاد، اما این شجاعت بدون پیامد نماند. در تحولی تراژیک، او و دو عضو ارکسترش توسط نیروهای امنیتی در شمال ایران دستگیر شدند. این رویداد بار دیگر نشان داد که رژیم اسلامی با چنگال آهنین به هر شکلی از آزادی و اعتراض پاسخ میدهد.
بازداشت پرستو احمدی نه تنها هشداری سخت برای دیگرانی است که در پی بیان حقایق هستند، بلکه در عین حال پیامی روشن به جهانیان است که صدای او و صدای مردم ایران، هرگز در خاموشی گم نخواهد شد. این صدای آزادی، همچون طوفانی قدرتمند در تاریخ خواهد پیچید و هرگز به زنجیر استبداد بسته نخواهد شد.
پرستو احمدی اکنون نمادی از استقامت و امید است، زنی که ایستادگیاش در برابر ظلم، حماسهای نوین برای مردم ایران رقم میزند.
وقتی هنر و آواز صدای تحول خواهی و انقلاب میشود
پرستو احمدی، همچون پرستویی که پیامآور بهار است، نویدبخش فصلی تازه برای هنر اعتراضی ایران شد. او با خواندن در دل کاروانسرایی تاریخی، به شکلی نمادین، تاریخ و تمدن ایران را به یادها آورد. گردنبندی که نقش نقشه ایران را بر گردن او ترسیم میکرد، تنها یک زیور نبود، بلکه بیانیهای بود که میگفت ایران هنوز زنده است و از این خاک هنوز نوای آزادی بر میخیزد.
کنسرت پرستو نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان بازتاب یافت. در کمتر از ۲۴ ساعت، این اجرا در یوتیوب نزدیک به یک میلیون بازدید داشت و به سرعت به نمادی از اعتراض علیه محدودیتها تبدیل شد. اما چرا این اجرا تا این حد تأثیرگذار بود؟ آیا زیبایی موسیقی بود؟ شجاعت اجراکنندگان؟ یا تاریخی بودن مکان اجرا؟ پاسخ در همآوایی این عناصر نهفته است: "هنر، تاریخ و مقاومت"
در هنگامهای که صدای آزادی از حلقوم نسلی زخمخورده و دلیر به آسمان میرود، انقلاب "زن، زندگی، آزادی" چون شعلهای درخشان، مسیر تاریک تاریخ ایران را نورانی کرده است. این انقلاب، نه تنها فریادی بر علیه ظلم، بلکه بیانیهای برای آزادی، برابری، و شأن انسانی است. اما در این میان، نقش اپوزیسیون دموکراتیک بهعنوان نمایندگان اراده مردمی، بیش از هر زمان دیگری حیاتی و خطیر است.
در روزگاری که هنرمندان شجاعی چون پرستو احمدی، با نوای دلنشین خود در «کنسرت کاروانسرا»، امید و آرزوی آزادی را به گوش جهانیان میرسانند، این سوال مطرح است: آیا اپوزیسیون دموکراتیک قادر است چون ارکستری هماهنگ، نوایی دلنواز برای مردمی بنوازد که چشم به راه رهاییاند؟ آیا زمان آن نرسیده است که از تکنوازیهای دلخراش و پراکندگی عبور کنیم و در مسیر همبستگی، به یک صدای واحد بدل شویم؟
کنسرت کاروانسرا: نماد اتحاد و شجاعت
اجرای هنری پرستو احمدی و گروهش در "کنسرت کاروانسرا"، نه تنها یک عمل هنری، بلکه یک بیانیه سیاسی بود. در دل بیابانهای ایران، این دختر جوان و همراهان شجاعش نشان دادند که هنر، چگونه میتواند مرزهای ظلم را بشکند و نوای آزادی را در دل تاریکی بنوازد. پرستو احمدی، این هنرمند شجاع، با قطعاتی چون "مرا ببوس" و "از خون جوانان وطن"، نه فقط آواز خواند، بلکه پیام داد: آزادی یک سرود جمعی است، نه تکسرایی پراکنده.
کنسرت "کاروانسرا* نه تنها نمایش قدرت هنر در تغییر اجتماعی است، بلکه پیام روشنی برای اپوزیسیون ایران دارد. آیا زمان آن نرسیده است که رهبران سیاسی نیز مانند این گروه هنری، از تکنوازی دلخراش دست بردارند و نوایی مشترک، هماهنگ و دلنشین برای مردم سرکوبشده ایران بسرایند؟ پرستو و همراهانش ثابت کردند که اتحاد و همصدایی میتواند به جای ناامیدی، امید بیاورد و به جای تاریکی، نور.
حقیقتا تا دیروز کمترین آشنایی با این خواننده نداشتم و شاید نامش را یکی دو بار در دو سال اخیر شنیده بودم و امروز تا حدودی با این بانوی زیبا که با صدای گرم و ملودیک خود، جان تازهای به امیدهای آزادی در وطن مان دمیده است، آشنا شدم.
در اینجا شمهای از زندگی و تاریخچه هنری این هنرمند را هم بازگو میکنم، پرستو احمدی، متولد فروردین ۱۳۷۶ در نوشهر، تحصیلکرده موسیقی و کارگردانی از دانشکده سوره است، او در سال ۱۴۰۱ با اجرای جدید ترانه "از خون جوانان وطن" در بهبهه اعتراضات در انقلاب زن زندگی آزادی شرکت کرد و دیروز با اجرای کنسرت "کاروانسرا"، نشان داد که هنر تنها یک سرگرمی نیست؛ بلکه سلاحی است برای مبارزه، ابزاری برای تغییر و پلی برای اتحاد. صدای او، همچون نسیمی بود که خاکستر امید را در دل جوانان ایران دوباره شعلهور ساخت.
هنر؛ زبان مردم، پیام آزادی
در روزگاری که سیاستمداران درگیر اختلافات و تکروی هستند و به جای همبستگی، تیشه به ریشه خود از هر دو سو میزنند، هنر بار دیگر نشان داد که میتواند مردم را متحد کند. اجرای پرستو احمدی و همراهانش، الگویی است برای رهبران سیاسی: اگر موسیقی میتواند نوایی مشترک برای آزادی باشد، چرا سیاست نتواند؟
پرستو احمدی و کنسرت کاروانسرا، نشانهای روشن از این واقعیت است که هنر میتواند جایی باشد که در آن امید دوباره زاده شود، اتحاد شکل گیرد و آزادی، نه بهعنوان یک رویا، بلکه بهعنوان یک حقیقت قابل دستیابی، در برابر چشمان ما قرار گیرد.
اپوزیسیون باید از این پیام درس بگیرد. همانگونه که در این کنسرت، خواننده و نوازندگان بدون هماهنگی نمیتوانستند چنین اثری خلق کنند، نیروهای سیاسی نیز بدون اتحاد و همفکری نمیتوانند امید و اعتماد مردمی را که با خون و جان در راه آزادی ایستادهاند، جلب کنند.
هنر و سیاست: الهامی برای اپوزیسیون
هنر اعتراضی در تاریخ انقلاب دمکراتیک ایران همیشه نقشی الهامبخش و هدایتگر داشته است. از شروین حاجیپور با " برای " تا پرستو احمدی، هنرمندان ایرانی نشان دادهاند که چگونه میتوان قلبها را به هم پیوند زد و پیام عدالت و آزادی را به گوش جهانیان رساند. این هنرمندان، با تمام خطرات بی پایانی که متحمل میشوند، توانستهاند صدایی برای بیصداها باشند.
اما آیا اپوزیسیون دموکراتیک توانسته است به اندازه این هنرمندان شجاع، از پراکندگی به انسجام برسد؟ آیا توانسته است مانند این هنرمندان، از فردیت عبور کند و جمعیتی متحد را نمایندگی کند؟ پاسخ به این سوالها، تعیینکننده سرنوشت انقلاب "زن، زندگی، آزادی" خواهد بود.
وظایف خطیر اپوزیسیون: از شعار تا عمل
اپوزیسیون دموکراتیک نمیتواند صرفاً در شعار باقی بماند. مردم ایران از سیاستمداران و رهبران اپوزیسیون انتظار دارند که:
بر حذر بودن از انشقاق: هرگونه اختلاف داخلی، نه تنها به ضرر انقلاب است، بلکه به دوام رژیم سرکوبگر کمک میکند.
اتحاد و همبستگی: مانند یک ارکستر هماهنگ، باید توانایی کار جمعی و سازش را بیابند تا نوای آزادی را تقویت کنند.
نقشپذیری از هنر: همانگونه که هنرمندان با خلاقیت و شجاعت، پیام انقلاب را گسترش دادهاند، سیاستمداران نیز باید با نوآوری و شهامت، راهحلهای جدید ارائه دهند.
پاسخگویی به مطالبات مردم: اپوزیسیون باید از جامعه الهام بگیرد و به جای تکروی، به صدای جمعی مردم ایران گوش دهد.
آیندهای درخشان با اتحاد واقعی
همانطور که کنسرت پرستو احمدی توانست میلیونها نفر را در کمتر از ۲۴ ساعت متأثر کند، اتحاد و همبستگی اپوزیسیون نیز میتواند انقلابیون را از پراکندگی به انسجام برساند. این آیندهای است که نه تنها برای ایران، بلکه برای تمام منطقه خاورمیانه امیدآفرین خواهد بود.
اینک، وقت آن است که سیاستمداران و رهبران اپوزیسیون، درسهای خود را از هنر و تاریخ بگیرند. نوای آزادی ایران، تنها زمانی در جهان طنینانداز خواهد شد که همه نیروها، از هنرمندان تا سیاستمداران، با هم به یک صدای هماهنگ بدل شوند. این، وظیفهای خطیر و حیاتی است که نمیتوان از آن چشم پوشید.
"زن، زندگی، آزادی" نه فقط یک شعار، بلکه رسالتی است که بر دوش همه ماست.
بهرام فرخی
*