حضرت
شکستهای پیاپیِ همباورانات را چه آسان
با فسانههای دینی درمیآمیزی
و به پیروزی برمیگردانی
ایمانات به راستی که اکسیری بیهمتاست
زیر آوار اینهمه پیروزی دفن نمیشوی؟
همکیشان جهادیات،
شکستناپذیرند، نامیرایاند،
چرا که کارزارشان بدون ناکامیست
آنان در نهایت شهید میشوند
و شهادت، برنده شدن در لاتاری رستگاری
و سرآغاز آبتنی
در رودهای شیر و شراب و عسل
و بزم و اورجیِ بیپایان
با دوشیزگان ابدی بهشت است
چه شاهکاری!
حضرت
ای کاراکترافسانههای بیرنگ،
خدایگان ناگهانیها، سردرگمیها،
نابخردیها، خدعهها، خرمردرندیها
قلهی پَستِ آرمانیات،
رسالتِ پلیدِ ایمانیات،
تاراندن توراتیان، رهروان موسی
به درّهی نبودن بود
حضرت
یارانات پشتاپشت در اُفتی دومینویی
به نیستی پرت میشوند
و در دوزخی که برافروختهای
میسوزند و نابود میشوند
نه! نه! شرمنده!
آنان بی چون و چرا شهید میشوند
پیروز میشوند!
حضرت
ای مومیایی دین،
چفتِ کمربند راهبردیات را درهم شکستهاند
اکنون
برهنه، از شکست، آویزانی
و توفانی را که از کینههای دینیات برانگیخته بودی
چرخان چرخان،
ساختار خلافتات را یکسره در هم میپیچد
حضرت
در بیدرنگ سرنگونی
نمیخواهی که پیروزی نابودیات را
پیشاپیش به پیروانات شادباش بگویی؟
رضا فرمند