نمیدانم در بحار الانواربود، اصول کافی بود، مفاتیح الجنان بود، کجا بود خوانده بودیم هروقت خداوند عالمیان سیصد و سیزده نفر بنده مومن شیعه خالص مرتضی علی در دنیا داشت آنوقت آقام حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه! ظهور میفرماید و دنیا را پر از عدل و داد میکند.
حالا ما با اینهمه کمالات و معرفت ماندهایم حیران که خدایا خداوندا بارالها! پس با اینهمه «مردمیدان رضا و تسلیم تیر قضا» و ایضا اینهمه مومنان امین خلص و خالصی که در دستگاه حکومت عزیز اسلامی از ژاپن تا پتل بورگ و از قسطنطنیه تا دار السلام سرگرم خدمت به خلق خدا هستند و در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و شورای تشخیص مصلحت نظام و وزارت جلیله معارف و وزارت اوقاف و وزارت جهاد سازندگی و دستگاه عدلیه و شهرداری تهران و دهداری سولقان سفلی اینهمه حجت الاسلام وثقه الاسلام و موید الاسلام و موید الدین و چماق الشریعه و اینهمه حاج آقا و حاجی زاده صاحب ریش وکوپال گوش تا گوش نشستهاند، چرا حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه در ظهورشان تعلل میفرمایند و این سعادت را بما منتظران ظهور و گویندگان «و عجل فرجنا فرجهم» نمیدهند بلکه ما هم چشمان مان به جمال انور آقای مان روشن بشود و بقول گفتنیها ما هم درک زمان سلطنت حقه را بکنیم و چهار روز معنی عدالت را بفهمیم؟
یک عین الدوله هم نداریم که بیاید اینها را سوار گاری بکند دور شهر
بگرداند شلاق بزند به اردبیل تبعیدشان بکند و زیر گوششان بخواند:
از من بگوی حاجی مردم گزای را
کاو پوستین خلق به آزار میدرد
حاجی تو نیستی شتر است از برای آنک
بیچاره خار میخورد و بار میبرد
یکی از همین مومنان متقی نماز خوان آقای حاج آقا فلانی است که سالها از مدیران رده بالای شرکت نفت بوده و لولهنگشان هم خیلی آب میگرفته است.
این آقای حاج آقا فلانی چندوقت پیش آمده بود از پایان نامه جعلی خودش در پردیس بین المللی صنعتی شریف واقع در جزیره کیش دفاع بکند.
در این جلسه یکی از داوران پرسید:
جناب آقای حاج آقا! آیا خودتان پایان نامهتان را نوشتهاید؟
آقای حاج آقا فلانی بادی به غبغب انداخته و گفته بود: بسمه تعالی! بله استاد! مگر میشود کس دیگری پایان نامهام را نوشته باشد؟
استاد گفت: پس لطفا بروید صفحه ۹ پاراگراف دوم، ببینید چه نوشتهاید.
نوشتهاید: من در زمان نوشتن این پایان نامه حامله بودهام!
گیله مرد
*