این جمله که یاوه فکری و یاوه گویی در آن موج میزند را هیچکس بر زبان نمیآورد مگر این کس، "روشنفکر" یا "نواندیش" دینی چون اکبر گنجیِ هانا آرنتی/هابر ماسی باشد.
آدمی که تجربه اندیشیدن نداشته باشد اما بی محابا به سراغ اندیشههای غربی برود تا به دیگری بفهماند که بر فضای اندیشه غرب مسلط است و خود را ستایش کند و بادی در غبغب اندازد، چنین آدمی معلوم میکند نمیفهمد آن نیرویی که رژیم سابق را ساقط کرده نیروی واپسگرا و ضد دموکراتیکی بوده که مقبولیت خود را از لایههای ارزشیِ واپسگرانهٔ فرهنگ ما میگرفت. و نه برخی خطاهای شخصی و عمومی شاه و دیگران، که این "خطاها" میتوانسته ابزار تبلیغات و شانتاژ باشند در دست همان واپسگرایان شرکت کننده در رویداد شورشی ۲۲ بهمن ۵۷ به نمایندگی از ارزشهای واپسگرانه فرهنگ ما.
"فرح پهلوی چه نوع رهبر جنبش زن، زندگی، آزادی است"؟:
"قافیه به تنگ آمد شاعر به جفنگ آمد". معلوم نیست جمله "چه نوع رهبر جنبش زن، زندگی، آزادی است" را از زبان چه کس میگوید از زبان یکی دو نفر مانند خودش که در سمت دیگر غش کردهاند؟ این که موضع رسمی نیست تا ملاک ارزیابی قرار گیرد! این نشان میدهد که گنجی با کمک حرفهای مفت چند سلطنت طلب، ادعایی را به فرح پهلوی نسبت میدهد و در عالم فانتزی خود میخواهد "ادعای" خودساخته را رد کند! "خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی"!
اکبر گنجی میان "دیکتاتوری" رژیم سابق و دیکتاتوری مذهبی جمهوری اسلامی تفاوت قائل نیست!! به این میگویند کورچشمی و کورذهنی. وی مسئول فروپاشیِ احتمالیِ جمهوری اسلامی را خامنهای معرفی میکند تا با این "منطق" نتیجه بگیرد که مسئول فروپاشی رژیم پیشین هم شاه بوده است و نه عوامل دیگر! گنجی مینویسد: "امروز هم اگر در ایران فروپاشی صورت گیرد، مسئول آن علی خامنهای است". همانطور که پیشتر گفته شد عامل اصلی فروپاشی رژیم پیشین نه "دیکتاتوری" شاه که ارزشهای واپسگرانه به نمایندگی نیروهای واپسگرا و با همدستی بیگانگان بوده است در حالیکه سقوط احتمالی جمهوری اسلامی را ارزشهای نوینِ انقلاب زن زندگی آزادی رقم خواهد زد.
نیکروز اعظمی
*