Sunday, Dec 29, 2024

صفحه نخست » گرفتاری مردم ایران تنها هوای مسموم نیست، کوروش گلنام

Kourosh_Golnam_3.jpgدیدگاه‌هایِ سمی اصلاح خواهان شکست خورده حکومتی نیز هست

کوروش گلنام

ویژه خبرنامه گویا

آقایان عباس عبدی و زید‌آبادی یک‌بند با وارنه‌سازی زیرکانه واقعیت‌ها درحال گفتن و نوشتن هستند و برای من روشن نیست که چرا به نشریه‌های ضد انقلاب در بیرون از کشور نیز دخیل بسته‌اند و نوشته‌های خود را در بیرون منتشر می‌کنند. در همین هفته آقای عبدی در نوشته‌ای به همگان پند و اندرز داده‌اند که "اشتباه‌های سال 57 را تکرار نکنیم"! شرح این پند و اندرز ولی وارونه‌سازی تاریخ است و لُب سخنان‌اش این است که اگر در سال 57 سخن شاه که"صدای انقلاب مردم را شنیدم"را می‌پذیرفتیم و اجازه اصلاح می‌دادیم کار به انقلاب کشیده نمی‌شد و بر این پایه می‌گوید اکنون نیز چنین است و باید به حکومت اسلامی کودک‌کش اجازه اصلاح داده شود. این اندیشه سراپا نادرست و خاک پاشیدن در چشم حقیقت است و خواسته است وضع حکومت کنونی را با حکومت شاه هم‌سان برآورده و آن را با حکومت اسلامی تبه‌کار یکی نشان دهد. من پیش‌تر نوشته‌ام که خود آن هنگام از مخالفان شاه بوده‌ام ولی مگر می‌شود تاریخ را وارونه کرد و دروغ سرهم‌بندی کرد؟ حکومت شاه کجا و این حکومت که آتش‌افروزی، آدم‌کشی ،دروغ‌سازی، دروغ‌گویی، ریاکاری، بی‌مایگی، بی‌خردی، گنده‌گویی و بلوف بن‌مایه‌اش است، کجا؟ من پیش از این‌هم نوشته‌ام که در حکومت شاه مردم همه گونه آزادی اجتماعی داشتند ولی آزادی سیاسی نبود که این امر هم به حکومت شاه آسیب رساند و هم به رادیکال‌تر شدن مخالفان و یا معترضان انجامید. آقای عبدی به من نه، به هم‌اندیشان شکست خورده خود به این چند مورد که تنها نمونه‌هایی است از دریای جنایت‌های حکومت اسلامی پاسخ دهد:

1. شاه آن اندازه شرف داشت که آشکارا در برابر مردم معترض بگوید " صدای انقلاب شما را شنیدم" شما تنها یک نمونه نشان بدهید که آخوند خامنه‌ای جایی گفته باشد اشتباه کرده است! تاکنون در برابر این همه کشتار، به‌باد دادن سرمایه‌هایِ ایران و این شکست ذلت‌بار و فرار از سوریه، شنیده‌اید که خامنه‌ای حتا آن را پذیرفته باشد؟

2. یک نمونه نشان دهید که شاه فرزندان بیگناه مردم را کشته باشد و پیکر آنان را برای خاک‌سپاری هنگامی به خانواده‌ها بدهد که پول تیرهای شلیک شده به پیکر فرزندانشان را گرفته باشد!

3 . یک نمونه بیاورید که در زندان شاه نه تنها به دختران، جز یک مورد استثنا اشرف دهقانی تا آن اندازه که من آگاه هستم، که به پسران نیز تجاوز شده باشد،

4. بک نمونه بیاورید که جز موردهایی استثنایی، برای نمونه فرار اشرف دهقانی از زندان،خانواده‌های زندانیان سیاسی مورد پی‌گرد، آزار و اذیت و یا محرومیت از کار قرار گرفته باشند!

5. یک نمونه بیاورید که شاه به هواپیمای مسافربری آن‌هم با رذالت و عمدی به هدف مقصر نشان دادن آمریکا بی هیج نشانی از انسانیت، موشک زده و 176 تن را کشته باشد،

6. یک نمونه بیاورید که شاه کودکان بیگناه را کشته باشد،

7. یک نمونه بیاورید که شاه به آموزشگاه‍‌های دختران گاز شیمیایی زده باشد تا آنان را شاید برای همیشه دچار گرفتاری‌های جسمی نماید یا عمدن و با دستور حکومت به چشمان جوانان شلیک کرده باشد،

8. یک نمونه بیاورید که مأموران امنیتی شاه با بی‌شرمی و بی احترامی و تحقیر موی دختران و بانوان ما را گرفته و روی سنگ‌فرش خیابان‌ها کشیده و بازداشت کرده باشند و...

اگر بخواهیم از آغاز انقلاب جنایت‌های حکومت اسلامی را بشمارم که چند کتاب هم برای آن بسنده نیست. واژگونه دیدگاه آقای عبدی که از فروپاشی حکومت هراس دارد چون پای خودش نیز در میان است ما از برخوردهای نادرست آغاز انقلاب این درس‌ها‌ را آموخته‌ایم که جامعه و جوانان برومند ایران به شدت:

ـ از بروز هرج ومرج جلوگیری کنند،

ـ مردم خون به‌دل به هیچ وجه دست به انتقام‌گیری شخصی نزده و جزای همه تبه‌کاران و خیانت‌کاران را به دادگاهی دادگر و کاملن مستقل بسپارند تا مبادا بی‌گناهی به ناراست، آن‌چنان که در انقلاب 57 رُخ داد، کشته شود،

ـ کسی شکنجه و اعدام نشود و متهمان از حق داشتن وکیل برخوردار باشند،(این دیدگاه من است که به عنوان یک شهروند ایرانی یک رای دارم.)

ـ پس از فروپاشی حکومت تبه‌کار اسلامی، همه نیروی مردم باید برای پیروی از قانون موقتی، که حتمن از سوی گروه رهبری کننده دوران گذار در اختیار مردم قرار می‌گیرد، به‌کار رود و مردم از همآن آغاز نظم، دادگری و قانون‌مداری را وظیفه اصلی خود بدانند.

ـ مردم اجازه ندهند هر بی‌سروپا، بی‌خرد و چاپلوسی مسئولیتی بیابد. هر کس که مسئولیتی بر عهده می‌گیرد باید شایستگی آن مسئولیت را داشته و از همآن آغاز آماده پاسخ‌گویی به مردم بوده و خود را خدمت‌گزار مردم بداند نه سرور مردم و امر کننده.

آقای زید آبادی

خوانندگان گرامی خوب دقت کنند ببینند ایشان در مقاله تازه خود"درباره نفوذ ترکیه بر هیئت تحریرالشام/ نیاز به دشمن بیرونی" که هم در نشریه هم‌میهن و هم در خبرنامه گویا منتشر شد، چگونه وارونه سازی کرده و حقیقت را خاک‌مالی می‌کند. ایشان نوشنه است:

"حاکمان جدید سوریه برای حفظ انسجام خود گویی نیازمند یک "دشمن بیرونی" هستند تا از طریق حملۀ لفظی به آن، از پراکندگی نیروهای خود در این مرحله از کارشان جلوگیری کنند. با توجه به روابط مستحکم جمهوری اسلامی با نظام اسد، ظاهراً آنها در این زمینه به ایران چشم دوخته‌اند."

این حاکمان تازه سوریه نبودند که دنبال بهانه باشند که دشمن تراشی کنند. همه مردم ایران شاهد هستند که علی خامنه‌ای بیمار و متوهم چگونه از جوانان سوریه‌ای خواست که تن به حکومت تازه نداده و علیه آن برخیزند. چه گفته‌های عراقچیِ، که این روزها آواره این کشور و آن کشور است به التماس برای دوست‌یابی، چه گفته‌های نمایندگانی در مجلس آشکارا از دشمنی با حکومت تازه در سوریه سخن رانده‌اند. با شناختی که از پیشینه سیاه آتش‌افروزی حکومت اسلامی هست، حکومت تازه در سوریه هشیار است، هم به درستی اجازه گشایش سفارت حکومت اسلامی ایران در سوریه که لانه ترور، جاسوسی و خرابکاری است را نمی‌دهد و هم به درستی ادعای پرداخت خسارت کرده و از کوشش برای تشکیل پرونده جنایت‌ها و ویرانی‌های به‌بار آمده از سوی حکومت اسلامی در سوریه و ارائه آن به دادگاه خبر داده است. اکنون آقای زیدآبادی روشن کنندکه حق با کدام سو است و چه کسانی در اندیشه ایجاد درگیری و برهم‌زدن وضع نوین در سوریه هستند؟

سخنان پایانی

نخست این خبر مسرت‌بخش ولی دردآور برای حکومت اسلامی و پشتیبانان او را بخوانبد:

"ماهر مروان، استاندار دمشق، در گفتگو با رادیو ملی آمریکا «ان پی آر»، به نمایندگی از رهبر سوریه، احمد الشراع اعلام کرد که دولت جدید این کشور به دنبال روابط "خوب" با اسرائیل است.

او در این مصاحبه که روز پنجشنبه ششم دی منتشر شد، اشاره کرد که ترس اولیه اسرائیل پس از سقوط بشار اسد، "قابل درک و طبیعی" بود و افزود: "ممکن است اسرائیل در آن زمان احساس ناامنی کرده باشد و به همین دلیل به اقداماتی مانند پیش‌روی و بمباران‌های محدود روی آورد." برگرفته از رادیو وتلویزیون آمریکا

نوشته را با سخنان دو دلاور و مبارز ایرانی از درون زندان حکومت اسلامی به پایان می‌برم:

"فاطمه سپهری و محمدحسین سپهری، دو زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد، در پیامی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی او را "مزدور واقعی" و "غارتگر تباه‌کننده زندگی" ایرانیان نامیدند و گفتند که به‌زودی او و "نظام پوسیده‌اش زیر پای همین مردم لگدمال" می‌شوند. توجه کنید:

"علی خامنه‌ای،

مزدور واقعی تو هستی و دار و دسته‌ات که سال‌ها منابع این کشور را غارت کرده‌اید و زندگی مردم را به تباهی کشانده‌اید. تو که شعار می‌دهی مردم ایران مزدوران را لگدمال خواهند کرد، بدان که به‌زودی خودت و نظام پوسیده‌ات زیر پای همین مردم لگدمال خواهید شد."
پیام این دو زندانی مبارز که روز پنجشنبه 6 دی از سویِ برادرشان اصغر سپهری در ایکس منتشر شده است. برگرفته از همآن پیش‌گفته

به راستی گرفتاری مردم تنها هوای مسموم نیست که دیدگاه‌های سمی اصلاح‌خواهان شکست خورده حکومتی نیز هست!



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy