Sunday, Jan 12, 2025

صفحه نخست » شاهزاده و دولت ترامپ

rp.jpgشاهزاده‌ای برای همه مردم؛ ضرورت بازنگری در مسیر مشاوره و انتخاب هم‌پیمانان سیاسی

بهرام فرخی - ویژه خبرنامه گویا

زمانه تغییر کرده است و این تغییر نیازمند درکی نو از مسئولیت‌های تاریخی و سیاسی است. شاهزاده رضا پهلوی، فرزند آخرین شاه ایران، میراث‌دار آرزوها و امیدهای بسیاری از ایرانیانی است که همچنان در رؤیای سربلندی ایران و آزادی آن از چنگال استبداد و خفقان به سر می‌برند. اما این مسیر، همچون هر راه دشوار دیگر، نیازمند بررسی دقیق قدم‌ها و همراهان است. امروز لحظه‌ای حساس فرا رسیده است؛ لحظه‌ای که بازنگری در مسیر و مشاوران، ضروری به نظر می‌رسد.
شاهزاده رضا پهلوی، به‌عنوان شخصیتی سیاسی که در میان بسیاری از ایرانیان به‌عنوان نماد امید و اتحاد شناخته می‌شود، باید از همراهی با جریان‌های افراطی که هیچ‌گاه منافع ملی ایران را در اولویت خود قرار نداده‌اند، فاصله بگیرد. راست‌گرایان افراطی، با شعارهای پرطمطراق و سیاست‌هایی که در عمل چیزی جز تفرقه و خشونت به همراه نداشته‌اند، در سال‌های اخیر نشان داده‌اند که توانایی همراهی با صدای ملتی بزرگ و متنوع همچون ایران را ندارند. این گروه‌ها، سرمایه‌گذاری خود را به‌جای حمایت از منافع ملی و صدای واقعی مردم ایران، بر گروه‌های افراطی و مزدور متمرکز کرده‌اند که به منافع آن‌ها نزدیک‌ترند.
ترامپ و دام افراط‌گرایی
در سوی دیگر این ماجرا، دولت دونالد ترامپ و مشاوران آن قرار دارند که از سیاست‌های شکست‌خورده گذشته درس نگرفته‌اند(حمایت کامل دولت قبلی ترامپ از سازمان مجاهدین خلق). آن‌ها با تصور اینکه می‌توانند با کپی‌برداری از تجربه‌های تروریستی در مناطق دیگر، به اهداف خود در ایران دست یابند، پا در مسیر خطرناکی گذاشته‌اند. حمایت‌های آشکار و پنهان آن‌ها از گروه‌هایی مانند سازمان مجاهدین خلق، که به مزدوری قدرت‌های خارجی و خیانت به مردم ایران شناخته می‌شوند، نه‌تنها تأثیری در سرنوشت آزادی‌خواهانه ملت ایران ندارد، بلکه به عمیق‌تر شدن شکاف‌ها و بی‌اعتمادی‌ها دامن می‌زند.
سازمان مجاهدین خلق، برخلاف آنچه برخی تصور می‌کنند، نه یک نیروی رهایی‌بخش، بلکه یادآور تلخ‌ترین خیانت‌ها و جنایت‌ها در تاریخ معاصر ایران است. این گروه که در میان مردم ایران به‌شدت منفور است، هرگز نتوانسته است پایگاهی مردمی برای خود فراهم آورد. حمایت ترامپ و مشاوران او از این سازمان، نه‌تنها اشتباهی راهبردی، بلکه توهینی آشکار به مردم ایران است.
مجاهدین خلق، گروهی که دهه هاست به مزدوری برای قدرت‌های خارجی مشغول‌اند، پس از سقوط رژیم اسد در سوریه بار دیگر به گزینه‌ای برای دولت‌هایی چون ترامپ تبدیل شده‌اند. دلیل این انتخاب ساده است: سازمانی گوش‌به‌فرمان و بی‌ریشه در میان ملت ایران بهتر می‌تواند مأموریت‌های خود را در خدمت قدرت‌های خارجی به انجام برساند. در این میان، شاهزاده رضا پهلوی که به‌درستی بر حمایت از مردم ایران و نه مداخله نظامی خارجی تأکید کرده است، در سایه این اتحادها آسیب دیده و از مسیر اصلی خود فاصله گرفته است.
درس‌هایی از سوریه و شکست سیاست‌های تقلیدی
دولت ترامپ و دیگر سیاست‌مدارانی که به تقلید از الگوهای شکست‌خورده در خاورمیانه روی آورده‌اند، از یک نکته مهم غافل مانده‌اند: موفقیت گروه‌های به قدرت رسیده در سوریه، نظیر «تحریر الشام» و رهبر آن احمد الشرح، تا حد زیادی به حمایت‌های مردمی در مناطق تحت کنترل آن‌ها وابسته بوده است. اما سازمان مجاهدین خلق، حتی در رؤیای خود نیز نمی‌تواند چنین جایگاهی در ایران تصور کند. مردم ایران با آگاهی و هوشیاری خود، این سازمان را به‌عنوان مزدور بیگانگان و خیانتکار به آرمان‌های ملی می‌شناسند.
فرصت برای بازنگری
شاهزاده رضا پهلوی بارها دیدگاه‌های خود را درباره ایران آزاد و دموکراتیک مطرح کرده است. او مدلی را به تصویر می‌کشید که بر اساس آن، ایران می‌توانست از تجربه کشورهای اسکاندیناوی در تحقق آزادی، عدالت اجتماعی و رفاه عمومی بهره گیرد. اما آنچه در دو سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم، فاصله گرفتن از این آرمان‌ها و افتادن در دام راست‌گرایی افراطی بوده است؛ تغییری که بیش از آنکه از باورهای شاهزاده نشئت گرفته باشد، نتیجه تأثیر مشاورانی است که هیچ‌گونه سنخیتی با ارزش‌های اصیل شاهزاده ندارند.
مشاورانی که امروز به شاهزاده پهلوی نزدیک هستند، کسانی‌اند که با دیدگاه‌های ماکیاولیستی و گرایش به سیاست‌های مبتنی بر ترس، در تلاش‌اند تصویر شاهزاده را به نسخه‌ای مدرن از رضا شاه کبیر بدون در نظر گرفتن زمان تقلیل دهند. آن‌ها به جای ترویج چهره‌ای دموکرات، آزادی‌خواه و مردمی، در پی خلق چهره‌ای مقتدر و سلطه‌گر هستند؛ الگویی که هیچ نسبتی با شخصیت حقیقی شاهزاده ندارد.

چرا مشاوران کنونی باید تغییر کنند؟
یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های حضور مشاوران فعلی در کنار شاهزاده، محدود شدن دسترسی چهره‌های سیاسی مستقل ،ملی گرایان واقعی و دوستداران کیان پادشاهی به ایشان است.
این مشاوران "چاکران درباری نوین"، این کارگزاران نیرنگ و جدایی، با برپایی دیوارهای سخت و نفوذناپذیر، شاهزاده را از تپش دل ملت و بطن جنبش آزادی‌خواهی ایران جدا ساخته‌اند. همان حیله‌ی دیرین که با پدر بزرگ و پدر ایشان نیز روا داشتند؛ آنان را به‌تدریج از آغوش ملت دور کرده، در برابر مردمانشان قرار دادند، و آنگاه که تاریخ به قهرمانان خویش نیازمند بود، در اوج سختی و تاریکی، ایشان را به تنهایی و غربت سپردند. این خطای تلخ، زخمی بر پیکر تاریخ ماست که باید با اتحاد و آگاهی مرهمی بر آن نهاده شود.
آن‌ها که عمدتاً تجربه فعالیت در مکتب سیاسی جمهوری اسلامی را دارند، به دنبال پیاده‌سازی الگوهایی مشابه حکومت فعلی در ایران آینده‌اند. آن‌ها به جای تلاش برای جلب اعتماد و محبوبیت ملت، بر استفاده از ترس و اقتدار تأکید دارند. چنین دیدگاهی، نه تنها در تضاد کامل با آرمان‌های شاهزاده رضا پهلوی است، بلکه مشروعیت ایشان را نزد افکار عمومی خدشه‌دار کرده است.
آینده‌ای روشن، فرصتی تاریخی
در چنین شرایطی، شاهزاده رضا پهلوی باید از این تجربیات درس بگیرد و مسیر خود را بازنگری کند. مردم ایران، از هر طبقه و قومیتی، به دنبال رهبری هستند که نه‌تنها صدای اتحاد و امید باشد، بلکه از همراهی با جریان‌هایی که با منافع ملت در تضاد هستند، پرهیز کند. شاهزاده رضا پهلوی باید به‌جای تکیه بر مشاورانی که نگاه‌شان به بیرون از مرزهای ایران و نیروهای راست افراطی دوخته شده است، به درون ایران و صدای واقعی مردم آن گوش فرا دهد.
ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به رهبری شایسته و متعهد نیاز دارد؛ رهبری که بتواند پلی میان گذشته پرافتخار و آینده‌ای روشن بسازد. شاهزاده رضا پهلوی این فرصت تاریخی را در اختیار دارد. اما برای بهره‌گیری از این فرصت، باید از همراهی با گروه‌های افراطی که هدف‌شان چیزی جز سودجویی نیست، فاصله بگیرد و به صدای واقعی ملت ایران اعتماد کند.
شاهزاده رضا پهلوی، برخلاف بسیاری از سیاستمداران دیگر، میراثی تاریخی بر دوش دارد؛ میراثی که همواره با مفاهیمی چون وحدت ملی، استقلال و سربلندی ایران گره خورده است. او باید از این میراث به‌عنوان ابزاری برای ایجاد آینده‌ای روشن برای تمامی مردم ایران استفاده کند؛ آینده‌ای که در آن همه مردم ایران، فارغ از عقاید سیاسی و مذهبی‌شان، جایگاه و نقشی برابر داشته باشند.
اکنون زمان آن رسیده است که شاهزاده رضا پهلوی، به‌عنوان نماد امید و اتحاد، با شجاعت و تدبیر، تغییراتی در ترکیب مشاوران و همراهان خود ایجاد کند. این تغییرات، نه‌تنها به تقویت جایگاه او در میان مردم ایران و دیگر نیروهای سیاسی ملی‌گرا منجر خواهد شد، بلکه گامی بلند در جهت تحقق آرمان‌های آزادی و عدالت برای ایران خواهد بود. ایران امروز، بیش از هر زمان دیگری، به تصمیمات شجاعانه نیاز دارد.
و در پایان، خبر از حضور شاهزاده در جمع فعالان حقوق بشر در ژنو در روز ۱۸فوریه ۲۰۲۵ و سخنرانی ایشان در این اجلاس، که همزمان با نشست وزرای خارجه کشورهای جهان در این شهر برگزار می‌شود، نوید آن را می‌دهد که ایشان در آینده به جای شرکت در جلسات راست افراطی مانند جلسات استیو بنن، در گردهمایی‌هایی حضور یابند که دفاع از حقوق مردم رنج‌دیده میهن‌مان در دستور کار آن‌ها قرار دارد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy