Tuesday, Jan 14, 2025

صفحه نخست » رفع سوء تفاهم در مورد مقاله نژادپرستی در ایران، عبدالستار دوشوکی

Abdolsatar_Doshouki_3.jpgویژه خبرنامه گویا

متاسفانه این حکایت کج فهمیدن و نشنیدن و نخواندن و نفهمیدن و سوبرداشت بدون خواندن یا شنیدن همه داستان و حتی "بد نوشتن" و عکس العمل لقوه‌ای و آنی نشان دادن, یکی از معضلات فرهنگی بخش قابل توجه ای از هموطنان از جمله خود بنده است. زیرا افرادی مثل بنده نیز باید انتقاد پذیر باشند (که هستم) و ناتوانی خود در بیان ساده و فراگیر مطلب را یکی از عوامل اصلی سوء برداشت مخاطب و هموطنان گرامی بپذیرند (که می پذیرم). مقاله نگارنده در مورد مقوله نژادپرستی در سایت گویا مورد سوء تفاهم و سوء تعبیر برخی از هموطنان که مورد احترام من هستند و نظرات خودشان را در بخش دیدگاه ها منتشر کرده اند, قرار گرفته است. نمی دانم آیا توضیحات روشنگرانه و اضافی مشکل گشا و شفاف ساز خواهد بود یا نه. اما تلاش میکنم به زبان ساده توضیح بدهم.

اولا این ادعای نژاد پرستی در ایران از بنده نیست. همانگونه که در مقاله توضیح داده شده, مورد بهت و تعجب خود من نیز قرار گرفت. بنابراین بقول فریدون مشیری نباید قاصد را میان ره سوزاند ـ چون حامل نقل قول و پیام ناگواری بوده است. زیرا نه بنده معتقدم که اکثر ایرانیان نژادپرست هستند و نه آن گزارش ها چنین ادعایی کرده اند. شاید بتوان گفت نقش و عملکرد تبعیض گرایانه و سرکوب قومی و دینی و مذهبی نژادپرستانه جمهوری اسلامی عامل اصلی این گزارش هاست. شوربختانه تیتر مقاله نیز "مناسب ترین" تیتر هم نبود, که این انتقاد را می پذیرم.

نکته دوم و بسیار مهم اینکه هیچکدام از این مطالعات و نظرسنجی ها هرگز نگفته اند که اکثر ایرانیان نژادپرست هستند. بلکه آمارها حکایت از یک درصد حداقلی نسبی دارد. لذا واژه "نژادپرست ترین" نیز یک واژه نسبی و آماری است که در مقایسه با بقیه کشورها در گزارش ها (و نه از بنده) استعمال شده است (the most racist country), و هرگز همه و یا اکثر ایرانیان را به نژادپرستی متهم نکرده است. بلکه یک اقلیتی را توصیف کرده که در مقایسه با یک اقلیت در کشورهای دیگر نسبت درصد آن بیشتر است و لذا در صدر جدول به اصطلاح "نژادپرستی" قرار گرفته. بعنوان مثال در یکی از بررسی ها صربستان, قطر و عربستان در راس جدول هستند و ایران در رده چهارم قرار دارد.

نکته سوم اینکه "نژادپرستی" در لایحه های مختلف و در مناطق مختلف در بین این اقلیت نسبی یا درصدی ریشه دوانده و از نظر بین المللی تعریف مشخصی دارد که در انگلیسی به آن راسیسم (Racism) و در فارسی به آن "نژادپرستی" می گویند و اگر به آمار در لینک های منابع موجود در مقاله رجوع کنید (که بسیاری از مخاطبان نکرده اند), کاملا مشخص است که اکثریت مردم ایران نژاد پرست نیستند و چنین ادعایی نشده است و واژه نژادپرست ترین(The most racist) در منابع مذکور که لینک آنها در مقاله نیز آمده است, انتخاب بنده نیست. بلکه ترجمه دقیق یافته ها است که نسبی می باشد و نه مطلق, و در مورد یک اقلیت صدق می کند و نه اکثریت ایرانیان.

نکته چهارم و مهم اینکه انعکاس این یافته ها (و نه ادعای بنده) برای بحث و بررسی هموطنان هیچ گونه ربطی به "تجزیه طلبی" و غیره ندارد. و تکفیر یا سوزاندن قاصد (Messenger) بجای به چالش کشیدن پیام (Message) خود عملی است افراطی و نامناسب. همان زمان بلافاصله به تفصیل در این مورد در تلویزیون میهن توضیح دادم (ویدیو ضمیمه) و تاکید کردم که این "نژادپرستی" مختص مرکز یا فارس و شیعه و غیره نیست بلکه در بلوچستان و بین بلوچها هم است (ویدیو یک دقیقه ای ضمیمه را حتما ببینید). زیرا "نژادپرستی در مناطق مختلف ایران وجود دارد از جمله در بلوچستان و بین خود بلوچها. آن زمان نیز برای رفع سوء برداشت یک طرفه بر روی این نکته (نژادپرستی در بین خود بلوچها) چندین بار در مصاحبه تلویزیونی تاکید کردم. زیرا معتقدم "انتقاد از خود" شهامت می طلبد. صداقت در بیان عیوب خود و شجاعت در اعتراف به نقایص, و آگاهی به کاستی های فردی و فرهنگی به دور از عوامفریبی (دماگوژی) باعث پیشرفت جامعه می شود و نه انکار آمیخته با تعصب کمداشت ها.

پی نوشت: باید از تاریخ و فرهنگ خود تمجیدی و "هندوانه زیر بغل گذاشتن ها" و عاقبت بزرگانی مثل احمد کسروی درس گرفت. کسروی حدود یک قرن پیش خواستار مبارزه با عوامفریبی و واپس ماندگی فکری و علمی و روشنگری در تمامی وجوه زندگانی بود. او حقیقت وجودی "آخوندهای شیعه" را بر ملا کرد. دقیقا آنچه که امروز می بینیم. اما اکثر با او مخالف بودند و سرانجام ۷۹ سال پیش توسط گروه تروریستی و تکفیری "فدائیان اسلام" به رهبری نواب صفوی ترور شد, ۳۳ سال بعد از ترورش (یعنی در سال ٥۷) میلیونها ایرانی عکس یک "آخوند" را در ماه دیدند و مجذوب و مطیع او شدند. خامنه ای بارها از "فدائیان اسلام" و نواب صفوی تعریف و تمجید کرده است و گفت: "من شاید پانزده یا شانزده سالم بود که "نوّاب صفوی" به مشهد آمد و برای من، خیلی جاذبه داشت و به کلی مرا مجذوب خودش کرد. هر کسی هم که آن وقت در حدود سنین ما بود، مجذوب نوّاب صفوی میشد". کلام آخر اینکه امیدوارم با این توضیحات و "ویدیو ضمیمه" سوء برداشت از زبان قاصر الکن نگارنده که گویا در کام ناخودآگاه خویش قالب تهی کرده بود برطرف شده باشد.

عبدالستار دوشوکی

مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy